جشنواره جهانی فیلم فجر

بازار فجر موفق است؟

به گزارش ردکارپت فیلم: محمدمهدی عسگرپور دبیر سی‌وهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر ضمن پاسخ به بخشی از انتقادات نسبت به برگزاری این رویداد،‌ از مین‌گذاری برخی مدیران برای مدیران بعد از خود گفت.

حالا سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در ششمین روز برگزاری است؛ جشنواره‌ای که از همان ابتدا حاشیه کم نداشت به طوری که با گذشت ۵ دوره و ۶ سال از جداسازی آن از بخش ملی، هنوز عده‌ای راه پیشرفت و برون‌رفت این جشنواره از مشکلات را، ادغام مجدد آن با بخش ملی فجر می‌بینند.

حاشیه‌های جشنواره جهانی فیلم فجر اما به همین موضوع خلاصه نمی‌شود. به ویژه در سال کرونایی که اساساً برخی از منتقدان برگزاری این رویداد را خالی از نفع برای اهالی سینما می‌دیدند که در طی آن تنها عده‌ای خاص از برگزار کنندگان منتفع می‌شوند؛ در ادامه این استدلال‌ها گرفتاری‌های معیشتی گروهی دیگر از سینماگران در پی آفت‌های کرونا و فراگیری بیکاری آنها مطرح می‌شد که عده‌ای بهتر می‌دیدند تا بودجه این جشنواره در راه حل مشکلات آنها صرف شود؛ بودجه‌ای که محمدمهدی عسگرپور دبیر این رویداد و پیش‌تر از او، حسین انتظامی رییس سازمان سینمایی اعلام کردند از نظر قانونی امکان انتقال این وجه به غیر وجود ندارد.

محمدمهدی عسگرپور در بخش نخست گفتگوی صریح خود از دستاوردهای پیوستن این جشنواره به فیاپف، قرار گرفتن در کنار ۱۶ جشنواره معتبر دنیا، کارشکنی عده‌ای از سینماگران داخلی و خارجی در دعوت از مهمانان خارجی و… گفت.

بخش دوم و پایانی گفتگو با دبیر سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر را در زیر بخوانید:

* موضوع دیگری که درباره جشنواره جهانی فیلم فجر این روزها در برخی محافل سینمایی مطرح می‌شود، تغییر رویکرد در دوره دبیری شما نسبت به دوره دبیری آقای میرکریمی در زمینه دعوت و همراهی سینماگران مطرح است. به نظر می‌رسد حضور سینماگران مطرح داخلی کم‌رنگ‌تر شده است. به زبان صریح‌تر برخی معتقدند شما نتوانسته‌اید آنگونه که باید سینماگران ایرانی را به این دوره از جشنواره همراه کنید، نظر و پاسخ شما درباره این انتقاد چیست؟

ممکن است طبیعت فردی من با طبیعت آقای میرکریمی در این حوزه‌ها اندکی متفاوت باشد. نمی‌دانم آقای میرکریمی چنین کاری می‌کرد یا نه، اما من شخصاً مدل‌م این نیست که به دوستان و همکارانم زنگ بزنم که بیایید به جشنواره سر بزنید. فارغ از اینکه این کار خوب است یا بد، یادم نمی‌آید در طول سال‌های فعالیتم چنین کاری کرده باشم. نکته دیگری را هم باید مدنظر داشته باشیم. سال ۱۴۰۰ قابل قیاس با سال ۱۳۹۸ نیست. کمااینکه ۱۳۹۸ را نمی‌توان با سال‌های قبل مقایسه کرد. امروز حال روحی همکاران ما و مهمتر از آن حال روحی عموم مردم برای این جنس حضورهای جشنواره‌ای چندان مساعد نیست. به‌خصوص اگر قرار باشد از آن «حضور» معنایی هم استخراج شود.

همواره اینگونه نگاه می‌کنم که جشنواره فجر، خانه سینما و تمام محافلی که محل آمد و شد سینماگران است، در انتها متعلق به همه خانواده سینما است. نشان به آن نشان که مدیران برگزارکننده این جشنواره‌ها آمدند و رفتند و برخی حتی دیگر در سپهر سینمای ایران هم نیستند. ولی این جشنواره همچنان وجود دارد من این موقعیت را می‌فهمم اما همواره اینگونه نگاه می‌کنم که جشنواره فجر، خانه سینما و تمام محافلی که محل آمد و شد سینماگران است، در انتها متعلق به همه خانواده سینما است. نشان به آن نشان که مدیران برگزارکننده این جشنواره‌ها آمدند و رفتند و برخی حتی دیگر در سپهر سینمای ایران هم نیستند. ولی این جشنواره همچنان وجود دارد. شخصاً اگر با چنین موقعیتی به‌عنوان مخاطب مواجه شوم که می‌توانم هم فیلم تماشا کنم و هم جمعی از همکاران را ببینم، حتماً از آن استقبال می‌کنم.

