به گزارش ردکارپت فیلم: حسن لطفی در روزنامه اعتماد نوشت: احضار روح و برگشت مردگان دغدغه آدمهای زیادی است؛ آدمهایی که قصد همهشان از این اتفاق تازه کردن دیدار با عزیز از دست رفتهشان نیست. بعضیها میخواهند از چند و چون عالم پس از مرگ سر دربیاورند، عدهای قصد دارند پرده از راز سر به مهری بردارند که مربوط به آن دنیا یا این دنیاست.
جمعی نیز در پی سرگرمی ترسناکی هستند تا با آن آدرنالین خونشان را بالا ببرند. چیزی شبیه بازیهای دوران نوجوانی و جوانی که پای آدم را در شب به گورستانها باز میکند یا باعث میشود، ملافه سفیدی نشانه حرکت روحی باشد. ناگفته پیداست که اینها همه دلایل آدمها به احضار روح نیست.
اما احتمالا پرطرفدارترین آنهاست. شاید هم به خاطر فیلمهای زیادی این طور فکر میکنم که در رابطه با روح و عالم برزخ و دنیای پس از مرگ در سینما و روی پرده نقرهای دیدهام. فیلمهایی که همه جور روحی در آن پیدا میشود. از روحهای خبیثی که قصد دارند به دلایل مختلف دیگران را بترسانند تا ارواح عجیب فیلمهای دیگران (آلخاندروآمنا بار) روح (جری زوکر) و انیمیشن تماشایی و جذاب روح (پیت داکتر) که نگاه تازهتری به عالم پس از مرگ و رابطه آن با زندگی دارند. فیلمهایی که با هر بار تماشایشان میتوان از خود پرسید، چرا سینمای ایران و تلویزیونش نتوانسته از این شخصیت پویا استفاده درستی ببرد.
چرا هنوز وقتی نوبت به این سوژه میرسد سریالهایی مانند احضار به ذهن میرسد که انگار قرار است بر معنویت تلویزیون در ماه رمضان اضافه کند. آن هم توسط ناظرکیفی فیلمهای زیادی که کیفیت سریالهای خودش جای سوال دارد. شاید هم مشکل در همین ناظران کیفی باشد؛ ناظرانی که به جای اعتماد به خالق اثر و طی مراحل کارشناسانه در مسیر خلق آن به بایدها و نبایدهایی فکر میکنند که اکثر سلیقهای است؛ آن هم سلیقهای که بیشتر فاقد دلیلی فکرشده است. موثرترین کاربردش هم سرگردان کردن فیلمسازان و گرفتن خلاقیت آنهاست (البته اگر داشته باشند).
اینها را نمینویسم که کسی را از تماشای سریال احضار منصرف کنم. شاید این سریال آغازی برای ساخت فیلمهای ژانر وحشت باشد (منظورم این نیست که این فیلم همه مولفههای این ژانر را داراست) قصدم بیشتر انصراف تصمیمگیرانی است که درکارهای هنری دخالت میکنند. کسانی که شاید فیلمهایی مثل فیلم روح ساخته پیت داکتر را یا ندیدهاند یا بد دیدهاند.
بدون دیدگاه