هناس

جزییاتِ یک ترور از زبانِ تماشاگر دستِ اولِ آن

به گزارش ردکارپت فیلم: حسین دارابی معتقد است: قصه‌ای که «هناس» روایت می‌کند، سند مظلومیت این کشور است و این موضوع اهمیت پخش جهانی آن را دو چندان می‌کند.

فیلم سینمایی «هناس» به کارگردانی حسین دارابی و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفاه؛ بخشی از زندگی شهید داریوش رضایی‌نژاد را از زاویه‌ای متفاوت روایت می‌کند و به نوعی می‌توان آن را یکی از متفاوت‌ترین فیلم‌های سینمایی سال‌های اخیر دانست که علی‌رغم پرداختن به قصه‌ای سیاسی، رنگ و بوی سیاست در آن کمتر احساس می‌شود.

«هناس» با بازی مریلا زارعی، بهروز شعیبی، سیاوش طهمورث و وحید رهبانی در چهلمین جشنواره فیلم فجر هم مورد توجه منتقدان و کارشناسان قرار گرفت و توانست در بخش‌ بهترین موسیقی متن نیز نامزد دریافت جایزه شود.

به بهانه اکران «هناس» در سینماها؛ گفتگویی با حسین دارابی کارگردان این اثر داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

چرا برای روایت بخشی از زندگی شهید داریوش رضایی‌نژاد تصمیم گرفتید که قصه را از زاویه دید همسر این شهید پیش ببرید؟

اولین پارامتر هر فیلم این است که جذاب باشد و قابلیت درگیر کردن مخاطب را داشته باشد و بعد متوجه مضمون اثر شود. ما همه تلاشمان را به کار بردیم که اثری جذاب خلق کنیم و حتی ماه‌ها پس از جشنواره روی فیلم کار کردیم و تغییراتی در آن ایجاد کردیم که بتواند جذابیت بیشتری برایم مخاطب داشته باشد.

«هناس» سوژه‌ای بسیار حساس دارد چراکه مسائل امنیتی بسیاری درباره ترور شهدای هسته‌ای وجود دارد. ما در اولین اقدام برای پرداختن به این موضوع به سراغ همسر شهید رضایی‌نژاد رفتیم و در جلساتی که با خانم پیرانی داشتیم به این نتیجه رسیدیم که این شخصیت می‌تواند کاراکتر اصلی فیلم ما باشد. به همین دلیل تصمیم گرفتیم اقدامی متفاوت داشته باشیم و قصه‌ای زنانه روایت کنیم. روایت قصه مدنظرمان را از زاویه دید خانم پیرانی اتود زدیم و اتفاقاً به این نتیجه رسیدیم که می‌توان این قصه را زنانه روایت کرد. به نظر من؛ تعداد فیلم‌هایی که در سینمای ایران بتوان آن‌ها را اثری زنانه دانست، بسیار اندک است و از این منظر هم «هناس» می‌تواند نمونه‌ای خاص باشد.

حساسیت‌های امنیتی هیچ ارتباطی با انتخاب راوی قصه فیلم «هناس» ندارد؟

خیر؛ ما از جلسه‌ای که با خانم پیرانی داشتیم به این نتیجه رسیدیم که قصه فیلم می‌تواند از زاویه دید این شخصیت روایت شود. در واقع پس از جلسه‌ای که با ایشان داشتیم، من به همراه احسان ثقفی و محمدرضا شفاه درباره ساخت فیلم صحبت کردیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که این شکل روایی می‌تواند انتخاب متفاوت و درستی باشد.

زاویه دیدی که برای روایت قصه «هناس» در نظر گرفتید باعث شده که جنبه‌های روانشناختی اثر بیشتر شود و مخاطب در واقع شاهد فشارهای روحی و دغدغه‌های یک زن در شرایطی خاص باشد. برای پرداختن به این مسئله علاوه بر صحبت با همسر شهید رضایی‌نژاد منابع دیگری هم داشتید؟

ما برای ورود به مباحث روانشناختی در مواردی که نمونه واقعی نداریم یا نمی‌خواهیم به شخصیتی واقعی بپردازیم یا به طور کل شخصیت مدنظر در دسترس نیست، مجبور هستیم که به منابع دیگر مثل مشاوره گرفتن از روانشناس‌ها رجوع کنیم اما در نمونه «هناس» شخصیت مدنظر ما حضور دارد و با پروژه به خوبی همکاری می‌کند به همین دلیل لزومی برای مراجعه به دیگر منابع احساس نکردیم.

