به گزارش ردکارپت فیلم: مهدی محمودی با اشاره به اینکه نگاه جامعه به افراد معتاد باعث میشود، این افراد نیز نسبت به جامعه بیاعتماد شوند، تأکید کرد: مستند «نیوکمپ» نگاه به مخاطب به معتاد را تغییر میدهد.
مستند «نیوکمپ» به کارگردانی مهدی محمودی با موضوع اعتیاد به صورت آنلاین اکران شده است. این مستند که سه سال ساخت آن به طول انجامیده، با دنبال کردن زندگی چند فرد که پیشتر درگیر اعتیاد بودهاند در یک کمپ مستقل سعی دارد به زندگی این افراد نزدیک شود و علاوه بر دنبال کردن تأثیر نگاه جامعه بر این افراد و متقابلا نگاه آنها نسبت به جامعه را دنبال کند.
اعتیاد قطعاً از مهمترین معضلاتی است که امروز در جامعه ما وجود دارد و آشنایی با این پدیده میتواند به ما در مقابله با آن کمک کند و از این جهت ساخت مستندهایی که بتوانند نگاه سازندهای نسبت به این معضل ایجاد کنند میتواند حائز اهمیت باشد. در گفتگو با مهدی محمودی درباره تجربه ساخت این مستند و مفاهیمی که در آن دنبال کرده، صحبت کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
مستند «نیوکمپ» به مسئله اعتیاد میپردازد اما افرادی که قصهشان روایت میشود و حتی موقعیتی که در آن قرار دارند از هر نظر با تعریف کلیشهای از معتاد و کمپ تفاوت دارند، چطور به کشف این سوژه رسیدید؟
ما یک سال در اربعین سفری به کربلا داشتیم که به ساخت یک مجموعه مستند فکر میکردیم و به دنبال سوژههای خاصی میگشتیم. در یکی از موکبهایی که برای استراحت در نظر گرفته شده بود، برای آشنایی با مردم و کشف سوژههای احتمالی که میتوانستند نظر ما را جذب کنند، حضور داشتیم و با چند نفر از اقوام لُر که با ظاهری خاص و ساده آنجا حاضر شدند وارد صحبت شدیم و فهمیدیم که همه آنها اهالی یک روستا هستند، همه قبلاً اعتیاد داشتند و امروز با همین صمیمیت و سادگی با هم زندگی میکنند. سادگی آنها واقعاً نظر افراد را جلب میکرد، با آنها دوست شدیم و پس از سفر اربعین با هم قرار گذاشتیم و برای آشنایی بیشتر به روستای هزاوه که در اطراف اراک بود، رفتیم.
آنجا متوجه شدیم شخصی به نام «علی» در آن منطقه خانهای دارد. او خودش به شدت درگیر اعتیاد بوده و امروز توانسته ترک کند و خانه خود را به کمپی تبدیل کرده تا دوستان خودش در آنجا بتوانند به راحتی دوران ترک را سپری کنند. با این افراد همراه شدیم، حدود ۱۰ سفر به هزاوه داشتم که درنهایت توانستیم مستند «نیوکمپ» را به همین شکل بسازیم. در واقع نحوه آشنایی من با این افراد و ایده ساخت این مستند کاملاً تصادفی بود.
یکی از چالشهای مستندسازانی که به مسائلی چون اعتیاد میپردازند این است که فرد معتاد معمولاً حاضر به همکاری با گروه فیلمبرداری نیست، در مستند شما هم به نظر میرسد افراد همکاری کاملی با شما نداشتند. تا چه اندازه توانستید اعتماد آنها را برای ضبط تصاویر مستند از زندگیشان جلب کنید تا تصاویری واقعی به مخاطب ارائه دهید؟
متقاعد کردن افراد برای همکاری با ما در مقابل دوربین واقعاً کار سختی بود. این یکی از بزرگترین چالشهای ساخت این مستند و یکی از عواملی که باعث شد ما ۱۰ بار به این منطقه سفر کنیم و کار تا این اندازه طولانی شد، همین مسئله بود. البته باید بگویم این دوستان به ما اعتماد کامل داشتند اما به دلیل اتفاقاتی که در زندگی شخصیشان تجربه کردهاند و البته بیاعتمادی که در جامعه نسبت به معتادان وجود دارد، آنها نیز نسبت به جامعه بیاعتماد شدهاند حتی میتوانم بگویم که بیاعتمادی افراد معتاد نسبت به جامعه بسیار بیشتر از بیاعتمادی جامعه نسبت به آنها است.
افراد در بهترین حالت تعریفی که از یک فرد معتاد دارند این است که او بیمار است ولی این تعریف بیشتر برای سخنرانی و نوشتن یک مقاله و… به کار میرود و در اکثریت مواقع نگاهی که به افراد معتاد وجود دارد، خوب نیست و اصلاً کلمه معتاد شبیه یک دشنام است. این نوع نگاه باعث رنجش این افراد شده و به همین دلیل جلب اعتماد آنها برای ساخت یک فیلم کار بسیار سختی است. با این حال این دوستان به ما اعتماد کردند اما حقیقت این است که در برخی اوقات من کاملاً احساس میکردم که این اعتماد تا اندازهای که لازم است وجود ندارد با این حال آنها را درک میکردم و بیاعتمادیشان را میپذیرفتم. در هر روی آنها در جمعهای دوستانهشان با هم خیلی راحت بودند، ما در رفت و آمدی که داشتیم موفق شدیم صحنههایی از این جمع دوستانه و صحبتها را ضبط کنیم و با چنین تمهیداتی ضبط این مستند را ادامه دادیم و خوشبختانه ساختاری در اثر شکل گرفت که فکر میکنم در خدمت مفهوم آن قرار دارد.
