آهنگساز

تولید موسیقی فیلم نیازمند درک تصویری و تنوع موسیقایی است

به گزارش ردکارپت فیلم: رضوی یک آهنگساز گفت: تولید موسیقی فیلم کاری است که هر فردی نمی‌تواند آن را به راحتی انجام دهد چون این کار هم درک تصویری می‌خواهد، هم تنوع موسیقایی و هم جسارت. باید توجه داشت برخی کارها ممکن است قبلا در فضای مورد نظر انجام نشده باشد و آهنگساز مجبور باشد که چیز جدیدی را تجربه کند.

بهنام صبوحی در نشست مجازی آشنایی با موسیقیِ فیلم که به همت کانون موسیقی دانشگاه فردوسی برگزار شد، در رابطه با تاریخچه موسیقی فیلم اظهار کرد: از زمانی که سینما به وجود آمد، پیش از اینکه صدا، یعنی گفتار و دیالوگ وارد سینما بشود، موسیقی همراه سینما بود. آن زمان در سالن‌های سینما فیلم‌های کوتاه ۱۰ دقیقه‌ای را نمایش می‌دادند و در سالن‌های سینما روی آن آیتم‌ها یک نوازنده ویالون یا پیانو به صورت زنده اجرا می‌کرد. در سالن‌های سینما پیانو وجود داشت که گاهی آهنگسازها نت‌ها را برای آن می‌نوشتند و گاهی نوازنده به صورت بداهه و بر اساس داستان فیلم و هرآنچه که از صحنه‌ها مشاهده می‌کرد به اجرا موسیقی می‌پرداخت.

وی افزود: به همین دلیل تقریبا سابقه موسیقی فیلم با سینما در یک نقطه است. یعنی حتی چیزی به نام صدا یعنی دیالوگ و ساند افکت بعدا به سینما اضافه شد اما موسیقی از اول همراه سینما بود.

این آهنگساز تصریح کرد: از زمانی که فیلم‌ها با عنوان فیلم ناطق یا با صدا تولید شد، موسیقی فیلم تغییر پیدا کرد؛ به شکلی که آثار موسیقی را تولید و ضبط می‌کردند و همراه با صدا و ساند افکت فیلم میکس می‌کردند و در حاشیه فیلم ثبت می‌شد. در گذر تاریخ، از زمانی که سینما به وجود آمد، موسیقی همراهش بود و همان‌طور که سینما تغییر ماهیت داد و در هر نسل سبک و سیاق، ساختار و تکنیک‌هایش تغییر پیدا کرده، موسیقی فیلم نیز در طول تاریخ به همین نسبت تغییرات زیادی کرده و پا به پای سینما رو به جلو حرکت کرده است.

این رهبر ارکستر بیان کرد: اوایل شروع سینما تا دهه ۲۰ میلادی که سینمای ناطق شروع شد، فقط یک نوازندگی پیانو وجود داشت و این یک عادت شده بود. پس از آن ارکستر سمفونیک را اضافه کردند چون ارکستر رنگ‌آمیزی متنوعی می‌توانست ایجاد کند و در آن از ویالون، سازهای بادی و کوبه‌ای استفاده می‌کردند. تا دهه ۷۰ میلادی خیلی از فیلم‌ها، موسیقی کاملا سمفونیک داشتند و تقریبا از آن دهه سعی شد که فضاهای ساده تجربه شود. برای مثال صداهایی که در موسیقی فیلم‌های خوب بد زشت و به خاطر یک مشت دلار وجود دارد، استفاده از سازهایی است که تا آن موقع زیاد باب نبوده و دیگر از آن صداهای شلوغ ارکستر سمفونیک خبری نیست.

وی ادامه داد: از آن دهه تنوع ایجاد شد و وارد موسیقی‌هایی شدیم که فضاهای‌شان به موسیقی پاپ امروز نزدیک‌تر بود اما باز هم بیس ارکستر سمفونیک را داشت. چند دهه که گذشت تنوع بیشتر شد و آن موقع تا دهه ۸۰ میلادی موسیقی الکترونیک نیز کم‌کم به سینما وارد شد.‌ پس از آن خیلی سبک‌ها با هم تلفیق شد و اکنون دیگر نمی‌توان گفت که موسیقی فیلم سبک سمفونیک است یا سبک الکترونیک.

صبوحی ادامه داد: وقتی که برای یک اثر تصویری موسیقی می‌نویسیم، یک نوع خلاقیت تصویری ایجاد می‌کنیم. برای مثال وقتی که یک آهنگ را می‌شنویم، چشم‌های‌مان را که ببندی، می‌توانیم تصویری را تسجم کنیم؛ گاهی یک آهنگ ناخودآگاه ما را به یاد باران یا دریا می‌اندازد؛ گاهی یک اهنگ آنقدر ما را با صحنه‌های غمگین مواجه می‌کند که ناخوداگاه احساس می‌کنیم یک نفر در حال از دست رفتن است.

وی بیان کرد: بُعد تصویری وقتی که در سینما و موسیقی با یکدیگر هماهنگ می‌شود، تاثیرگذار می‌شود. یک آهنگساز که موسیقی فیلم تولید می‌کند، باید حس‌ها و تمام سبک‌های موسیقی را بشناسد. برای مثال وقتی یک فیلم درباره ژاپن قرار است ساخته شود، آهنگساز باید آنقدر قابلیت داشته باشد که موسیقی ژاپنی چطور می‌تواند با ارکستر سمفونیک یا حتی با یک موسیقی جدید ترکیب شود.