همسر شهید رضایی‌نژاد با ما همکاری بسیار خوبی داشت و به هیچ وجه خود را سانسور نمی‌کرد و هر آنچه که ما برای پرداختن به قصه مدنظرمان لازم داشتیم در اختیار ما قرار داد. خانم پیرانی اتفاقاً نگاه بسیار هنرمندانه‌ای داشت و از بطن زندگی‌اش برای ما مسائلی را مطرح کرد که به شکل‌گیری قصه و ساخت فضای فیلم بسیار کمک کرد. ایشان از جان و دل برای ما گذاشتند و برای ساخت این فیلم بسیار دلسوزانه عمل کردند.

یکبار در جلسه‌ای از خانم پیرانی خواستم که درباره سکانس ترور به ما اطلاعاتی از آن لحظه ارائه دهد. همانطور که می‌دانید شهید رضایی‌نژاد با برنامه‌ریزی تروریست‌ها به عمد در مقابل اعضای خانواده‌اش به شهادت می‌رسد و همسر و دختر خردسالش در لحظه ترور حضور داشتند و این اتفاق در مقابل چشم آن‌ها رخ می‌دهد. قطعاً مرور این اتفاق برای همسر ایشان کار دشواری است اما من برای فضاسازی بهتر و روایت دقیق‌تر از ایشان خواستم که جزئیاتی درباره این حادثه ارائه دهند و خانم پیرانی بهترین همکاری را با ما داشت و درحالیکه زمان جلسه ما بیش از دو ساعت به طول انجامید، او همچنان که اشک می‌ریخت جزئیات را با دقت به ما توضیح داد.

توضیحات دقیق و همکاری فوق‌العاده خانم پیرانی با ما باعث شد تا در فضاسازی بتوانیم آن اطلاعاتی که مدنظر داریم را در اختیار داشته باشیم و با استناد به همین توضیحات توانستیم گوشه‌ای از حس و فضای آن اتفاق را به تصویر بکشیم ولی قطعاً سینما توان روایت و به تصویر کشیدن کامل این حادثه را ندارد. درنهایت ما با تکیه بر اطلاعات نمونه زنده و واقعی که داشتیم و اتفاقاً قصه زندگی او را هم روایت می‌کردیم، به اجزای تشکیل‌دهنده قصه‌مان دست پیدا کردیم و در فضاسازی نیز اضطراب‌ها و دغدغه‌های زنی در این شرایط را به تصویر کشیدیم.

در طراحی و پرداخت شخصیت شهید رضایی‌نژاد چه منابعی داشتید؟

یکی از اصلی‌ترین منابع ما خانم شهره پیرانی بود و ایشان در ادامه همکاری‌هایی که با ما داشت درباره ویژگی‌های شخصیت شهید رضایی‌نژاد اطلاعاتی در اختیارمان قرار داد و حتی درباره فضای خانوادگی‌شان نیز مثل دغدغه‌ها و نگرانی‌های ترور و حتی مسائلی مثل این مورد که ایشان تأکید داشت در ماه‌های آخر به یک هم‌زبانی درباره مسائل پیرامون زندگی‌شان رسیده بودند، اطلاعات خوبی به ما دادند که در ساخت جهان این اثر کمک بسیاری کرد. با این‌حال و به‌طور کل متأسفانه درباره شخصیت‌هایی چون شهید داریوش رضایی‌نژاد منابع چندانی وجود ندارد. حتی درباره شخصیت‌های مطرح‌تری مثل امام خمینی (ره) هم ما مکتوبات چندانی نداریم و یک فیلمنامه‌نویس نمی‌تواند امیدوار باشد که می‌تواند منابع متنی بسیاری داشته باشد. به همین دلیل ما پس از خانواده، بیشتر به سراغ چند تن از دوستان شهید رضایی‌نژاد رفتیم و چند جلسه با این افراد داشتیم اما بازهم منبع اصلی ما برای شناخت شخصیت شهید رضایی‌نژاد هم خانم پیرانی بود.

