متولدین آبان ماه سینمای ایران، علی اوجی

به گزارش ردکارپت فیلم: علی اوجی زاده  ۱۷ اسفند ۱۳۶۲، بازیگر نویسنده، کارگردان، تهیه‌کننده موسیقی و استندآپ کمدین است.

همچنین از دیگر فعالیت‌های علی اوجی می‌توان حضور در هر سه فصل مجموعه موفق دورهمی در کنار مهران مدیری را نام برد وی از افراد مؤثر این مجموعه بود.

وی همچنین در مجموعه نمایش های خانگی متعددی بازی کرده است از آن جمله:

• عطسه (۱۳۹۴ مهران مدیری)
• شوخی کردم (۱۳۹۲ مهران مدیری)
• مجموعه پیکسل به کارگردانی محمود معظمی،محمدحسین لطیفی و نویسندگی حامد عنقا (۱۳۹۶)
• سال های دور از خانه به کارگردانی(۱۳۹۸) مجید صالحی

او همچنین در تاترهای مختلفی بازی کرده است که از آن جمله عبارتند از:

• شام آخر فرهاد آییش، عارف لرستانی
• نمایش به علت ضیغ مکان
• مکاشفات

فیلم های  کوتاه پرواز لک لک‌ها، وقتی مرده‌ها می‌رقصند، کوبیدن بر درهای بهشت، دربارهٔ بچه، غزل، سایه‌ها از کارهای او در این حوزه است.

وی تاکنون چندین بار به عنوان استندآپ کمدین در برنامه خندوانه حضور داشته‌است. و ده‌ها اجرای موفق استندآپ کمدی در داخل و خارج کشور در کارنامه هنری علی اوجی دیده می‌شود .

پدرش حسن اوجى، خطاط و هنرمند شهیر ایرانى است. علی اوجی از سال ۱۳۷۵ وارد عرصه هنری شده و سال ها به عنوان یکی از خوش فکرترین و معتبرترین تهیه کننده های موسیقی شناخته و تهیه کنندگی بسیاری از آلبوم های خواننده های سرشناس ایرانی از جمله رضا یزدانی را داشته است.

گفته شده است که علی اوجی در حرم امام رضا از نرگس محمدی خواستگاری کرد و آنها در اردیبهشت ۹۶ با هم ازدواج کردند.

علی اوجی با بازی در مجموعه تلویزیونی پژمان وارد عرصه بازیگری شد.

وی با دعوت مهران مدیری برای بازی در مجموعه “شوخی کردم” نشان داد که در بازیگری نیز استعداد داشته و حرف های بسیاری برای گفتن دارد؛ در نتیجه نقش او در سریال “در حاشیه” مهران مدیری پر رنگ تر شد.

اخیراً نیز به عنوان یکی از استندآپ کمدین های برنامه طنز خندوانه به کارگردانی رامبد جوان حضور یافت.

بازیگری علی اوجی:

• پژمان (سروش صحت۱۳۹۱–۱۳۹۲ )
• سال‌های ابری ( مهدی کرم‌پور ١٣٩٣)
• خندوانه (رامبد جوان – ۱۳۹۳)
• در حاشیه ( مهران مدیری – ۱۳۹۴ )
• خوب، بد، جلف (پیمان قاسم‌خانی – ۱۳۹۴)

او در حدود چهارده سالگی فیلم کوتاهی می‌سازد و مورد اقبال مسعود کیمیایی قرار می‌گیرد. با دعوت کیمیایی علی به دنیای حرفه‌ای سینما پا می‌گذارد. اما ناگهان دریچه ورود به سینما بسته می‌شود.

پدر علی سکته مغزی می‌کند و خانه‌نشین می‌شود. هر دو هفته یکبار سکته می‌کرد و قسمتی از بدن از کار می‌افتاد تا کار به جایی رسید که کل بدن از کار می‌افتد.

برای این که پدر زنده می‌ماند باید هر نیم ساعت به پدر غذا می‌داد. یعنی ۴۸ بار در روز. هر بار غذا درست کردن، غذا دادن و جابجا کردن پدر که زخم بستر نگیرند خودش یک ربع طول می‌کشید. این کار نه یک ماه و دو ماه، بلکه تا یک سال و نیم ادامه داشت.

در آن سن که همه نوجوانان در پی کسب مهارت و ساختن آینده‌شان هستند، علی کاملا درگیر می‌شود و خودش را وقف مراقبت از پدرش می‌کند. تحصیل، کار، تفریح یا دوستان را کنار می‌گذارد تا از پدرش مراقبت کند.

شش ماه بعد از فوت پدر، سرطان مادر شروع می‌شود. علی موهای مادر را می‌تراشد و خودش همه مراحل شیمی درمانی مدیریت می‌کرده است.

این جوان هیجده ساله می‌دید که ذره ذره مادرش آب می‌شود. سرمایه خانواده تحلیل رفته بود و داشتند فقر را تجربه می‌کردند.

در همین حین برادرش غرق می‌شود و لحظاتشان از قبل تلخ‌تر می‌شود. در آن زمان خودش را تنها با کوهی از مشکلات حس می‌کند. کسانی که مشکلات سنگین و طولانی را تجربه کرده باشند می‌دانند در چنین شرایطی آدم چقدر شکننده می‌شود و علاوه بر مشکلات مادی، بحران‌های روانی فلسفی آدم را فرا می‌گیرند.

او یک بار هم قصدخودکشی می کند که به دلایل نجات می یابد و به زندگی خود ادامه می دهد.

کارنامه بازیگری علی اوجی