صبوحی خاطرنشان کرد: یک آهنگساز فیلم در مرحله اول باید مانند یک آچار فرانسه عمل کند و در مرحله دوم باید خلاقیت تصویری داشته باشد، یعنی بتواند به شنونده کمک کند تا بُعد تصویری که مخاطب در فیلم مشاهده می‌کند را با آهنگ‌ مضاعف کند.

این رهبر ارکستر افزود: این باعث می‌شود که آهنگساز فیلم، در حقیقت خودش یک کارگردان باشد. گاهی وقتی یک موسیقی فیلم را می‌شنویم، با اینکه فیلم را ندیده‌ایم، برای‌مان ناخوداگاه صحنه‌هایی مجسم می‌شود، برای مثال با شنیدن یک موسیقی فیلم فکر می‌کنیم که یک جنگ به وجود آمده و جنگ‌جویان در حال جنگ هستند.

وی اظهار کرد: برخی از افراد شاید موزیسین‌ها و آهنگسازهای خیلی خوبی باشند اما نتوانند تصویر و تنوع را در موسیقی ایجاد کنند، به همین دلیل این عرصه محدود می‌شود و از هر ۲۰ نفری که وارد کار آهنگسازی می‌شود، شاید یک نفر آهنگساز فیلم خوبی شود. ‌تولید موسیقی فیلم کاری است که هر فردی نمی‌تواند آن را به راحتی انجام دهد چون هم در درک تصویری می‌خواهد، هم تنوع موسیقیایی و هم جسارت، چون برخی کارها ممکن است قبلا در فضای مورد نظر انجام نشده باشد و آهنگساز مجبور است که چیز جدیدی را تجربه کند.

صبوحی عنوان کرد: در موسیقی فیلم‌ها گاهی از فضای موسیقی ایرانی استفاده می‌شود و گاهی از یک موسیقی ایرانی استفاده می‌شود که با رنگ‌آمیزی شرقی است؛ یعنی تم کار ته‌مایه‌های ایرانی دارد اما با سازهای ارکستر اجرا می‌شود؛ یعنی وقتی موسیقی را گوش می‌دهیم، حضور تار، تنبک و سنتور را متوجه نمی‌شویم اما تم موسیقی تم ایرانی دارد. گاهی نیز ممکن است فضای موسیقی فضایی باشد که تم ایرانی نداشته باشد.

این آهنگساز افزود: در موسیقی فیلم سریال سربداران که اثر استاد فخرالدینی است و یکی از آثار موسیقی فاخر سریال‌های ماست، تم کار، تم ایرانی است و در دستگاه نواست اما در آن ساز ایرانی وجود ندارد و در آن سازهای ارکست سمفونیک اجرا می‌شود. یا برای مثال موسیقی فیلم محمد رسول الله(ص)، تم کار کاملا عربی است اما با ارکستر سمفونیک اجرا می‌شود.

وی اضافه کرد کرد: برخی از قطعات را که گوش می‌دهیم، اگر ندانیم آهنگساز آن چه کسی است، شاید فکر کنیم که یک آهنگساز خارجی آن را نوشته و هویت کاملا بومی ندارد که این موضوع برای برخی فیلم‌ها کاملا خوب جواب می‌دهد؛ برای فیلم‌هایی که نمی‌خواهید بگویید که مربوط به چه جغرافیایی است، ممکن است از گام‌های بین‌المللی استفاده شود.

صبوحی در رابطه با ویژگی‌هایی که باعث ماندگاری یک موسیقی فیلم می‌شود خاطرنشان کرد: شاید موسیقی فیلم یک هنر مستقل باشد اما اسم آن موسیقی فیلم است و در کنار فیلم دیده می‌شود. یکی از ویژگی های مهم ماندگار شدن یک موسیقی خوب این است که فیلم هم فیلم خوبی باشد؛ اگر بهترین اثر را هم برای یک فیلم متوسط یا بد بنویسید، موسیقی شنیده نمی‌شود. وقتی که تصویر نتواند تاثیر خوبی را ایجاد کند، موسیقی به تنهایی نمی‌تواند مخاطب را جذب کند.

این رهبر ارکستر بیان کرد: آهنگساز باید خلاقیت تصویری را داشته باشد و هویت فیلم را کاملا در موسیقی به تصویر بکشد؛ در عین حال زیبایی‌های خود را داشته باشد. فیلم‌هایی وجود دارد که شاید خیلی عالی نبودند اما موسیقی آن زیباست؛ برای مثال فیلم لاواستوری را شاید خیلی‌ها ندیده باشند اما آهنگ لاواستوری را خیلی‌ها شنیده‌اند و این آهنگ از فیلم خیلی بیشتر معروف شده است.

وی گفت: اهمیت موسیقی آن‌جایی شروع می‌شود که احساس کنیم در کنار تصویر این نیاز وجود دارد که چیزی وجود داشته باشد تا تاثیرگذاری بیشتری به وجود بیاید. در انیمیشن، موسیقی تاثیر بسیار زیادی دارد. برای مثال کارتون پلنگ صورتی یا تام و جری بدون موسیقی روح خود را از دست می‌دهد. اگر موسیقی در کنار کارتون نباشد، آن کارتون برای مخاطب جذاب نخواهد بود و دیگر تمایلی برای دیدن آن به وجود نمی‌آید.

صبوحی با بیان اهمیت حضور آهنگساز در تولید یک فیلم گفت: در یک فیلم سه مولف وجود دارد. یک نویسنده که فیلم‌نامه را می‌نویسد و روایت را خلق می‌کند، یک کارگردان و یک آهنگساز که موسیقی اثر را می‌سازد. این سه نفر ایده‌های خود را روی کار تصویر پیاده می‌کنند اما بقیه عوامل متاثر است خود فیلم هستند و مولف نیستند.


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند