به گزارش ردکارپت فیلم: کارگردان فیلم کوتاه و فانتزی «رنگارنگ» که در جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور دارد، میگوید: فیلم کوتاه عرصه بیزینس نیست.
محمدرضا مرادی به بهانه حضور در سیونهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران گفت: این فیلم هشتمین کار من در حوزه فیلم کوتاه است. کار قبلیام با عنوان «دوآلپا» در جشنواره حضور داشت و امسال با «رنگارنگ» در این جشنواره حضور دارم. این اثر یک کار کوتاه در ژانر فانتزی محسوب میشود. البته فیلم «رنگارنگ» در واقع تلفیقی از چند ژانر با یکدیگر است و میتوان آن را یک اثر کمدی-فانتزی هم دانست.
وی درباره اینکه چرا فیلمسازان کوتاه کمتر به سمت تجربههای ژانری متنوع میروند بیان کرد: بخشی از این مسئله شاید به بودجههای مشخصی برمیگردد که برای تولید فیلمها تعیین میشود. بخشی از آن هم مربوط به دغدغههای شخصی فیلمسازان است. بالاخره ساخت فیلمهایی از این جنس، فرمولی است که در سینما جواب داده، قبلیها آن را تجربه کرده و به جواب رسیدهاند و دوستان جدید هم دوست دارند همان مسیر را ادامه دهند تا به موفقیت دوستان قبلی برسند. این نگاه فینفسه اشکال دارد و غلط است.
مرادی تأکید کرد: هر فیلمسازی باید راه و روش خودش را دنبال کند و فضای شخصی و دغدغه مشخص خودش را در فیلمسازی داشته باشد. «رنگارنگ» هم برای من یک فیلم شخصی است. من با پدرم رابطه عجیبی دارم و معتقدم رابطه پدر و پسری از آن رابطههایی است که اساسا صحبت کردن درباره آن سخت است. معمولا پسرها نسبت به پدرها گارد دارند و من در این فیلم سعی کردم کمی به پدرم نزدیک بشوم. او را در فیلم خودم در قامت یک قهرمان دیدم، آن هم قهرمانی که فراموش شده و حالا در روند فیلم او را کشف میکنیم.
کارگردان «رنگارنگ» درباره فضای فیلمش گفت: از فیلم اولی که کار کردهام، تا به امروز همین فضا را در کارهایم داشتهام. فضای این فیلم متأثر از این نیست که من تلاش کردهایم در قالب یک ژانر فیلم بسازم. دنبالهرو مکتب خاصی هم در فیلمسازی نیستم. فضایی که در ناخودآگاهم ریشه دارد، چنین مختصاتی دارد و همان را تا به امروز دنبال کردهام.
این کارگردان سینمای کودک درباره دیده شدن بیشتر آثار اجتماعی در قیاس با تولیدات دیگر ژانرها هم گفت: من فکر میکنم در این زمینه بحث جوایز مطرح است. آنچه سینمای دنیا از ما توقع دارد این است که روایتمان محدود به یک آپارتمان باشد و یا در قالب آن فقر شدیدی را نشان بدهیم!. آنها از ما میخواهند به دنبال معضلات روز جامعه باشیم. اگر سراغ سوژههایی غیر از این موارد برویم، معمولا در جشنوارههای بینالمللی بهایی به آن داده نمیشود. از طرف دیگر خودمان هم در داخل یک آپارتمان بهتر فیلم میسازیم چرا که هم هزینه کمتری دارد و هم همهچیز تحت کنترل ماست. در محیط خارج از آپارتمان، طبیعتا فیلمسازی سختتر میشود. من همین دو روز پیش ساخت فیلم جدیدم را در جزیره هرمز تمام کردم که به معنای واقعی تجربهاش برایم فاجعه بود. هم مشکل نور داشتیم، هم بهواسطه تعدد لوکیشن با اتفاقات پیشّبینینشده مواجه بودیم. فقط جابهجایی وسایل تا هرمز کلی هزینه برایمان داشت. در این فرآیند بازگشت مالی یک پروژه، باید منطق داشته باشد. وقتی این منطق وجود ندارد، طبیعتا دوستان فیلمساز من سراغ فرمولهایی میروند که پیشتر جواب داده باشند.
مرادی ادامه داد: این مسیر، مسیری است که پیش روی فیلمسازان قرار گرفته و از آن جواب هم میگیرند. معمولا هم موضوع آثار آنها یا فقر و فلاکت است و یا پرداختن به یکی از معضلات روز جامعه که اتفاقا در فیلمسازی تاریخمصرف هم دارند. موضوعاتی فاقد تاریخ مصرف و شخصی، معمولا مورد توجه قرار نمیگیرند. برای فیلم «دوآلپا»ی خود من هم هیچ اتفاق ویژهای رخ نداد، اما هیچگاه نمیخواهم فیلمی با فرمولی آشنا بسازم. دوست دارم هر فیلمم یک تجربه کاملا شخصی و برآمده از دل خودم باشد.
وی درباره بودجهای که برای فیلمسازی دریافت میکند توضیح داد: من از سال ۸۶ فیلم میسازم و حتی با بودجه ۵۰ هزار تومان فیلم ساختهام. برای یکی از فیلمهایم به ابزاری نیاز داشتم که مجبور شدم آن را بدزدم و فیلم بسازم! همین تجربهها خودش میتواند تبدیل به یک فیلم شود. آنقدر تا به امروز فیلم ساختهام و شکست خوردهام تا بعد از گذشت ۱۰ سال بتوانم اعتمادی را جلب کنم تا بودجه مختصری برای فیلمسازی در اختیارم قرار بگیرد. برای «دوآلپا» تنها ۲۵ میلیون تومان بودجه در اختیارم گذاشتند و ۵۰ میلیون تومان را از جیب خودم گذاشتم. بالاخره از مرحلهای به بعد به ارادهای برای فیلمسازی میرسی که حتی حاضری برای یک ایده خاص خرج کنی. فیلم کوتاه یک بیزینس نیست که بتوان در آن سرمایهگذاری کرد و به درآمد رسید.
بدون دیدگاه