مستند

روایت اخت شدن با «اختاپوس»

به گزارش ردکارپت فیلم: مستند «معلم من اختاپوس» فیلمی شگفت‌انگیز درباره طبیعت است؛ شگفتی‌ای که فراتر از حد انتظار قواعد ارتباطی ما با محیط زیست، تعریف می‌شود.

اسکار یکی از بهترین نمونه‌ها برای آشنایی با مستندهای عالی دنیاست و این شاید به عکس شرایطی باشد که درباره بخش فیلم‌های داستانی‌اش وجود دارد. این اطمینان وجود دارد که بخش مستندهای اسکار به علاوه گرایش‌های سیاسی دارای گرایش‌های هنری نیز هست و این فرمول است که می‌تواند برای مخاطبین اطمینان بخش باشد. معلم من اختاپوس فیلمی است که در لیست نهایی اسکار قرار گرفته و کاندید دریافت جایزه اصلی است و با همین استدلال می‌توان آن را بهانه‌ای خوب برای دیدن یک مستند با کیفیت دانست.

به علاوه این معیار، «معلم من اختاپوس»، فیلمی شگفت‌انگیز درباره طبیعت است؛ شگفتی که فراتر از حد انتظار قواعد ارتباطی ما با محیط زیست تعریف می‌شود. داستان یک همزیستی شگفت‌آور که می‌تواند کلاس درس رفتار با طبیعت و محیط زیست باشد.

تحلیل و نقد

دو کارگردان جسور، جیمز رید و پیپا الریش، سوژه‌ای را یافته‌اند که بی‌نظیر و بی تکرار است. سوژه‌ای که قرار است کریگ فاستر یک مستندساز محیط زیست تعریف کند. در واقع فیلم «معلم من اختاپوس» روایتگر زندگی کریگ فاستر است که برای رهایی از بند قالب‌های تکراری زندگی و زیست خود، به سراغ دریای پهناور می‌رود یا بهتر بگوییم به سراغ اقیانوس می‌رود؛ اقیانوسی که برای او منبع الهامی درباره طبیعت و به قول خودش مانند «جنگلی معلق در زیر آب» است.

این جست و جو او را وادار به کاوش درباره جانداران می‌کند، جاندارانی که هر کدام زندگی شگفت‌انگیز و طبیعتی منحصر به فرد دارند و این منحصر به فرد بودن در اعماق اقیانوس‌ها جذاب‌تر و کمتر دیده شده‌تر از روی زمین خاکی است.

فاستر در این جست و جو و بر حسب علاقه‌ای روز افزون به سراغ زندگی یک اختاپوس می‌رود؛ موجودی که در زیست خود تنهاست و از لحاظ ارتباطی، موجودی است که هوش ارتباطی و علاقه ارتباطی کمتری دارد و تقریباً برقراری رابطه با او غیر ممکن است.

مسیر مستند نیز به سمت این غیرممکن می‌رود تا آن را ممکن کند، یعنی ارتباط بین موجودی دریایی و تنها با یک انسان.

کشمکش آغاز می‌شود و فاستر معجزه می‌کند. پس از یک ماه با اختاپوس اخت می‌شود و هر دو با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. این کشمکش گاه دچار دوری و گاه دچار نزدیکی و سمپاتی سوژه‌ها با یکدیگر می‌شود و این مواجهه داستان اصلی مستند را می‌سازد. مستندی توضیحی و اکتشافی که دوربینی جستجوگر دارد و در زمان بندی درستش حد و اندازه یک اثر مستند را درست رعایت می‌کند و تا مرگ اختاپوس و جدایی سوژه‌ها پیش می‌رود.

بهترین سکانس

سکانسی که اختاپوس برای نخستین بار بازوهایش را به سمت کریگ می‌گیرد تا با او دست بدهد و او را لمس کند، واقعاً بی نظیر است، با اندازه‌ای درست و نریشنی زیبا. سکانس بازی اختاپوس با ماهی‌ها در برابر چشمان کریگ نیز فوق‌العاده از آب در آمده است.

چرا خوب… چرا بد…

این یک مستند بی نظیر است. از خوب هم بهتر. یک مستند که می‌تواند درهم آمیزی یک سوژه بی نظیر و برخورد ساده با آن را برای هر مستند سازی تبدیل به یک الگو کند. ساده، به اندازه و بدون اغراق.


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند