به گزارش ردکارپت فیلم: «در آغوش درخت» تا امروز چند اکران در جشنواره فجر داشته و امروز هم در پردیس سینمایی ملت، سینمای رسانه، به نمایش درخواهد آمد.
این فیلم نخستین فیلم بلند بابک خواجهپاشاست که کارش را از سینمای جوان ارومیه شروع کرده است. او مدتها تجربه کرده و بعد از ساخت چند فیلم کوتاه و بازی در سریالهای شبکه استانی امسال اولین فیلم بلندش را تجربه کرده است؛ فیلمی که او آن را یک شاعرانه سفید توصیف میکند. با او در باره این فیلم گفتوگو کردیم:
اولین تجربه فیلمسازیتان چطور بود؟
من سالها فیلم کوتاه ساختم، ولی فیلم بلند جهان خودش را دارد. از این که در موضوع خانواده فیلمی ساختم خوشحالم و امیدوارم بتواند بر بحران جدی که در کشور داریم یعنی فروپاشی خانوادهها تأثیری بگذارد.
برای ساخت فیلم اول چه مشکلاتی داشتید؟
همیشه ساخت فیلم اول سخت است. برای این که تا شما را به عنوان فیلمساز باور کنند، زمان میبرد. طول میکشد تا مطمئن شوند میتوانید کارگردانی کنید. مسئله دوم که بسیار هم مهم است، سرمایهگذاری برای فیلم است. برای فیلم اول شما نمیتوانید به راحتی سرمایهگذار و تهیهکننده پیدا کنید. هزینههای ساخت یک فیلم واقعا زیاد است و جذب این سرمایه به سادگی اتفاق نمیافتد.
برای شما چقدر طول کشید تا تهیهکننده پیدا کنید و کار را بسازید؟
از زمانی که تصمیم به ساخت این فیلم گرفتم تا زمانی که شروع کردم، دو سال طول کشید.
امسال فیلم اولیهای زیادی در جشنواره حضور دارند. نظرتان در این مورد چیست؟
حضور فیلم اولیها باعث خلاقیت، نوآوری و شاید ایجاد یک جریان تازه در سینمای ایران میشود و میتواند آن را از اوضاعی که الان در آن به سر میبرد، بیرون بیاورد. امیدوارم باز هم گیشهها شلوغ شود و مردم برای دیدن فیلمها صف ببندند؛ اتفاقی که در دهه شصت و هفتاد در سینمای ایران میافتاد. به جز در فضای کمدی و یکی دو فیلم اجتماعی در سال، گیشه سینمای بسیار ضعیف است. احساس میکنم فیلمها طوری هستند که خانوادهها چندان رغبتی به دیدن آنها ندارند. ولی وقتی فیلمی باشد که خانواده دوست داشته باشند در کنار هم آن را ببینند، به جای یک نفر، حداقل چهار نفر به دیدن آن فیلم میروند. فیلمهایی که برای خانوادهها ساخته شوند، در هر ژانری، بیشتر به گیشه کمک میکنند.
فیلم را در ارومیه ساختهاید. این اتفاق در سینمای ما کم میافتد. یعنی فیلمهای کمیداریم که در شهرهای دیگر و خارج از مرکز ساخته شوند. در این مورد برایمان بگویید.
احساس میکنم درستش همین است که در شهرها و استانهای مختلف فیلم ساخته شود. ویژگی ایران اقلیم آن است و در گوشه گوشه آن زیباییها و قابلیتهایی وجود دارد که میتوان از آنها استفاده کرد. دومین مسئله این است که هنرمندان در ایران پراکندهاند و همه آنها ساکن تهران نیستند. این افراد باید بتوانند کار کنند. دلیل دیگر من برای این که فیلم را در زادگاهم ساختم، علاقهام به این شهر و منطقه است. دوست داشتم این منطقه را تصویر کنم. دلیل بعدیام اقتضای طرح بود. ایده فیلم در آنجا شکل گرفت و تصمیم گرفتیم فیلم را در همانجا بسازیم. این مسئله به ما کمک زیادی کرد. در تولید هم راحت بودیم چون هنوز منطقه اشباع نشده است.
فکر میکنید چرا فیلمسازان ما کمتر سراغ شهرهای مختلف و لوکیشنهای متفاوت میروند؟
یکی از دلایل اصلی این است که بیشتر بازیگران مطرح و شناختهشده مقیم تهران هستند و رفتوآمد و چند ماه اقامت در شهرهای دیگر برایشان مشکل است. بعد هم ما میتوانیم امکانات فیلمبرداری و تجهیزات را در تهران بسیار راحتتر از شهرستانها در اختیار داشته باشیم. هزینههای فیلمبرداری هم با توجه به مخارج اسکان بالاتر میرود. شاید به این دلایل است که برای ساختن فیلم کم تر سراغ شهرستانها میروند.
چه واکنشهایی از اکرانهای فیلم در جشنواره گرفتید؟
تا امروز خوب بوده و اکران سینمای رسانه هم پنجشنبه است که امیدوارم منتقدان نظر خوبی به فیلم داشته باشند. در این مدت در چند سینما فیلم را در کنار تماشاگران نگاه کردهام و متوجه شدم خیلی خوب با آن همراهی میکنند. از این بابت خیلی خوشحالم. امیدوارم آنچه در شأن بچههای گروه است برای فیلم رقم بخورد.
معمولا فیلمهای اول اکران گسترده و سراسری ندارند و در گروه هنر و تجربه اکران میشوند. فکر میکنید برای در آغوش درخت هم همین اتفاق بیفتد؟
فیلمهایی هم هستند که اولین کار سازندهشان هستند و به شکل سراسری و در تمام سینماها اکران شدهاند. مثل موقعیت مهدی که البته شرایطش فرق میکرد. بستگی به خود فیلم دارد. امسال فیلمهای اولی دیدم که از فیلمهای دیگر خیلی بهتر بود. کار ما هم قرار نیست در هنر و تجربه اکران شود و بنا بر اکران گسترده است. از مردم میخواهم از سینما حمایت کنند و هنرمندان را درک کنند.
بدون دیدگاه