به نظرم، اینکه مکتوبات چندانی درباره افراد مهم تاریخ معاصر کشورمان وجود ندارد یک ضعف بزرگ است. تنها کسانی که با این افراد زندگی کرده‌اند، این افراد را می‌شناسند یا با آن‌ها کار کرده‌اند و یا اقداماتشان را به صورت دقیق دنبال کرده‌اند، می‌توانند شخصیت این افراد را از زوایای مختلف مورد تحلیل قرار دهند و درباره آن‌ها کتاب بنویسند و آن‌ها را معرفی کنند؛ اما متأسفانه در این زمینه اقدامات چندانی شاهد نیستیم.

به نظر شما مدیوم سینما می‌تواند تا حدی این کمبود را جبران کند؟

هر مدیوم کارکرد خاص خود را دارد و به اعتقاد من اتفاقاً مکتوبات پایه و ریشه هستند و با تکیه بر آن‌ها می‌توان آثار درخشانی در مدیوم‌های دیگر مثل سینما داشت و به همین دلیل است که در همه جای دنیا اقتباس امری بسیار مهم است.

متأسفانه در کشور ما توجه چندانی به منابع مکتوب نمی‌شود و وقتی یک فیلمساز می‌خواهد به سراغ موضوعی مثل زندگی یک شهید هسته‌ای برود با هیچ اطلاعات مکتوبی مواجه نیست و باید همه چیز را از صفر شروع کند. با این حال ساخت فیلم‌هایی چون «هناس» نمی‌تواند پاسخگوی این نیاز باشد چراکه فیلم و سریال قطعاً آثاری دراماتیک هستند که نمی‌توانند صد در صد به واقعیت وفادار بمانند و برای معرفی دقیق به نوشتن درباره این افراد نیاز داریم.

سوژه «هناس» این پتانسیل را دارد که فیلمی کاملاً سیاسی باشد اما شما نگاه متفاوتی به این موضوع دارید و در واقع می‌توان «هناس» را یک ملودرام خانوادگی دانست. چرا ابعاد سیاسی این سوژه را در فیلم‌تان کمرنگ کرده‌اید؟

من به عنوان فیلمساز وقتی به سراغ یک سوژه می‌روم قطعاً موضع‌گیری‌هایی دارم که جای خود دارد اما هر سوژه و قصه اقتضاعاتی دارد که برای پرداختن به آن لازم است به آن مسائل توجه داشته باشیم. انتخاب زاویه دید هم یکی از این مسائل است. من به همراه تهیه‌کننده و نویسنده به این نتیجه رسیدیم که فیلم «هناس» بهتر است روایتگر دغدغه‌های همسر یک دانشمند هسته‌ای در خطر ترور باشد و قصه را تا لحظه شهادت از زاویه دید این زن دنبال کردیم. ما بر این عقیده بودیم که روایت قصه مدنظرمان با کمرنگ کردن ابعاد سیاسی می‌تواند شکل بهتری داشته باشد اما بدون شک نمی‌توان رنگ و بوی سیاست را از چنین سوژه‌ای حذف کرد و اتفاقاً موضع‌گیری ما نسبت به مسئله‌ای که در فیلم روایت می‌شود کاملاً مشهود و مشخص وجود دارد.

ابراهیم حاتمی‌کیا جمله جالبی دارد که فیلمساز در فیلمش عریان می‌شود. قطعاً ما هم نمی‌توانیم موضع‌گیری خود را از این مسئله سیاسی حذف کنیم اما اینکه حرفمان را در چه قالبی بزنیم بحث دیگری است که در مورد «هناس» قالب ملودرام عاشقانه و خانوادگی را به جای یک فیلم صرفاً سیاسی انتخاب کردیم. همانطور که پیش‌تر تأکید کردم در جلساتی که با خانم پیرانی داشتیم به این نتیجه رسیدیم که دنبال کردن دغدغه‌های این زن و زندگی‌اش در آن دوران می‌تواند برای تبدیل شدن به اثری سینمایی بسیار جذاب باشد اما به عنوان مثال برای فیلم «مصلحت» چنین رویکردی نداشتیم چراکه آنجا قصه‌ای کاملاً سیاسی روایت می‌شود و فیلم هم یک اثر کاملاً سیاسی است.

