به گزارش ردکارپت فیلم: بن جانسن (به انگلیسی: Ben Jonson) (۱۵۷۲–۱۶۳۷) بنجامین جانسن، که از او به نام بن جانسن یاد میشود. هنرپیشه، شاعر و نمایشنامهنویس مشهور دورهٔ الیزابت، در یازدهم ژوئن ۱۵۷۲ میلادی در ناحیه وست مینستر لندن به دنیا آمد.
او هم عصر شکسپیر بود و در ارائه نمایشنامههای کمدی از شکسپیر چیرهدستتر بود. او در کمدیهای خود بیشتر به رفتار انسانها میپردازد. مهمترین آثار او عبارتند از: ولپن – (روباه) (Volpone)، کیمیاگر (The Alchemist)
بن جانسن
|
|
---|---|
زاده | ح. ۱۱ ژوئن ۱۵۷۲ وستمینستر، لندن، انگلستان |
درگذشته | ح. ۱۶ اوت ۱۶۳۷ (۶۵ سال) لندن، انگلستان |
پیشه | نمایشنامهنویس، شاعر، و هنرپیشه |
ملیت | انگلستان |
امضا |
زندگینامه
بن جانسن در اصل اسکاتلندی بود و پدرش ابتدا ثروتی داشت که بعدها در کشمکشهای مذهبی دورهٔ سلطنت ملکه ماری تئودور، که در انگلستان به وقوع پیوست دارایی خود را از دست داد و به مسلک کشیشان درآمد. ملکه ماری که یک کاتولیک متعصب بود با همهٔ پیروان ادیان و مسلکهای دیگر دشمنی داشت و این نفرت تا بدان جا بود که در دوران فرمانروایی او بیش از سیصد نفر را به جرم بیدینی زنده زنده در آتش سوزاند. پدر بن جانسن عمرش چندان نپایید و یکی دوماه پس از تولد او درگذشت و مادرش با تنگدستی و فقر دست به گریبان بود، برای ادامه زندگی شوهر دوم برگزید. ناپدریاش به شغل بنایی اشتغال داشت. بن جانسن برای ورود به مدرسه ناچار بود با ناپدریاش کار کند و درآمد اندکش را برای خرج تحصیلات پسانداز کند. در یک آموزشگاه خصوصی کلیسای سن مارتین تحصیلات ابتدایی را فراگرفت و سپس به آموزشگاه ست مینستر وارد شد. درآنجا به تحصیل ادبیات یونان و روم پرداخت. در۱۵۸۹ برای کمک به خانوادهاش ناگزیر شد درسش را رها کند و با ناپدری خود به کار بنایی بپردازد. از آنجا که این شغل را هیچ وقت دوست نداشت به سپاهی از سربازان انگلیسی که عازم جبهههای فلاندر بودند پیوست (بین ۱۵۹۱–۱۵۹۷) به زودی از شغل سربازی هم خسته شد و به لندن بازگشت. برای مدتی به همان حرفه بنایی پرداخت و با دختری به نام آن لوییز آشنا شد و با او ازدواج کرد (۱۵۹۴) آنها صاحب چهار فرزند شدند و این زن با همه سختیها تا زمان مرگ از شوهرش جدا نشد.
زندگی تئاتری
آشنایی بن جانسن با گروه بازیگران تئاتر، مسیر زندگی او را تغییر داد. یک چند به عنوان بازیگر در گروههای سیار تئاتر شروع به کارکرد و با نمایشنامه نویسان آن زمان آشنا شد، سپس به اصلاح و تصحیح نمایشنامههای گوناگون پرداخت تا این که یکی از دستاندرکاران تئاتر، به نام توماس ناش، به او پیشنهاد کرد که در نوشتن نمایشنامه با وی همکاری کند. بن جانسن پذیرفت و حاصل این همکاری نمایشنامه طنزآمیزی بود به نام «جزیره سگها» که در آن سخت به طبقه حاکم تاخته بود. این اثر در سال ۱۵۹۷ به صحنه رفت اما از سوی شورای سلطنتی این اثر فتنه انگیز تلقی شد و دستور داده شد اجرای آن را متوقف، نمایش را تعطیل و عوامل این اثر را توقیف کنند. بن جانسن برای مدتی به زندان افتاد. بعد از چندماه با پرداخت وجه الضمانی از زندان آزاد شد. یک سال بعد اولین کمدی او در تماشاخانه گلوپ به صحنه رفت.
