به گزارش ردکارپت فیلم: در لا به لای اخبار سیاسی و هنری یکی دو هفته اخیر که از بستری بودن استاد محمدرضا شجریان در بیمارستان تا دعواهای انتخاباتی آمریکا را شامل میشد دو موضوع درباره سینمای ایران به چشم آمد، دو موضع که یک وجه اشتراک داشتند و آن هم بدهکار بودن هنرمندان بود.
بدهکار نخست این هفته مهراب قاسم خانی بود، فیلم نامه نویس ۴۸ سالهای که به خاطر سرقت گوشی دخترش و البته پیدا شدن سارق آن به تیتر یک بسیاری از رسانهها تبدیل شد.
فیلم مواجهه قاسمخانی و دخترش با سارق بسیار مورد توجه قرار گرفت به ویژه بسیاری این سوال را پرسیدند که چرا موبایل دختر قاسمخانی باید این قدر زود پیدا شود اما موبایل ما نه؟ مردم از تجربههای خود نوشتند و بسیاری گفتند با وجود داشتن تصویر از سارق و حتی روشن بودن موبایل، پلیس سارق موبایل آنها را پیدا نکرد.
همین مسئله بهانه حمله به آقای نویسنده و دخترش شد. برخی نوشتند که آقای نویسنده مرفه و دخترش که ماشین لوکس سوار بوده به لطف شهرتشان نه تنها موبایل را پیدا کردند بلکه سارق را نیز ملاقات کردند.
این که سارق موبایل نیروانا قاسمخانی به لطف شهرت پدرش این چنین زود دستگیر شد مسئله قابل انکاری نیست. کافی است سری به آگاهی بزنید تا با حجم سرقتهای موبایلی که هیچ وقت سارقش پیدا نمیشود رو به رو شوید، اما پرسش مهم این جا است که آیا مقصر این اتفاق مهراب قاسمخانی و دخترش هستند؟
قاسمخانی مثل هر پدر دیگر تمام توانش را برای حمایت از دخترش به کار گرفت و تلاش کرد سارق را بیابد، این که شهرت او باعث شد تا پلیس سرعت عمل بیشتری داشته باشد مشکل قاسمخانی نیست بلکه مشکل پلیس است که چرا در پیدا کردن موبایل سایر شهروندان این سرعت عمل دیده نمیشود.
بدهکار بعدی که صف طلبکاران مشهورتری دارد مهران مدیری است. او این روزها متهم به باند بازی و بی اعتنای به بازیگران قدیمی خود است. ماجرا از سحر زکریا شروع شد که در گفتوگویی با انتقاد ضمنی از مهران مدیری گفت:”من سالها حرفه بازیگری را دنبال میکردم و آقای مدیری ما را معروف نکرده است. من فقط در چندین کار این کارگردان بازی کردهام و حالا ۶ سال است که بیکار هستم”.
این سخنان زکریا با دفاع بهنوش بختیاری از مدیری و البته حمله به زکریا به خاطر زیرآب زنی همراه شد. بهنوش بختیاری در اینستاگرام خود هرچند اشاره کرد که او هم مدتی است با مدیری کار نمیکند ولی به طور ضمنی و بدون اشاره به نام خاصی بیکاری زکریا را محصول کارما دانست.
در ادامه محمد شیری، بازیگر سریالهایی مثل دردسرهای والدین و شبهای برره نیز از مهران مدیری انتقاد کرد و در گفتوگو با تسنیم گفت این مهرانِ امروز آن مهران مدیریای که او میشناسد نیست و حتی اگر از او دعوت به کار کند با او همکاری نمیکند.
او میگوید: مهران مدیری که من میشناسم این مهران نیست! برای بازیگرانش تاریخ مصرف میگذارد و قبل از من خیلیهای دیگر مثل سعید پیردوست و هدایتیها بودهاند!
البته سعید پیردوست و ساعد هدایتی این جنس از گلایهها را ندارند. سعید پیردوست بیشتر از این که مدیری از او سراغی نمیگیرد دلخور است و این شرایط را به نوعی سنگین میداند اما میگوید که با این حال برای او احترام قائل است و دوستش دارد.
ساعد هدایتی هم دلخوری از مدیری را تکذیب میکند و میگوید: من با مهران مدیری بسیار رفیق هستیم و این درست نیست که مینویسند و میگویند من و مهران مدیری مشکل داریم. او این روزها با گروه دیگری کار میکند و این جزو سلیقه ذاتی کارگردان است.
این که مدیری با برخی از بازیگرانی که با آنها سابقه همکاری داشته کار نمیکند مسئله پنهانی نیست، اما آیا میتوان این مسئله را به باند بازی او نسبت داد؟
به لیست بلند بالای ستارههایی که همکار مدیری بودند دقت کنید. از رضا عطاران و سعید آقاخانی که امروز در فیلم سازی صاحب سبک هستند تا جواد عزتی که از پول سازترین بازیگران سینماست بگیرید تا جواد رضویان، الیکا عبدالرزاقی و هادی کاظمی بیشتر این بازیگران دوران درخشانی را با مهران مدیری داشتند و بعضی از بهترین نقشهای خود را برای او بازی کردند. شاید بتوان به جرات گفت که مهران مدیری در تمام این سالها با گستردهترین طیف بازیگران ممکن کار کرده است.
برخی مانند عطاران، انصاری، آقاخانی، رضویان و عزتی برخی توانستند مسیر مستقل خود را در هنر پیدا کنند و برخی دیگر نه. این که سحر زکریا شش سال است به پروژهای دعوت نشده به مهران مدیری ربط دارد؟ اگر دلیل این مسئله کار کردن با مدیری بود که امروز بهنوش بختیاری و الیکا عبدالرزاقی و جواد عزتی هم باید بیکار میشدند!
این که مهران مدیری شخصیت دلنشینی دارد یا خیر بحث جداگانهای است که در قالب گلایه سعید پیردوست در عدم تماس با او قابل توجه است ولی نمیتوان به مهران مدیری یا هر کارگردان دیگری به چشم بنگاه کاریابی نگاه کرد.
مدیری سالها با پیمان قاسمخانی کار نکرد، کسی که خالق اصلی برره بود، اما نه مدیری بازماند و نه قاسمخانی معطل ماند و بعدها دوباره با هم همکاری کردند و سریال جذابی مثل هیولا را با قاسمخانی ساخت.
واقعیت این است مدیری با همه کج خلقیهایش فرصتهای کم نظیری در اختیار بسیاری گذاشت که هر کس باهوش بود به خوبی از آن بهره برد.
در نهایت نه اینکه امثال مهران مدیری یا مهراب قاسمخانی ایراد و اشکال ندارند، نه این که اشتباه ندارند ولی این چنین بیربط و غیرمنصفانه از آنان طلبکار بودن هیچ سود برای هیچ کس ندارد و از دایره عدالت هم خارج است.
بدون دیدگاه