با فاصله گرفتن از شخصیتها و ضبط تصاویر از صحبتهای دوستانه آنها و نیز تلاش برای قضاوت نکردن درباره آن افراد، این همه در خدمت مفهومی است که مدنظر داشتید یاعدم همکاری آنها شما را به این ساختار رساند؟
ما به دنبال این بودیم که افراد را در موقعیتهای مختلف ببینیم و آنها بدون اینکه وجود دوربین را احساس کنند، حرف دل خودشان را بزنند. شکلگیری ارتباط بین مخاطب و شخصیتهای فیلم مهمترین چیزی بود که در ذهن داشتم و میخواستم مخاطب بداند که این افراد چه دغدغههایی دارند، چه نگاهی به جامعه دارند و این نگاه چگونه شکل گرفته است و در مقابل جامعه چه نگاهی به این افراد دارد چراکه تا امروز بیش از هر چیز فقط نگاه جامعه به افراد معتاد دنبال شده و کمتر توجهی به نظرات آنها شده است. سعی ما بر این بود که بدون واسطه به این مفاهیم برسیم و تنها کاری که میشد انجام داد، این بود که آنها را در موقعیتهای خاصی که برایشان پیش میآمد نشان دهیم. این ساختار که دوربین از آنها فاصله گرفته از نظر من کاملاً در خدمت مفهومی است که در «نیوکمپ» دنبال میکنیم.
شما علاوه بر اینکه نگاه افراد معتاد به جامعه را دنبال کردید، سعی داشتید نگاه کلیشهای رایج در تعریف معتاد را بهم بزنید و تعریف جدیدی در ذهن مخاطب ایجاد کنید.
من این افراد را عادی نمیدانم ولی این عادی ندانستن اصلاً نگاهی منفی نیست. «نیوکمپ» یک نگاه شاعرانه به افراد معتاد دارد، این افراد واقعاً انسانهایی عادی نیستند و خودشان هم این را قبول دارند. خودشان معتقدند که نسبت به دیگر افراد، ریزبینتر و دقیقتر هستند و اصلاً دلیل اعتیاد خود را این مسئله میدانند. هر کس در اطرافیانش ممکن است افراد درگیر اعتیاد را دیده باشد و با این مقوله برخورد کرده و تعرفی از آن در ذهنش شکل گرفته باشد و طبیعتاً من هم تعریف خاص خودم را داشتم ولی هیچوقت با این افراد زندگی نکرده بودم و قبل از ساخت مستند اصلاً چنین ساختار و نگاه شاعرانهای در ذهنم نبود.
ساخت این مستند اتفاقاً نظر من را هم نسبت به افراد معتاد تغییر داد، در جلسهای پس از پایان فیلمبرداری من این سوال را مطرح کردم که چرا نوع نگاه جامعه به افراد معتاد اینگونه است در حالیکه آنها فرقی با ما ندارند و فقط درگیر یک اشتباه شدهاند. واقعاً نگاه جامعه نسبت به این افراد، کاملاً منفی است و معتاد به عنوان فردی که امکان زندگی و تعامل با او وجود ندارد، شناخته شده است. هر جا که اتفاق بدی رخ میدهد، اولین کسی که به او مظنون میشوند، فردی است که یا درگیر اعتیاد است یا قبلاً معتاد بوده و این نوع نگاه واقعاً شخصیت یک انسان را دلشکسته و نابود میکند. اگر قرار است ما با این معضل برخوردی درست داشته باشیم باید نگاهمان به افراد معتاد را اصلاح کنیم و مستند «نیوکمپ» قدمی در این راستا برداشته است. ما با دنبال کردن دغدغههای درونی این افراد، صحبتهایی که به عنوان یک انسان دلشکسته در خلوت خود میزنند به دنیای آنها نزدیک شدیم و فکر میکنم به همین دلیل فضای شاعرانه برای این مستند بسیار مناسب بود.
تا امروز از شرایط اکران آنلاین مستند «نیوکمپ» رضایت دارید؟
متأسفانه مستند در کشور ما اهمیت چندانی ندارد و به همین دلیل فرصتهای چندانی هم برای نمایش و تبلیغات آن وجود ندارد. برای «نیوکمپ» که ساخت آن سه سال طول کشید هم تبلیغات چندانی نداشتیم و من به عنوان کارگردان تا جایی که توانستم این مستند را معرفی کردم اما مطمئناً اگر قرار است یک فیلم در سطح گستردهتری دیده شود تبلیغات باید بیشتر انجام شود.
«نیوکمپ» موضوع مهمی را مطرح میکند و به نظر من دیده شدن آن میتواند برای جامعه نیز مفید باشد اما متأسفانه در کشور ما مهم نیست که یک مستند چه موضوعی را مطرح میکند یا چقدر برای ساخت آن زحمت کشیده شده، در نهایت فرصت چندانی برای دیده شدن آن وجود نخواهد داشت.
بدون دیدگاه