ویلیام شکسپیر که هشت سال از وی بزرگتر بود، در این نمایشنامه بازی داشت. یکی از دلایلی که بن جانسن در بازیگری به موفقیتی نرسید و حتی به نحوی مزاحم کار او گردید، ابتلا به بیماری اسکوروی است. در نتیجه این بیماری، صورتش زیاد خوشمنظر نبود. از سوی دیگر لجاجت و به جا نیاوردن مراتب خضوع و خشوع در نزد اشراف، غالباً برایش دردسر ایجاد کرد. در سال ۱۵۹۸ نخستین اثر موفق او به صحنه رفت. این اثر یک نمایشنامه کمدی بود به نام «هر انسانی اسیر مزاج خویشتن است» این نمایش در زمان اجرا مورد تمسخر یکی از بازیگران گروه رقیب، به نام گابریل اسپنسر قرارگرفت. بن جانسن که سخت از این امر رنجیده خاطر شده بود، او را به دوئل دعوت کرد. حاصل این مبارزه تن به تن کشته شدن رقیب و زخمی شدن خود بن جانسن بود. او را به جرم قتل به زندان انداختند. درزندان به مذهب کاتولیک درآمد و شروع به مطالعه در زمینه الهیات نمود. پس از چندی با حمایت مقامات کلیسا محاکمه شد و با استفاده از امتیازات مخصوص افراد روحانی که طبق آن ایشان را شرعاً و نه عرفاً محاکمه میکردند آزاد گردید. با این حال بعد از محاکمه بنا به رسم آن زمان علامتی با آهن گداخته بر دست او حک شد تا اگر باردیگر مرتکب قتل گردید او را به آسانی باز شناسند. یک چند شروع به کار نمایش کرد، اما باردیگر در اواخر سال ۱۵۹۸ به سبب عدم پرداخت بدهی خود به هنرپیشهای به نام رابرت براون، روانهٔ زندان شد. او پس از آزادی، نمایشنامه دیگری نوشت با عنوان «هر انسانی خارج از مشرب خویش است» این اثر در سال ۱۵۹۹ توسط گروه بازیگران شکسپیر به صحنه رفت. اجرای این نمایش هرچند برتعداد دشمنان نویسندهاش افزود اما از پولی که نصیبش شد توانست بدهیهای عقب افتاده خود را بپردازد. در همین حال کمدی دیگرش را به عنوان «خوشگذرانیهای سینتا» آماده نمود که در آن کلیسا را مورد استهزا و انتقاد قرارداده بود.
اگر چه تحصیلات بن جانسون نامنظم و بسیار اندک بود اما او در همان زمان اندک به دو زبان یونانی و لاتینی تسلط کامل پیدا کرد و علاقه بسیار آثار نویسندگان و شخصیتهای ادیی چون سیسرون، سنکا، «لیوی»، «تاسیتوس» را مطالعه میکرد و علاقه زیادی به بررسی و تحقیق در آثار کلاسیک انگلیس داشت. او در نمایشنامههای خود از توده مردم برای نقشهای اصلی استفاده میکرد و از شیوههای کمدی که کاملاً به صورت اشرافی اجرا میشد دوری میجست.
نمایشنامه «نیوس»، «شیطان خر است»، «کیمیاگر» و نمایشنامه «روباه» نیز از جمله موفقترین آثار این نویسنده بهشمار میروند. «جانسون» در نمایشنامه «روباه» که با نام «وولپون» نیز معروف است و یکی از آثار برجسته او محسوب میشود داستان افرادی را به تصویر میکشد که غرق پولپرستی و آزمندی شدهاند.
این شاعر و نمایشنامهنویس انگلیسی در سال ۱۶۳۷ در سن ۶۴ سالگی درگذشت. او در زمان مرگ بسیار فقیر و تنها بود و بیشتر دوستان و مریدانش او را ترک گفته بودند.
بدون دیدگاه