به گزارش ردکارپت فیلم: شروع موفق سعید روستایی با فیلم «ابد و یک روز»، نوید ظهور یک فیلمساز بااستعداد با آیندهای روشن را میداد. ساخته بعدی او «متری شیش و نیم» گرچه به اندازه اولین فیلم تحسین نشد، اما همچنان امیدها را نسبت به ادامه مسیر روستایی حفظ کرد. سومین فیلم سعید روستایی یعنی «برادران لیلا» با نمایش در جشنواره کن بدون اعمال ممیزی، گرفتار حاشیههایی شد و این فیلم هرگز مجوز نمایش در سینما را کسب نکرد.
فارغ از حواشی، این فیلم به اندازه دو فیلم قبلی روستایی مورد تحسین قرار نگرفت. بعد از جنجال «برادران لیلا»، روستایی چهارمین فیلمش «زن و بچه» را جلوی دوربین برد، با این فیلم راهی جشنواره کن شد و دست خالی این جشنواره را ترک کرد. «زن و بچه» برخلاف فیلم پرحاشیه «برادران لیلا»، مدت کوتاهی بعد از رونمایی در کن بدون جنجال مجوز اکران را دریافت کرد و اکنون روی پرده سینماست.
تکیه روایت بر دیالوگ
«زن و بچه» قصه زنی به نام «مهناز» را روایت میکند که پس از مرگ همسرش بار مشکلات زندگی را یک تنه به دوش میکشد. «مهناز» صاحب دو فرزند است و پسر نوجوان او چالشهایی را در زندگیشان ایجاد کرده. این زن همچنین در آستانه ازدواج است، اما شکست در رابطه عاطفی و اتفاق تلخی که برای پسرش «علیار» رخ میدهد، باعث میشود «مهناز» با خودش در مقام مادر و اطرافیانش مواجهه تازهای داشته باشد.
«زن و بچه» فیلمی دیالوگمحور است و فیلم اولین ضربه را از همین نقطه خورده است. به جای این که شخصیتها با جزئیات کافی به مخاطب معرفی شوند، روابط کاراکترها ترسیم و گذشته آنها ساخته شود تا اتفاقات قصه باورپذیر باشد، شخصیتهای قصه مدام درباره اتفاقاتی که رخ میدهد و روابطشان با یکدیگر مشغول گفتوگو و توضیح دادن هستند!
در واقع مخاطب آن چه را باید در فیلم ببیند، از زبان شخصیتها و به واسطه دیالوگها میشنود. همچنین فیلمنامه زمینهچینی لازم برای وقایع قصه را ندارد، بنابراین زمانی که مخاطب با اتفاقات مختلف مواجه میشود، به اندازه کافی تحت تاثیر قرار نمیگیرد. تکیه بیش از اندازه فیلم روی «دیالوگ» و شخصیتپردازی ضعیف کاراکترها باعث میشود فاصلهای میان مخاطب و کاراکترها ایجاد شود. نتیجه این که عملی که از پدر همسر سابق «مهناز» سر میزند قابل پذیرش نیست، رابطه «حمید» (پیمان معادی) و «مهری» به عنوان خواهر «مهناز» بدون پیشزمینه و بسیار ناگهانی شکل میگیرد. علاوه بر این، منطق بعضی اتفاقات لنگ میزند و بعضی وقایع برای تماشاگر قابل باور نیستند.
تمرکز نداشتن بر سوژه اصلی
فیلم تلاش میکند همه چیز بگوید و هیچ چیز نمیگوید! «زن و بچه» تلاش میکند در دل قصه، ضعفهای سیستم آموزش و پرورش، روشهای قدیمی تنبیه در مدارس، خلاءهای قانونی در زمینه حضانت فرزند، منطبق نبودن قانون و اخلاق در موقعیتهای خاص و چالشهای دوران بلوغ را نمایش بدهد و نقدی درباره آنها مطرح کند، از طرفی هم چالشهای شخصیتها هنگام انتخابهای اخلاقی و انسانی را روایت کند، اما در نهایت فیلم روی هیچ کدام از این موضوعات متمرکز نیست، در نتیجه این مسائل عمقی پیدا نمیکنند و داستان از این شاخه به آن شاخه میپرد.
عملکرد موفق بازیگران
در ترکیب بازیگران «زن و بچه»، بعضی چهرهها مانند پریناز ایزدیار و پیمان معادی تجربه همکاریهای موفقی با روستایی داشتهاند و دیگر بازیگرانی مانند سها نیاستی، فرشته صدرعرفایی و حسن پورشیرازی، برای اولینبار جلوی دوربین روستایی رفتهاند. پریناز ایزدیار در نقش مادر رنجکشیده قصه، کاراکتر متفاوتی را تجربه کرده است.
شخصیت «مهناز» از ابتدا تا انتهای فیلم، به دلیل تغییر و تحولات کاراکترش، احساسات مختلفی را تجربه میکند. ایزدیار در مجموع موفق شده این تغییر حسی را در بازی خود به نمایش بگذارد و در سکانسهایی که دیالوگ نمیگوید یا واکنش برون گرایانهای ندارد، احساس کاراکترش را در چهره و چشمان خود بروز میدهد، بنابراین بازی او لحظات تاثیرگذار و قابل توجهی دارد.
پیمان معادی نیز با وجود ضعفهای جدی که در شخصیتپردازی او وجود دارد، اما توانسته در نقش شخصیت منفی قصه حس نفرت مخاطب را برانگیزد. فرشته صدرعرفایی بازیگر پیش کسوت فیلم بازی تاثیرگذار و ملموسی در فیلم دارد و کاراکتری همدلیبرانگیز را ارائه میکند. سها نیاستی نیز که در مقایسه با دیگر بازیگران این ترکیب تجربه و سابقه کمتری دارد، حضور موفقی در «زن و بچه» دارد.
بدون دیدگاه