به گزارش ردکارپت فیلم: مسعود اطیابی، کارگردان، معتقد است همافزایی در سینمای ایران، میتواند به کمتر شدن زیانهای کرونایی به این صنعت- هنر شود.او در این باره توضیح میدهد: «دربازه زمانی اوایل اکران «دینامیت»، مصادف با مطرحشدن نام «قهرمانِ» اصغر فرهادی و خبرسازشدن سینمای ایران شد؛ خبرساز شدنی که اتفاقا به فروش فیلم ما هم کمک کرد. یا اکنون که «درخت گردو» همزمان با «دینامیت» روی پرده است، وقتی تبلیغ خودش را میکند، انگار تبلیغ سینما و بهنوعی تبلیغ فیلم ما را هم میکند.»
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، کلاب هاوس خبرآنلاین با موضوع «سینمای ایران در ژانر وحشت از کرونا؛ فردا چه میشود؟» دیشب (دوشنبه ۲۲ شهریور)، با حضور گروهی از کارگردانان، تهیهکنندگان، سینماداران و کارشناسان و منتقدان برگزار شد.
یکی از مهمانان این نشست، سیدمسعود اطیابی، کارگردان سینما بود که این روزها کمدی «دینامیت» را روی پرده دارد که در دو ماه گذشته، توانسته بیش از ۱۰ میلیارد تومان بفروشد.
اطیابی، در آغاز با بیان اینکه «کرونا شرایط کل کشور و از جمله شرایط سینما را تغییر داد» گفت: «کرونا میتوانست فرصتی برای بازنگری در سیاستهای کلان و برنامههای اساسی ما در سینما باشد. فرصتی که از آن استفاده نکردیم و درواقع زمانی را که میتوانستیم صرف تعمیر قطار متوقفشده سینما و تصحیح نحوه مدیریت کلان، رابطه دولت، اصناف و هنرمندان و تغییر چرخه تولید و توزیع کنیم از دست دادیم. تغییری ایجاد نکردیم و طبیعی است که بعد از کرونا نیز با همان شرایط قبل ادامه خواهیم داد و مخاطبمان افزایش پیدا نخواهد کرد.»
کارگردان فیلم سینمایی «دینامیت» ادامه داد: «بحث صنعت سینما یک چیز است و بحث تامین نیاز مردم یک چیز دیگر. اگر در حال حاضر مشتری فیلمهای کمدی روزبهروز بیشتر میشود، دلیل دارد و دلیلش تنزل سطح سلیقه مخاطب نیست، بلکه نیاز مخاطب به خنده و فیلمی است که روحیهاش را عوض کند و به گمان من با توجه به بحرانی که در حال پشت سر گذاشتنش هستیم، تا چند سال آینده نیز همینطور خواهد بود. امروزه نیاز جامعه به فیلم مفرح و سرگرم کننده بیشتر است تا فیلمی که کار دیگری کند یا جنبه تجربی داشته باشد.»
او با اشاره به آنچه مدیریت بد ممیزی خواند، ادامه داد: «اینها دست و پای فیلمساز بسته است؛ این که چند سلیقه متشکل از ۸، ۹، ۱۰ نفر روبهروی هم نشستهاند، قصاوت میکنند و معتقدند قضاوتشان باید عملیاتی هم بشود، این قابل قبول نیست. به خصوص این که شوراها از کسانی تشکیل شده است که کارشناس هم نیستند. معتقدم برای شورای صدور پروانه ساخت و نمایش باید کارشناسانی دائمی تعیین شوند، نه کسانی که عملا حضور ندارند و جایی برای تعامل فیلمساز با خود باقی نگذاشتهاند. همچنین به عقیده من تغییرات بسیاری باید به سرعت در سیستم مدیریت سینما اتفاق بیفتد و تشکلها در حد مدیرکل پایین بیاید و نیازی به این حد از گستردگی نیست.»
اطیابی افزود: «سومین معضل ما، نوع مناسباتمان در حرفه فیلمسازی است. بهعنوان مثال در چیدمان اکران، پنج فیلم کمدی با هم میافتند و بهتبع هرکدام، دیگری را از بین میبرند. در حالی که هرکدامشان میتوانستند هم زمان با فیلمهایی از ژانرهای مختلف اکران شوند.»
او درباره همافزایی در سینمای ایران توضیح داد: «بازه زمانی اوایل اکران «دینامیت»، مصادف با مطرحشدن نام «قهرمانِ» اصغر فرهادی و خبرسازشدن سینمای ایران شد. خبرساز شدنی که اتفاقا به فروش فیلم ما هم کمک کرد. یا اکنون که «درخت گردو» همزمان با «دینامیت» روی پرده است، وقتی تبلیغ خودش را میکند، انگار تبلیغ سینما و بهنوعی تبلیغ ما را هم میکند. درواقع زندگی و پویایی سینما به ادامه حیات ما در کنار یکدیگر بستگی دارد و این که کنار هم کار کنیم و به هم اجازه کار کردن دهیم.»
این کارگردان در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «نمیدانم چرا در ایران هر فیلمی که ساخته میشود حتما باید اکران شود؟! به عقیده من بعد از فصل کرونا، باید تکلیف را مشخص و اعلام کرد که فیلمی ممکن است ساخته شود، اما اکران نشود. فیلمی که مخاطب را به سینما جذب نمیکند باید با این نکته کنار بیاید. چراکه مخاطب هر فیلمی را نخواهد دید و وارد هر سالن سینمایی نخواهد شد و یا باید یکی از نیازهایش را پاسخ دهید یا حرفی برای گفتن داشته باشید.»
در ادامه این نشست، محمدرضا لطفی، کارگردان و منتقد سینما، با اشاره به صحبتهای اطیابی درباره نیاز جامعه به ساخت فیلم مفرح، در سخنانی انتقادی گفت: «تا کنون و مخصوصا پیش از کرونا، فیلمهای کمدی زیادی ساخته شده است، پس چرا هنوز هم مردم روحیه ندارند و ما مردمی عبوسی داریم؟ این جریان فرهنگی است که سلیقه را میسازد. یک زمانی «سگ کشی» و «قرمز»، پُرفروشترین فیلمهای سینمایی بودند، یک زمانی یک سوم جمعیت ایران به تماشای «عقابها» نشستند. کدام یکی از این فیلمها باعث خنده مخاطب میشد؟»
در پاسخ به این سخنان، اطیابی پاسخ داد: «موافق حرفتان هستم. من «عقابها» را سه بار تماشا کردم و هربار هم بهخاطر جنبه مفرح آن به سینما رقتم نه جنبه فرهنگی. ما میتوانیم یک فیلم اشکآور و تلخ مثل «متری شیش و نیم» بسازیم اما در ژانر خودش مفرح باشد. منظور من، تنها ساخت فیلم کمدی نبود، بلکه ساخت فیلمی بود که ارزش دیدن داشته و سرگرم کننده باشد.»
بدون دیدگاه