امروز در سال ۱۴۰۰ با توجه به اتفاقات سیاسی و اجتماعی، مسئله ذهنی مردم چیزهای دیگری شده است و این پارامتر در زمینه برگزاری هر رویدادی مهم است. ما از ابتدا هم برای برگزاری جشنواره به این مسائل فکر می‌کردیم. پس این شرایط الزاماً ربطی به کیفیت مدیریت جشنواره ندارد.

* خیلی‌ها برگزار شدن این دوره از جشنواره را محصول پافشاری و از منظری لجاجت شخص شما می‌دانند. واقعاً اینگونه است؟

اگر بخواهم از دید فیلم‌نامه‌نویس پاسخ بدهم باید به این دوستان که اتفاقاً برخی‌شان مدعی فیلم‌نامه‌نویسی و تدریس در دانشگاه هستند (که من تا امروز اثری از آن‌ها ندیده‌ام و نمی‌دانم کجا هم تدریس می‌کنند!) بگویم در شخصیت‌پردازی باید رابطه علت و معلولی برقرار باشد. وقتی می‌خواهیم بگوییم شخصیت اصرار به انجام یک کاری دارد، باید بپرسیم چرا و پاسخ‌ش را هم در فیلمنامه بدهیم. در چنین شرایطی این شخصیت یا جاه‌طلب است، یا جوانی جویای نام است، یا منافع مالی برای‌ش وجود دارد و یا مأموریتی بالاتر از خطر به او محول شده است که بابت آن مأموریت باید امکانی هم کسب کرده باشد! اگر این علت‌ها نباشد باید برای آن علت‌تراشی کنیم وگرنه فهم ما به‌عنوان فیلم‌نامه‌نویس از شخصیت غلط بوده است.

پافشاری من برای برگزاری جشنواره جهانی فجر چه دلایلی می‌توانسته داشته باشد؟ آیا من جویای نامم و اصرار به برگزاری جشنواره داشته‌ام چون تا امروز سابقه دبیری هیچ جشنواره‌ای را نداشته‌ام؟ خب این شرایط را که در بیست و چندسالگی تجربه کرده‌ام! پس این آورده‌ای برای من ندارد. چون این ابهام به‌صورت فردی مطرح شده است، فردی هم جواب می‌دهم. شاید برخی بگویند حضور در این سمت منافع مالی بیشتری برای من دارد. متأسفانه و متأسفانه باید بگویم من برای دبیری جشنواره جهانی فجر، یک کار تولیدی را کنار گذاشتم. دوستانی که انتقاد می‌کنند، بیایند حساب و کتاب کنند ببینند برای چنین آدمی، چقدر می‌تواند آورده مالی داشته باشد. پس این جواب هم درست نیست.

حالا می‌رسیم به یک حلقه مفقوده از نظر دوستانی که چنین مدعایی را مطرح می‌کنند. برای من ولی روشن است. شاید در مقطعی برای مدیریت دوساله یک نهاد صنفی وارد میدان شدم اما آن دوره تا هفت سال ادامه پیدا کرد. آیا من به‌دنبال این تمدید هفت ساله بودم؟ بروید از مجمع عمومی آن مقطع خانه سینما بپرسید. در چهار سال از این هفت سال هیچ فعالیتی به‌عنوان فیلمساز نداشتم. مگر حضور در خانه سینما چه عایدی برای یک فرد می‌تواند داشته باشد؟ این‌ها تصوراتی است که برخی همکاران ما دارند. برخی که این تجربه‌ها را داشته‌اند متوجه حرف من می‌شوند اما آن‌ها که نداشته‌اند، مطلقاً متوجه نمی‌شوند و بحث با آن‌ها کاملاً بی‌فایده است.

