به گزارش ردکارپت فیلم: کارگردان و عوامل فیلم سینمایی «بندربند» درباره قصه و در خصوص محتویات این فیلم توضیحاتی ارائه کردند که در ذیل از نظر می گذرانید.
منیژه حکمت کارگردان فیلم سینمایی «بندربند» با بیان اینکه قصه «بندر بند» در دل آن نهفته است، یادآور شد: این موضوع که نسل جوانی که تمام تلاشش را میکند اما دوباره به سر جای اولش باز میگردد، در این فیلم نهفته است اساسا شاید یکی از آرزوهای بچههایی که در تهران زندگی نمیکنند از جمله خود من در سالهای گذشته این است که به تهران بیایند تا بتوانند کار کنند و امکانات داشته باشند من قصه را بیشتر از این نمیدیدم و به کمک بچهها هر چیز اضافهای که به این فیلم برای ساخت درام و یا ملودرام کمک میکرد، قیچی میکردیم و جلوی آن را میگرفتیم.
فرهاد فزونی با بیان اینکه قرار بود این فیلم سینمایی قصه سرراست کودکانهای را به تصویر بکشد، گفت: ما جنس قصه را آسان گرفتیم اما مصیبت و رخدادی در آن قرار دادیم تا ذهن مخاطب پس از تصور ساده انگارانه بودن ماجرا بتواند با یک شوک مواجه شود یعنی از ابتدا جنس خود قصه فانتزی ساده داشت هرچند که طبیعی است اگر ما وقت بیشتری داشتیم، میتوانستیم بیشتر به قصهها بپردازیم.
کارگردان «بندر بند» در جواب به این سوال که چگونه میشود یک گروه بیحاشیه برای ساخت فیلم جمع کرد، بیان کرد: ما از ابتدا میدانستیم قرار است چه کاری انجام بدهیم در حقیقت کسی که سرپرست گروه میشود باید دائما توضیح بدهد چه کاری قرار است انجام بدهد؟، به چه کسانی نیاز دارد؟ و… این موضوع را باید برای اعضای گروه روشن تا بتوان راحتتر کار کرد. از سوی دیگر جمع کردن افرادی که حاشیه ندارند، نیازمند کسب تجربه است.
فزونی با اشاره به اینکه افراد بیحاشیه کم هستند، یادآور شد: پیدا کردن افراد بیحاشیه کار راحتی نیست باید تحقیق و برای آن هزینه پرداخت کرد تا بتوان فهمید چه کسی حامی و یاور کار خواهد بود و برای هدف آن خواهد جنگید.
رضا کولغانی در پاسخ به این پرسش که آیا بازیگران شهرهای دیگر ایران برای دیده شدن باید خود را به تهران برسانند یا نه، عنوان کرد: پایتخت و شهرهای دیگر ایران مکمل هم هستند یعنی هیچ هنرمندی نمیتواند بدون پیش زمینه وارد شهر دیگری شود و مطمئنا یک هنرمند باید از شهر خود شروع کند و یا دایرهای از شهر خود به وجود آورد و کم کم به پایتخت برسد البته باید بگویم من هم در ابتدا این موضوع را چیزی بدی میدانستم اما مطمئنا پایتخت تعداد آموزشگاه و استادان بیشتری دارد و جای این را دارد که تجربه بیشتری کسب کرد اما برای رفتن به پایتخت نباید به هر قیمتی این کار را انجام داد، دست به هر کاری زد و شرافت را زیر پا گذاشت.
حکمت درباره این موضوع توضیح داد: این اشکال سیستم است که همه امکانات در پایتخت قرار دارد و بچههای شهرستان اکثرا فکر میکنند آن نقطه پرتاب به لحاظ امکانات، ارتباطات و دیده شدن باید از تهران باشد این اشکال از بچهها ما نیست بلکه یکی از هزاران مشکل کشور ما است.
امیرحسین طاهری بازیگر «بندر بند» نیز درباره همین مساله توضیح داد: این اتفاقا صرفا در جامعه ایرانی رخ نمیدهد یعنی حتی کشور کانادا هم که تولیدکننده محتواست دغدغه بازیگرانش این است که به لس آنجلس برسند.
وی افزود: یک هنرمند به دنبال بازخورد اثر هنریاش است و تا زمانی که اثرش بازخورد نداشته باشد، دیده نمیشود پس باید تلاش کند اثرش دیده شود چراکه جسوتر میشود البته نمیتوان گفت که ما دچار ضعف مدیریتی نیستیم که هستیم چراکه تمام جغرافیای ما صاحب مکتبی از خود هستند و این مکتب باید به همه ارایه شود یعنی مردم بدانند مکتب هنر در بندرعباس به چه صورت است؟
کولغانی در پایان درباره مشخص نبودن جغرافیا در فیلم و نداشتن لهجه خاطرنشان کرد: در ابتدا باید بگویم من یک بازیگر و موزیسین هستم و صرفا در هر پروژهای که کار کنم بچه هرمزگان نیستم بلکه فرزند کاراکتری هستم که برای من نوشته شده است. همچنین قرار نبود دیالوگها به زبان هرمزگانی گفته شود چراکه جغرافیا، جغرافیای هرمزگان نبود از سوی دیگر اینکه روایت یک خطی است و جغرافیا مشخص نیست میتواند جزو جذابیت فیلم باشد.
بدون دیدگاه