به گزارش ردکارپت فیلم: فیلم سینمایی «قصر شیرین» از جمله فیلمهایی است که بازی بازیگرانش بهترین بهانه برای پیشنهاد به تماشا در جمع خانواده است.
«سینمای شیشهای» عنوان بستهای روزانه است که در نظر داریم در قالب آن ضمن مرور مهمترین فیلمهای تولید و اکران شده در سال ۹۸، در هر شماره به معرفی هر یک از آنها برای تماشا در خانهها در ایام نوروز ۹۹ بپردازیم.
در شماره پنجم فیلم سینمایی «قصر شیرین» را پیشنهاد میکنیم. از کارگردانش حتماً فیلم «خیلی دور، خیلی نزدیک»، «یه حبه قند»، «زیر نور ماه» و… را به یاد دارید.. اصلا شاید با آوردن اسمش یاد ۲ فیلم نهچندان موفق او یعنی «امروز» و «دختر» هم بیفتید؛ او رضا میرکریمی است که سه سال بعد از «دختر»، «قصر شیرین» را ساخت و در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشت.
اگر حتی نگاهی گذرا به فیلمهای او داشته باشید حتما متوجه شدهاید که اساساً «روابط» و «ریشهیابی مشکلات آدمها» از دغدغههای اوست، گاه رابطه پدر و دختر، گاهی رابطه همسران و گاه رابطه دوستان را دست مایه ساخت فیلم هایش قرار میدهد.
«قصر شیرین» هم برگرفته از همین دغدغه است و رابطه پدر یک خانواده با فرزندانش را به تصویر میکشد. به طوری که برخی از این فیلم به عنوان بازگشت میرکریمی به سینمای هدفمندش یاد میکردند.
«قصر شیرین» فیلمی جادهای است و مطابق فرمول ساخت چنین فیلمهایی که باید در درون شخصیتها تحولی صورت بگیرد اتفاقا این امر مسجل میشود آن هم با بازی خوب حامد بهداد که نوع بازیگری اش برای همه آشناست یعنی مردی که مدام عصبی میشود و بر دیگران میتازد اما او در «قصر شیرین» بر حسب مختصات فیلم، تمام خشونتش را پنهان میکند که همین مساله نقطه اتکای فیلم است.
این فیلم، از سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر جایزه بهترین فیلمنامه را برای محمد داوودی و محسن قرایی به ارمغان آورد که از این میان اولی در تیم فیلمنامهنویسان فیلم غیرقابل دفاع «ما همه با هم هستیم» به تهیه کنندگی رضا میرکریمی هم حضور داشت که اتفاقا یکی از دلایل ناکامی آن فیلم، فیلمنامه شکست خوردهاش بود، اما تیم فیلمنامه نویسان این اثر هرگز پاسخی درباره آن ارایه ندادند.
نکتههایی که شاید جالب باشد بدانید
«قصر شیرین» روایتگر زندگی مردی است که مستاصل است و میخواهد از زیر بار مسئولیتهای زندگی در برود. این دقیقاً نقطه اشتراک همه فیلمهای میرکریمی است، آدمهایی که سردرگم هستند، به استیصال رسیدهاند و اتفاقا در پی چارهاند. «قصر شیرین» علاوه بر این مختصات، در طول یک سفر جادهای، مردی را به شما نشان میدهد که در مواجه با حوادث مختلف، گام به گام میشود سیر تحول او را دید.
اما آنچه فیلم به آن تکیه زده بازیهای خوب بازیگرانش است در این فیلم به جز حامد بهداد بقیه بازیگران فیلم شناخته شده نیستند اما این مساله ضربهای به فیلم نزده بلکه قسمت اعظمی از بار فیلم را کیفیت بازی ۲ کودک به دوش میکشد، داستان را پیش میبرند و برای «قصر شیرین» بار احساسی ایجاد میکنند تا مخاطب با آنها همراه شود به طوری که بازی درخشان یونا تدین و نیوشا علیپور به هیات داوران جشنواره سی و هفتم این جسارت را داد که آنها را در میان نامزدهای بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر زن قرار دهند.
کارنامه فیلم در زمان اکران عمومی
«قصر شیرین» در اکران عمومی چیزی نزدیک به سه میلیارد و چهارصد میلیون تومان فروخت؛ رقمی که این روزها برای یک فیلم، فروش درخوری محسوب نمیشود. فیلمی که در مردادماه به نمایش درآمد و رقیب چندان قدری هم در پیش رو نداشت اما همین میزان فروش نشان میدهد که نتوانسته مخاطبان زیادی را با خود همراه کند. شاید یکی از دلایل آن نقاط کوری بوده که در فیلمنامه وجود داشته و باعث سردرگمی مخاطب میشده، این در حالی است که میرکریمی در این فیلم سعی کرده روایتی ساده از روابط آدمها ارایه بدهد و از ضدقهرمان دوست نداشتنی اش کم کم مردی آرام بسازد.
مشکل «قصر شیرین» اما درست از آنجایی شروع میشود که دیر شروع میشود، یعنی بعد از گذشت سی دقیقه از فیلم، تازه میتوانید به نسبت آدمها با یکدیگر پی ببرید، این در حالی است که فیلمهای جادهای از همان ابتدا باید نمایی کلی از آدمها ارایه بدهند تا مخاطب با آنها در طول این سفر همراه شود و به کنه آنها پی ببرد.
در «قصر شیرین» تا دقیقه ۳۰ متوجه نمیشوید که چرا شخصیت اصلی مسئولیت فرزندانش را به عهده نمیگیرد و تازه در طول سفر خلقیات آنها را میشناسد، چرا با همسر دومش رفتار خوبی ندارد و اصلا چرا همسر اولش را رها کرده، همین موضوعات است که باعث میشود تصور کنید این فیلمنامه اصلا کشش تبدیل شدن به یک فیلم بلند سینمایی را نداشته یا لااقل در پرداخت ضعیف عمل کرده است.
آیا شما هم این فیلم را دوست خواهید داشت؟
فیلم میرکریمی کاراکترمحور است، بازی حامد بهداد متفاوت است از آنچه که تاکنون دیدهاید و به همین دلایل در مجموع فیلم تازه میرکریمی چند پله جلوتر از فیلم قبلی او با نام «دختر» است. فیلم، البته پایانی عجیب دارد یعنی در عین حال که تصور میکنید فیلم قصد دارد شخصیت اصلی را تکمیل و سیر تحول او را ادامهدار کند به یکباره تمام میشود.
در میان شخصیتهایی که در این فیلم وجود دارند و برخی از آنها درست شخصیت پردازی نشده اند، از ابتدا تا انتها کاراکتری حضور دارد که اتفاقا وجود خارجی ندارد، او شیرین مادر بچههاست که اصلا در فیلم نمیبینید اما آنقدر به جزییات همین شخصیتِ وجودنداشته، توجه شده که روح کلی او در بخشهای مختلف حاکم است تا جایی که میتوانید با او همراه شوید که اگر همین جزییات درباره بقیه شخصیتها هم رعایت میشد با فیلمنامهای در خور توجه رو به رو بودیم.
بدون دیدگاه