آیا می‌دانید وقتی برای برخی همکاران ما مشکلی به‌لحاظ سیاسی و یا هر مسئله حاشیه‌ای دیگری پیدا می‌شود، ممکن است با امثال بنده تماس بگیرند؟ معدل تماس‌های من در این زمینه‌ها زیاد است. چرا این اتفاق رخ می‌دهد؟ آیا بابت این تماس‌ها حقوقی به ما داده می‌شود؟ این نکته را هنوز جایی مطرح نکرده‌ام؛ آیا می‌دانید وقتی برای برخی همکاران ما مشکلی به‌لحاظ سیاسی و یا هر مسئله حاشیه‌ای دیگری پیدا می‌شود، ممکن است با امثال بنده تماس بگیرند؟ معدل تماس‌های من در این زمینه‌ها زیاد است. چرا این اتفاق رخ می‌دهد؟ آیا بابت این تماس‌ها حقوقی به ما داده می‌شود؟ آیا این شرایط نام‌آوری‌ای برای من دارد؟ غیر از این است که باید به فلان مقام امنیتی برای همکارم تماس بگیرم و بعد از چند نوبت پیگیری آخر سر این جواب را به من بدهد که مگر شما مسئولیت صنفی دارید!؟ می‌گویم نه ندارم، اما همکارم فکر کرده است من می‌توانم این مشکل را حل کنم.

این‌ها آن بخش‌هایی است که در فعالیت‌های اجتماعی افراد کمتر موردتوجه قرار می‌گیرد. این فعالیت‌های اجتماعی همواره در طول تاریخ هم وجود داشته اما برخی مدام احساس می‌کنند که فرد حتماً باید بابت این جنس فعالیت‌هایش هم عایدی داشته باشد. من همان دبیر جشنواره‌ای هستم که سال‌ها پیش هم همین شرایط را تجربه می‌کردم اما هیچ گاه چنین سال‌هایی درباره‌ام مطرح نمی‌شد، آیا من تغییر کرده‌ام؟ جشنواره فجر تغییر کرده است؟ یا جامعه تغییر کرده است؟

فکر می‌کنم جامعه‌ای که من هم جزوی از آن هستم، آنقدر تغییر کرده است که درباره همه چیز می‌تواند دچار سوءتفاهم شود و مقابل هر چیزی علامت سوال بگذارد. چراکه این جامعه مدت‌هاست در همه چیز سوالات بی‌پاسخ دارد و مدام دچار سوءتفاهم می‌شود. من این شرایط را می‌فهمم.

* برویم سراغ «بازار فیلم» که معمولاً اطلاعات جزئی درباره شرایط برگزاری آن در دوره‌های مختلف جشنواره منتشر نمی‌شود. در نشست خبری اشاره کردید که بازار فیلم مثل بقالی نیست که دستگاه پز داشته باشد و بتوان سود و زیان‌ش را محاسبه کرد. اما می‌خواهم بدانم اساساً سلیقه حاکم بر این بازار چیست؟ چه جنس فیلم‌هایی از ایران بیشتر در این بازار مشتری دارد؟

سال‌های قبلی شرایط شفاف‌تر بود چراکه بازار به‌صورت فیزیکال برگزار می‌شد و فیلم‌ها هم روی پرده دیده می‌شد. در بازارهای جهانی هم شرایط همین بود. در زمان کرونا اما بازار مجازی شده، همان‌طور که جشنواره کن و جشنواره برلین و دیگر جشنواره‌ها این تجربه را داشتند. در این شرایط طبیعتاً فعالیت بازار به سمت فضاهای بسته‌تری سوق پیدا می‌کند که اطلاعات درباره آن کمتر ارائه می‌شود…

* اما همان دوره‌هایی که می‌گویید شرایط شفاف‌تر بود هم معمولاً سوالات زیادی درباره بازار مطرح می‌شد که جوابی نداشت…

بله. بالاخره امسال بازار مجازی برگزار می‌شود و تنها می‌توانیم اینگونه آمار دهیم که طی سه روز هزار قرار ملاقات میان صاحبان آثار و خریداران و مسئولان جشنواره‌های جهانی ثبت شده است. این رکورد بالایی است. واقعیت این است که وقتی در بازار مذاکره‌ای صورت می‌گیرد، امکان دارد در زمانی دیگر به نتیجه برسد. آن‌هایی که فیلم در بازار عرضه کرده باشند متوجه این نکته هستند. زمانی سفری به یک کشور خارجی داشتم و دبیر یک جشنواره که پیش‌تر در بازار فیلم با او آشنا شده بودم، با من درباره فیلمی که در دست ساخت داشتم وارد مذاکره شد اما گفتم چون موضوع فیلم من متفاوت از جشنواره شماست، به کارتان نمی‌آید. اما آن ارتباط برقرار ماند و شاید سه دوره دیگر من فیلمی به آن جشنواره بدهم. این محصول همان ملاقات در بازار است. این سود چگونه قابل محاسبه است؟

اگر ما بازاری داشتیم که بعد از چند سال کشورها دیگر در آن شرکت نمی‌کردند و مثلاً برای حضور مطالبه پول می‌کردند، می‌فهمیدیم موفق نبوده‌ایم. بازار فجر اما اینگونه نیست و طبق آمار، سال به سال حجم هزینه برای مهمانان بخش بازار کمتر شده است و این یعنی در این بازار معامله صورت می‌گیرد و خرید و فروش در آن جریان دارد در دنیا هم همین‌گونه درباره بازارهای فیلم صحبت می‌شود. درباره نقش بازار در اکوسیستم سینمایی یک کشور صحبت می‌کنند نه سودوزیان. باید ببینم آیا بازار فیلم فجر در اکوسیستم سینما نقشی دارد یا خیر؟ من اینگونه می‌بینم که وقتی کشورهای منطقه به‌صورت مداوم حضور خود در این رویداد را حفظ کرده‌اند، یعنی از آن جواب گرفته‌اند. این‌ها یک نشانه است که بگوییم این بازار دارد کار خودش را می‌کند.

اگر ما بازاری داشتیم که بعد از چند سال کشورها دیگر در آن شرکت نمی‌کردند و مثلاً برای حضور مطالبه پول می‌کردند، می‌فهمیدیم موفق نبوده‌ایم. بازار فجر اما اینگونه نیست و طبق آمار، سال به سال حجم هزینه برای مهمانان بخش بازار کمتر شده است و این یعنی در این بازار معامله صورت می‌گیرد و خرید و فروش در آن جریان دارد. برای ارزیابی بازار فیلم، باید اینگونه صحبت کنیم، نه به سبک همان آقایان مدرس و منتقد که با زبان بازاری می‌خواهند درباره این موضوع صحبت کنند.

* در آستانه تغییر دولت هستیم و احتمالاً سال پایانی مسئولیت آقای انتظامی در سینما هم باشد. به‌عنوان سوال پایانی می‌خواهم بدانم در همین یک دوره‌ای که مسئولیت داشتید، به آنچه برای جشنواره جهانی فیلم فجر مدنظر داشتید رسیده‌اید یا فکر می‌کنید نیاز به استمرار برای به ثمر رسیدن وجود دارد؟

هیچکس نمی‌تواند بگوید به هر آنچه می‌خواستم رسیدم. برخی آمال و آرزوهایی داریم که فکر می‌کنیم اگر در مسئولیت بمانیم، بهتر می‌توانیم آن‌ها را اجرایی کنیم. ممکن است برای برخی این اتفاق رخ ندهد. چند نوبت در مسئولیت‌های مختلف از من خواسته‌اند که در مسئولیتم باقی بمانم اما با استدلال ثابت کرده‌ام ماندن من در آن مجموعه به ضرر کل مجموعه است. برای آن ادعا دلیل هم داشتم و با توجه به کلیت اکوسیستم آن مجموعه، نظرم را مطرح کردم.

امروز در موقعیتی هستیم که درک دقیقی از دولت آینده ندارم و نمی‌دانم در حوزه فرهنگ قرار است چه اتفاقاتی رخ دهد. اما آیا این به معنای آن است که مثلاً چون می‌دانستم دوره بعد من مدیر هستم یا دیگری، کاری می‌کردم که امسال جشنواره جهانی به ثبت فیاپف نرسد؟ می‌دانید که ما در کشوری زندگی می‌کنیم که مدیران در پایان دوره خود، برای مدیران بعدی مین‌گذاری می‌کنند!

راحت‌طلبانه‌ترین کار از این منظر برای من این بود که بگویم امسال جشنواره فجر را در فیاپف ثبت نکنید، اما احساس کردم این اتفاق باید رخ دهد. الان که امکان ثبت به‌وجود آمد، نباید درنگ می‌کردیم. این یک موفقیت مهم جهانی برای جشنواره فجر و نام ایران است. اینکه در دوره بعد چه اتفاقی می‌خواهد بیفتد و آیا مجدد من این مسئولیت را خواهم داشت یا خیر، بحث دیگری است. شاید حتی گروهی بیاید که بگویند بمان، اما من نخواهم دیگر ادامه بدهم. من فقط باید تمام تلاشم را انجام دهم که انتقال تجربه در این زمینه به بهترین شکل رخ دهد. آقای میرکریمی هم باید در این زمینه تجربه‌ها را بگوید. باید تلاش کنیم تا استمرار منطقی انتقال این تجربه‌ها، برقرار بماند.


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند