به گزارش ردکارپت فیلم: هاوارد وینچستر هاکس (به انگلیسی: Howard Winchester Hawks) (زاده ۳۰ مه ۱۸۹۶ – درگذشته ۲۶ دسامبر ۱۹۷۷) کارگردان ، تهیهکننده و فیلمنامهنویس فیلم شهیر آمریکایی دوران طلایی هالیوود است.
هاکس از نظر اکثر منتقدین سینمایی از جمله کارگردانان مولف بهشمار میرود که همواره امضای شخصی خود را در آثار سینماییاش دارد. از آثار معروف این کارگردان بزرگ میتوان فیلمهای فاخری چون ریو براو، بزرگ کردن بچه، داشتن و نداشتن و هاتاری! نام برد.
زاده | ۳۰ مهٔ ۱۸۹۶ گوشن، ایندیانا |
درگذشته | ۲۶ دسامبر ۱۹۷۷ (۸۱ سال) پالم اسپرینگز، کالیفرنیا (بیماری عروق تصلب شرایین به همراه سکته مغزی) |
نام دیگر | هاوارد وینچستر هاکس |
ملیت | آمریکایی |
زمینه فعالیت | کارگردان، تهیهکننده و فیلمنامهنویس فیلم |
سالهای فعالیت | ۱۹۱۶–۱۹۷۰ |
همسر | اتولی شایرر (۱۹۲۸–۱۹۴۰) اسلیم کیت (۱۹۴۱–۱۹۴۹) دی تارتفورد (۱۹۵۳–۱۹۵۹) |
زندگینامه
هاوارد هاکس در سال ۱۸۹۶ در ایندیانای آمریکا به دنیا آمد. تا پیش از گرایش به سینما در جنگ جهانی اول خلبان بود و از ۱۹۱۹ بهعنوان دستیار صحنه در کمپانی «مریپیکفورد» کار سینما را آغاز کرد. بین سالهای ۱۹۲۰ و ۱۹۲۵ به تدوینگری فیلم، سپس فیلمنامهنویسی و سرانجام دستیار کارگردانی ارتقاء یافت. در این مرحله کمپانی مریپیکفورد را ترک کرد و بهعنوان کارگردان قراردادی به کمپانی «فاکس فیلم کژپوریشن» پیوست. در آنجا هفت فیلم صامت ساخت. پس از پیدایش صدا بود که هاکس اعتباری یافت و توانست قراردادهای درازمدتی با استودیوها ببندد. او تا سال ۱۹۷۰ حدود ۵۰ فیلم را کارگردانی کرد. هاوارد هاکس سال ۱۹۷۷ در کالیفرنیا درگذشت.
سینمای هاکس
سینمای هاکس سینمای قصهگوست، سینمایی برای سینما. هاکس فیلم میسازد که قصهاش را به بهترین نحو و سینماییترین شکل ممکن با بهترین و قابل قبولترین بازیها بیان کند و به گفته خودش اگر مطمئن نباشد که از عهده گفتن و ساختن قصه فیلم به خوبی برخواهد آمد فیلم را نخواهد ساخت! شاخص این تفکر در سینما بی شک هیچکاک است که در حقیقت سازنده معبدی برای ستایش سینماست و کسانی چون هاکس و جان فورد را نیز در معبد خود گنجاندهاست. هاکس اول قصه را میخواند و تصور میکند و باز مینویسد. این اولین پله است که او در تمام جرئیات قصه بر روی کاغذ با وسواس پیاده میکند و با خیال آسوده آن را برای پله دوم که پیاده کردن قصه در صحنه است پیش میبرد. در پله دوم سینما جان میگیرد. بازیها با دقت و وسواس تمام تصحیح میشوند. دکوپاژی که فیلمنامه طلب میکند با ظرافت و تیزبینی انجام میشود و بعد نور، صدا، دوریبین، حرکت…
در سینمای هاکس استفاده از هر نمایی، مفهوم خاصی را در پی دارد. شاید تماشاچی، دانش دقیقی از مفاهیم مستفاد از هر نما، نداشته باشد ولی این شیوه گزینش نماها در ناخودآگاه تماشاچی اثر میکند. با این حال دو پله اول یعنی قصه فیلمنامه و بازیها هنوز هم نقش اصلی را در سینمای هاکس بازی میکنند. هاکس سالها با بهترین فیلمنامهنویسان زمان خودش کار کرد و پنجاه اثری که از خود برجای گذاشت حاصل همکاری با نویسندگانی چون بیلی وایلدر، چارلز براکت، بن هکت، ویلیام فاکنر، چارلز مکآرتور، جولز فرتمن، دادلی نیکولز، چارلز لدرر، بوردن چیس، ناتالی جانسن، لی براکت و… بود.
گزیده فیلمشناسی
- ریو لوبو (۱۹۷۰)
- الدورادو (۱۹۶۶)
- هاتاری (۱۹۶۲)
- ریو براوو (۱۹۵۹)
- آقایان موطلاییها را ترجیح میدهند (۱۹۵۳)
- آسمان بزرگ (۱۹۵۲)
- رود سرخ (۱۹۴۸)
- خواب ابدی (۱۹۴۶)
- داشتن و نداشتن (۱۹۴۴)
- منشی همهکاره او (۱۹۴۰)
- فقط فرشتگان بال دارند (۱۹۳۹)
- پرورش بیبی (۱۹۳۸)
- توئنتیاث سنچری (۱۹۳۴)
- ما امروز زندگی میکنیم (۱۹۳۳)
- صورتزخمی (۱۹۳۲)
بدون دیدگاه