تهیه‌کننده فیلم در یک مراسم به محدودیت‌هایی در انتخاب بازیگران «هناس» اشاره کرده است، منظور از اینکه در انتخاب بازیگران با محدودیت‌هایی مواجه بودید، چیست؟

نمی‌خواهم گلایه یا اعتراضی داشته باشم و اصلاً چنین قصدی ندارم اما باید بپذیریم هر بازیگری که برای بازی در یک فیلم دعوت می‌شود، یکی از مسائل مهمی که در نظر می‌گیرد ارتباط برقرار کردن با آن فیلم است. شاید برخی سوژه‌ها حاوی حساسیت‌هایی هستند که کمتر بازیگری تمایل دارد به آن‌ها ورود کند. با این وجود باید بگویم که برای ایفای نقش خانم شهره پیرانی از همان ابتدا خانم مریلا زارعی را مدنظر داشتیم اما همان موقع به من گفتند که خانم زارعی مشغول بازی در دو سریال است و اصلاً امکان همکاری با ایشان وجود ندارد اما به طرز معجزه‌آسایی فرصت فراهم شد و هماهنگی‌های لازم با تهیه‌کننده و کارگردان سریال «جیران» صورت گرفت و به این همکاری رسیدیم.

از نظر من برای بازی در نقش اصلی فیلم «هناس» باید بازیگر زن توانمندی انتخاب می‌کردیم و هر بازیگری توانایی ایفای این نقش را نداشت و مریلا زارعی به اعتقاد من بهترین گزینه ممکن بود. برای من خیلی مهم بود بازیگرانی که در این پروژه حضور دارند، به آنچه که در «هناس» روایت می‌شود، اعتقاد داشته باشند و در انتخاب نقش شهید رضایی‌نژاد نیز به این نکته توجه داشتیم که خوشبختانه بهروز شعیبی با ما همکاری کرد و به اعتقاد من هر دو بازیگر به خوبی از پس ایفای نقش‌هایشان برآمده‌اند.

نظر همسر شهید رضایی‌نژاد درباره فیلم «هناس» چیست؟

وقتی فیلم آماده نمایش شد، ما ایشان را برای مشاهده «هناس» دعوت کردیم؛ واقعاً جلسه پراسترسی بود و نگران بودم که ایشان اثر را نپسندند اما خوشبختانه فیلم توانست نظر خانم پیرانی را به خود جلب کند.

خانم پیرانی پس از دیدن فیلم بر این نکته اشاره کرد که «هناس» به طور دقیق قصه زندگی‌شان را تعریف نمی‌کند اما روح زندگی ایشان را در خود دارد. بسیار خوشحالم که خانم پیرانی اینقدر درک درستی از هنر سینما دارند و همانطور که من پیش از ساخت فیلم به ایشان گفتم در به تصویر کشیدن بخشی از زندگی یک شخصیت واقعی به عنوان فیلمساز برای دراماتیک کردن اثر، مجبور به دست بردن در واقعیت هستم ایشان هم این موضوع را درک کردند و پذیرفتند که یک فیلم در برخورد با یک ماجرای واقعی نمی‌تواند روایت دقیق و واقعی داشته باشد.

برای پخش جهانی یا حضور در جشنواره‌های خارجی برنامه‌ریزی دارید؟

به طور کلی ما در حوزه پخش بین‌المللی مشکلات بسیاری داریم اما حوزه هنری با وجود این شرایط در حوزه پخش بین‌الملل عملکرد نسبتاً خوبی در این سال‌ها داشته و ما هم قطعاً به پخش بین‌الملل این فیلم توجه داریم.

من به همراه محمدرضا شفاه و احسان ثقفی مدتی طولانی است که همکار هستیم و همیشه درباره این موضوع که چطور در یک کشور، یک دانشمند نخبه را به شکلی وحشیانه و به عمد در مقابل چشم دختر چهار ساله و همسرش ترور می‌کنند و بیش از ۱۰ سال از این ماجرا می‌گذرد و اصلاً به آن توجهی نداریم، بحث داریم و اینکه این جنایات که علیه ما صورت می‌گیرد را باید به جهانیان اعلام کنیم و سینما در این بین می‌تواند یک ابزار مهم باشد. من چنین اتفاقاتی را که علیه دانشمندان ما رخ می‌دهد اسناد مظلومیت کشور می‌دانم و نباید اجازه دهیم که این ظلم‌ها علیه ما رخ دهد و کسی به آن اشاره نکند.

حوزه هنری از اهمیت پخش این فیلم در دنیا مطلع است و امیدوارم پخش مناسبی صورت بگیرد و مخاطبان بسیاری در دیگر نقاط جهان شاهد این فیلم باشند. من فکر می‌کنم مخاطب ایرانی هم از دیدن این فیلم لذت خواهد برد و با رضایت سالن سینما را ترک خواهد کرد.


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند