مسیر نجات سینما عزم ملی است

به گزارش ردکارپت فیلم: سینمای ایران در دوران کرونا و پسا کرونا روزهای حیرت انگیزی را برای سینماگران ایرانی را تجربه می‎کند. نوعی حیرت و بی برنامگی را برای همه فعالان اقتصادی سینمای ایران به وجود آورده که می تواند تبعات بسیار خطرناکی برای همه ما در پی داشته باشد.

اینکه هنوز بسیاری نمی دانند برای سال آینده باید برای ساخت فیلمی هزینه کنند یا نه ؟ اینکه اساسا فیلمی که ساخته می شود می تواند برای یک زمان طولانی اکران خاک بخورد و اصلا آن زمان تاریخ انقضا با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی دارد یا خیر ، اینکه نحوه اکران آنلاین در بسترهای متفاوت می تواند حداقل بازگشت سرمایه را در پی داشته باشد و اینکه اصلا تا آن روز چند سینمای دیگر به ورشکستگی می رسند، همه باعث می شود تا فعالان اقتصادی سینمای ایران چاره ای جز صبر و تحلیل شرایط نداشته باشند.

شماتصور کنید چند میلیارد به امید ساخته شدن فیلمی ارزشمند و البته مخاطب محور هزینه می شود مدت زمانی در حدود دو سال صبر می کنید تا بتواند اکران شده و نتایج اقتصادی آن را در بخش خصوصی ببینید ولی در عمل جز ضررهای سنگین با این شرایط نصیب شما نمی شود ؟ چقدر منطقی است که باز هم برای سینما و ساخته شدن فیلم‎ها هزینه کنید؟ عوامل و کارگردان حق طبیعی شان هست که بعد از اتمام کار تسویه شوند و هزینه‏های لجستیک هم که قبلا پرداخت شده. حالا سرمایه گذار و تهیه کننده می مانند و انتظاری پایان نیافتنی برای بازگشت حداقل همان میزان سرمایه اولیه بدون در نظر گرفتن سود و منفعت حداقلی که می توان برای آن متصور بود.

شاید راه حل این باشد که عزمی ملی در همه بخش های سینمایی به وجود آید تا هزینه‎های ساخت فیلم را کاهش دهیم. شاید دستمزدهای کلان برای زمانی بود که حضور دو بازیگر بازگشت سرمایه را تضمین می داد. شاید امروز همه باید فقط برای روشن ماندن چراغ سینمای ایران تلاش کنیم که اگر نکنیم و این مهم را باور نکنیم، نتیجه اش ورشکستگی کامل سینما خواهد بود.
کاهش منطقی دستمزدها یکی از مهم ترین عواملی است که می تواند برای سینما و سینماگران در این برهه یک راه حل نهایی باشد. اکران در بستر آنلاین هنوز در همه دنیا یک راه حل مطمئن برای نمایش فیلم‎ها نیست و طبیعتا در ایران هم نمی تواند گزینه نهایی باشد. اما با کاهش برآوردهای ساخت یک فیلم، لااقل در دستمزدها در همه بخش‎ها، تهیه کننده و سرمایه گذار هم می‏تواند ریسک سرمایه گذاری که در این روزها بالای صد درصد است را کاهش دهد. می تواند همبستگی میان همه اهالی سینمای پر افتخار ایران را کاهش دهد و خوراک فرهنگی و هنری مردم را هم تامین کند.

اگر به سینما فقط به چشم کالای فرهنگی نگاه کنیم که خودمان را فریب داده ایم و اگر آن را صرفا یک محصول اقتصادی محسوب کنیم باز هم به بیراهه رفته ایم. راهی نیست جز اینکه هر دو بخش فرهنگ و اقتصاد را به سان دیگر الگوهی مشابه موفق جهانی در نظر بگیریم و برای هر دو بخش یک فرصت و جایگاه را ببینیم. این گونه می‎توانیم هم سینماها را از ورشکستگی نجات دهیم که البته چندان دور از ذهن هم نیست و هم می توانیم چرخه اقتصادی سینما را با نگاهی منطقی باز زنده نگاه داریم .

بهتر این است که بسترهای نمایش فیلم هم بیش از گذشته مورد حمایت دستگاه‎های فرهنگی باشند و بخش دولتی نیز وظیفه حمایتی خود از هنرمندان را در بالاترین سطح ممکن اینجام دهد که اگر این قشر دچار آسیب‎های اقتصادی باشند، طبعیتا فرهنگ خالی از اعتبار و ارزش خواهد شد و نتایج و تبعات بسیار گسترده ای را در بر خواهد داشت. مهدی کریمی تفرشی ، تهیه کننده فیلم نلسون ماندلا و ایده اصلی


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند