فیلم سینمایی یدو به کارگردانی مهدی جعفری، نویسندگی مهین عباسزاده و مهدی جعفری و تهیهکنندگی محمدرضا مصباح محصول سال ۱۳۹۹ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر شد.
فیلمی که در ۱۳ بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین بود و موفق شد تا ۵ سیمرغ به همراه یک دیپلم افتخار را از آن خود سازد.
یدو یکی از همان فیلمهای دفاع مقدس و جنگ بود که دیگر بار با دست گذاشتن بر قصهای جدید و روایتی تازه، باز هم ظرفیتهای تازهای از سینمایی جنگ هشت ساله را به تصویر کشید.
محمدرضا مصباح تهیهکننده یدو در توضیح چگونگی تولد قصه و تولید فیلم یدو بیان کرد: مهدی جعفری یکی از دوستان من است و سال ها مترصد یک همکاری مشترک و طرح های مختلفی را هم به همین دلیل ارزیابی و بررسی کرده بودیم. زمانی که ایشان این طرح را آوردند (که فیلمنامه آن کامل شده بود) احساس کردیم که این طرح مناسبی است و می شود قصه خوبی از آن استخراج کرد؛ در نتیجه این قصه را ساختم که به یاری خدا خروجی مقبولی هم داشت.
وی افزود: طرح اولیه برداشتی از یک قصه کوتاه نوشته صمد طاهری است که انتشارات نیماژ آن را به چاپ رسانده؛ منتهی طرح قصه یدو برداشتی از این قصه کوتاه است؛ قصه ای کوتاه که در دل مجموعه داستان های این کتاب قرار دارد و مهدی جعفری داستان فیلم را از آن استخراج کرده و به همراه همسرش مهین عباس زاده آن را به یک فیلمنامه بدل ساخته اند.
مصباح در پاسخ به این سوال که چرا به رغم سختیهایی که در ایام کرونا وجود داشته این فیلم را در جنوب تولید کرده است، گفت: قطعا تهران به دلیل شرایط کرونا و گرمای جنوب فضای راحت تری برای تولید فیلم بود اما آن حس و حالی که از ساخت فیلم در جنوب ایران داشت را منتقل نمی کرد.
وی افزود: تلاش کردیم فضای فیلم را تا حد ممکن به جغرافیای قصه نزدیک کنیم؛ مشکلات بسیار زیادی که هم به دلیل کرونا و هم گرمای هوا در کار وجود داشت که پشت سرگذاشتیم.
دوران کرونا شرایط بسیار سختی برای تولید کار بود؛ موضوعی که این سختی را مضاعف می کرد این بود که در آن ایام خوزستان در شرایط قرمز به سر می برد و ما ناچار بودیم که به شدت پروتکل های بهداشتی را رعایت کنیم. به دلیل همین شرایط و محدودیت هایی که با آن ها مواجهه بودیم کندی هایی را در کار برایمان رقم می زد که سرعت کار را به شدت کاهش می داد.
این تهیه کننده یادآور شد: به دلیل رسیدگی و رعایت موازین بهداشتی مجبور بودیم زمان فیلمبرداری را بسیار کوتاه کنیم و بر این اساس سختی های زیادی داشتیم. در شرایط عادی نفس کشیدن در دمای ۵۷ درجه بالا صفر و رطوبت ۹۲ درصد بسیار دشوار است بر این سختی استفاده از ماسک هم غالب بود و کار را به شدت دشوار می ساخت.
در شرایط عادی در زمان صرف و سرو غذا در لوکیش همه در یک فضای عمومی می نشینند و غذا می خورند اما به دلیل کرونا هر روز مجبور بودیم که پیش از ظهر کار را تعطیل کنیم؛ سرویس ها افراد را به هتل می بردند، دوش می گرفتند، غذاها را ضدعفونی می کردیم و در اتاق ها غذا می خوردند و دوباره به لوکیشن باز می گشتیم. این رفت و آمدها و تمهیدات، زمان زیادی را از ما می گرفت.
مصباح در انتها به این پرسش که آیا تصور میکرده است که فیلمی که ساخته تا به این اندازه با اقبال مواجه شود و سیمرغ بهترین فیلم را دریافت کند، پاسخ گفت: تلاش ما این بود که فیلمی را در استانداردهای قابل قبول تولید کنیم و استنباطمان این بود که در تمامی بخش هایی که نامزد دریافت سیمرغ بودیم فیلم قابل توجه است.
کمااینکه امروز هم معتقدیم در بسیاری از بخش هایی که نامزد شدیم و لیاقت دریافت سیمرغ را داشتیم اما در عین حال به نظر داوران محترم احترام می گذاریم و از آنان ممنون هستیم و فکر می کنیم که جشنواره ای خوب و داوری عادلانه ای را شاهد بودیم.
وی با اشاره به لزوم برگزاری جشنواره فیلم فجر به شکل حضوری تصریح کرد: به شدت با برگزاری این دوره از جشنواره فیلم فجر موافق بودم چرا که فکر می کنم این سینما تا چه زمانی می خواهد خاموش بماند؟ آن هم در شرایطی که سینما و جشنواره های ما کم خطرترین اصناف حال حاضر هستند یعنی در این مفهوم سینما در مقایسه با هر صنفی کم خطرترین است.
سینماها امروز با ظرفیت ۴۰ و ۵۰ درصدی که دارند (در جشنواره ظرفیت ۳۰ درصد بود) و با برخوراری از فضاهای بزرگ امکان فاصله اجتماعی را محقق می سازند و امکان ابتلا بسیار کمتر از سایر صنوف و مکان ها است. ضمن این که سینما یک سرگرمی برای مردم است که می تواند در ایام کرونا به آنان آرامش دهد.
محمدرضا مصباح در انتها و در توضیح سختی کار با کودکان و نوجوانان خاطرنشان کرد: طبیعتا کار کردن با بچه ها و بازی گرفتن از آنها کاری سخت اما شیرین است. ضمن این که مهدی جعفری تجربه، حوصله و صبر زیادی برای این کار داشت و این صبر با همراهی بازیگردانان این فیلم (جمشید بهمنی که بسیار به این کار کمک کرد) و صبر زیاد و عاشقانه خانم پسیانی باعث شد تا سختی های این کار کمرنگ شود.
بدون دیدگاه