به گزارش ردکارپت فیلم: «شهباز» یکی دیگر از سریالهای امنیتی این سالهای صداوسیما است. سریالی که به طور همزمان از شبکههای یک و پنج پخش میشود.
مدتی است مرکز تحقیقات صداوسیما آماری از میزان بینندگان سریالهای تلویزیون منتشر نکرده است اما تعداد بازدید سریالهای جدید در تلوبیون نشان میدهد این مجموعهها چندان مورد توجه قرار نگرفتند و آمار بالایی ندارند. سریال تاریخی «گیلدخت» که به تازگی از شبکه یک روی آنتن رفته، وضعیت بهتری نسبت به دیگر آثار دارد اما اوضاع بقیه تعریفی ندارد، یکی همین سریال «شهباز»، سریالی جدید که مثل اسلاف خودش نظیر «گاندو» تلاش کرده از راه مفاهیم مرتبط به «امنیت»، جذابیت ایجاد کند
این سریال درباره یک گروه سایبری است که به دنبال هکری بینالمللی هستند. پلیس سایبری با اشراف به این فضا با مجرمین برخورد میکند و به داستان مردمی هم که از آنها سوء استفاده شده و مورد طعمه افراد خلافکار قرار گرفتهاند، میپردازد. این سریال ترکیبی از یک داستان بیکشش با چند شعار رسمی و تکراری است که میخواهد به هر زور و ضربی شده وانمود کند که مرموز است؛ در حالیکه نیست. در این قصه چهار پلیس حضور دارند، که هر کدام با توجه به نقش و بازیشان، شرایط را بغرنجتر کرده و در مجموع بازی مصنوعی آنها به دفعات و در صحنههای مختلف توی ذوق میزند. هیچ خط داستانی جذابی هم در سریال وجود ندارد که تماشاگر را مشتاق دیدن قسمتهای بعدی کند؛ آنچه که میبینیم ترکیب پراکندهای از صحنههای مربوط به پلیس و هکرها است که در هر کدام به جز چند گفتگوی بیمحتوا چیز دیگری نمیبینیم. در خلاصه داستان آن آمده است که شهباز دو سال در انتظار چنین روزی نشسته است، روزی که همه قرار است با پیدا کردن ارغوان، نفسی به راحتی بکشند.
حال اگر بخواهیم به موضوع این سریال نگاه جزئیتر بیندازیم، باید گفت که مجموعه تلویزیونی «شهباز» زندگی دختری به نام نجوا را روایت میکند. این دختر دانشجوی نخبه در حوزه برنامهنویسی رایانه است و همین امر باعث شده تا درحوزه برنامه نویسی، از مهارت فوق العادهای برخوردار باشد. وی به دلیل کنجکاوی و دانش فوق العاده خود ارتباطات گستردهای در فضای وب پیدا کرده است. از سویی دیگر یکی از دوستان نجوا چند وقت پیش فوت کرده است، اما در پی این جریانات او معتقد است که مرگ دوست صمیمیاش که به تازگی در یک سانحه از دنیا رفته، تصادف نبوده است.
در واقع نجوا اعتقاد دارد که مرگ دوست صمیمیاش با یک شبکه مخفی خرابکارانه اینترنتی، به نام ارغوان ارتباطی مستقیم دارد. به همین منظور او به دنبال پیدا کردن مدارکی علیه شبکه ارغوان در فضای دارک وب شروع به برقراری ارتباط میکند. از سوی دیگر گروهی از نیروهای امنیت سایبری با رهبری مامور زبدهای به نام حسام در ماموریتی به اسم شهباز، سالها است به دنبال کشف هویت گرداننده اصلی شبکه ارغوان هستند و این جستجوها و کنکاشها بدنه اصلی داستان سریال را تشکیل خواهند داد و بر هیجان داستان میافزاید.
سریال شهباز یک سریال پر سکانس است و در هر قسمت ۴۲ دقیقهای آن، شاهد سکانسهای بسیار زیادی هستیم و همین موضوع باعث شده تا ریتم قصه پیچیده شود در واقع همین پیچیدگی ظاهری موجب شده تا مخاطب در همان دقایق ابتدایی شاید کمی سردرگم و گیج شود. جالب اینجاست که زمان هر سکانس به دو دقیقه هم نمیرسد و کمتر سکانسی داریم که بیشتر از دو دقیقه طول بکشد و بخشهایی از سریال در قزوین و رودبار تصویربرداری شده است و هم چنین در تهران هم لوکیشنهای متفاوتی ضبط شده است. بخش هایی از کار در کیش ضبط شده و گروه در یکی از کشورهای خارجی هم صحنههایی را خواهیم داشت و از آنجایی که موضوع سریال حول محور فضای مجازی، تکنولوژیهای جدید، هکرها و پروژههای نفوذ و ضدنفوذ میگردد پیش بینی می شد که از جذابیت ویژهای برای جوانان برخوردار باشد و شاید تلویزیون بتواند از آن در جهت تعامل بیشتر با مخاطب بهره ببرد و اما نتوانست رضایت این قشر از مخاطب را هم فراهم آورد و صداوسیما باز هم شکست خورد.
بدون دیدگاه