بهروز افخمی

محمد فیلی از ادعای بهروز افخمی دفاع کرد

به گزارش ردکارپت فیلم: محمد فیلی، بازیگر فیلم سینمایی «خروج» که اخیرا از تلویزیون پخش شده، می‌گوید اگرچه کار کردن با حاتمی‌کیا جذاب است، ولی اگر می‌دانسته نقش او در فیلم این‌قدر کوتاه است، در آن بازی نمی‌کرده.این بازیگر باسابقه، که این‌روزها در سریال «رعد و برق» در حال بازی است، همچنین از ادعای بهروز افخمی درباره بی‌اثر بودن ماسک در برابر کرونا دفاع می‌کند.

فیلم سینمایی «خروج» که اولین بار در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر اکران شد و حواشی زیادی را هم در بر داشت، در دوم فروردین ۱۴۰۰، برای اولین بار روی آنتن شبکه یک سیما رفت. یکی از شخصیت‌های این فیلم، یک پیرمرد لر بختیاری با بازی محمد فیلی است که می‌خواهد حقش را بگیرد و چون از لحاظ مالی به قدری ضعیف است که نمی‌تواند ماشین بخرد، با تراکتور، راهی تهران می‌شود، در میانه راه، با سر دسته گروه دعوایش می‌شود و می‌خواهد مسیر خودش را برود. او پیر مرد بد قلق و در عین حال بسیار مهربانی است که می‌خواهد همه چیز خوب پیش رود و …

محمد فیلی، از پخش «خروج» در تلویزیون ابراز خرسندی می‌کند اما نسبت به اندازه نقشش در این فیلم، گله‌هایی دارد. به بهانه پخش این فیلم از تلویزیون، به سراغ این بازیگر باسابقه رفتیم و در گفت‌وگو با او، باب دیگر مباحث چون کرونا و استفاده از ماسک، وضعیت بد اقتصادی و … گشوده شد که در ادامه می‌خوانید.

وقتی فیلم سینمایی«خروج» در سی و هشتمین جشنوار فیلم فجر اکران شد، یک سری حواشی به دنبال داشت. نظرتان در این باره چیست؟

همیشه وقتی درباره آقای حاتمی‌کیا صحبت می‌شود، یک‌سری موافق و مخالف دارد و فکر می‌کنم همین موضوع، او را جذاب می‌کند؛ آدم اگر خنثی باشد و کسی درباره او صحبت نکند که به درد نمی‌خورد. همین موضوع باعث می‌شود که آدم دلش بخواهد با این آدم همکاری کند، ما هم به همین دلیل، وارد ساخت «خروج» شدیم. نکته مهم‌تر این‌که او یک شیوه خاصی در کارگردانی دارد که من بین این همه آدمی که با آن‌ها کار کردم، هیچ کس را این‌گونه ندیده بودم.

گفتید کارگردان خوب، کارگردانی است که به او انتقاد شود، ولی ما فیلمسازان زیادی داریم که پرحاشیه و جنجالی نیستند، یعنی آن‌ها کارگردانان خوبی نیستند؟

نه این‌گونه نیست، اما ایشان منحصر به‌فرد هستند، ایشان خودشان هم در یک‌جا اعلام کردند من سرباز نظام هستم و تکلیفش را مشخص کرد که من همین هستم و انتقادات دیگر برایش ذره‌ای اهمیت ندارد. او با اوج کار می‌کند و سازمان اوج جایی است که هم پول خوبی می‌دهد، هم دست‌شان برای ساخت فیلم باز است و این، سازمان اوج را قدرتمند می‌کند تا مقابل تلویزیون و سینمای مستقل بایستد.

این موضوع بسیار مهمی است که بودجه کجا خرج می‌شود، کاش می‌شد که بخشی از این بودجه‌ها به ساخت فرهنگسراها تعلق بگیرد. من در حال حاضر در استان ایلام مشغول به کار هستم و زمانی که این‌جا می‌گوییم فرهنگسرا، اهالی اینجا نمی‌دانند که فرهنگسرا چیست، چون ندارند، چرا نباید بخشی از این بودجه‌ها و هزینه‌ها در مناطق محروم خرج شود؟ متاسفانه این تبعیضی است که بین شهرها وجود دارد.

شما چرا در ایلام هستید؟ مگر در سریال «رعد و برق» آقای افخمی در استان گلستان نیستید؟

چرا، اما من هم‌زمان مشغول انجام یک کار دیگر هم هستم.

چه کاری؟

در حال ساخت یک فیلم هستیم که برای مرکز ایلام است.

به چه نامی؟

به نام «جنگلبان». اهالی و هنرمندان ایلام برای ساخت همین سریال، خیلی محدود هستند و بودجه‌شان اندازه ساخت یک تله فیلم است، آن وقت یک سازمان پیدا می‌شود که میلیاردی هزینه می‌کند تا فیلم و سریال بسازد.

برگردیم سر فیلم «خروج» دلیل اصلی این موضوع که شما پذیرفتید در فیلم«خروج» بازی کنید چه بود؟ با توجه به این‌که شما فیلمنامه را خوانده بودید و می‌دانستید نقش چگونه است.

نکته اول این‌که قصه روایت درستی داشت، اعتراض یک عده کشاورز که یک مشکلی برای‌شان به وجود آمده اما دولت چشمش را روی هم گذاشته و هیچ کاری برای آنها انجام نمی‌دهد. این قصه، مردمی است و همین رسالت سینما و تلویزیون است که درد را بگوید، آخرش هم نتیجه نمی‌گیرند و آن‌قدر ساده هستند که با یک کادوی کوچک، دل‌شان نرم می‌شود و باز می‌گردند.

فیلم اگر درد را می‌گوید، نباید درمانش را هم بگوید؟ درمان این فیلم کجا بود؟

چرا باید بگوید، اینجاهم درمانش به گونه‌ای گذاشته شده که افراد خودشان باید بفهمند، ولی من معتقدم که اگر هزار دولت با این شکل در کشور حاضر شوند، هیچکدام راه درمان را نمی‌فهمند، چون فهم درمان این درد، به نفع‌شان نیست.

حاتمی‌کیا در نشست خبری «خروج» گفت که داستان این فیلم، مخصوص دولت خاصی نیست.

این داستان واقعی است و در دولت آقای روحانی اتفاق افتاد اما ما با همه دولت‌ها این معضلات را داریم و این دغدغه‌ها فقط به این دولت ختم نمی‌شود.

شما چون نسبت به دولت روحانی معترض بودید، بازی در این فیلم را پذیرفتید؟

بله، این مورد یکی از فاکتورهای پذیرش نقش بود.

فاکتور دیگر چه بود؟

این بود که این نقش برای من تازه بود.

چه تازگی داشت؟

من هیچگاه نقش یک لر بختیاری که با آن سادگی و تفکرات زندگی را پیش می‌برد، بازی نکرده بودم و همین هم برای من تازگی داشت.

از فیلمنامه به این تازگی رسیدید؟

آن‌طور که شما فکر می‌کنید، ما فیلمنامه را نخواندیم، یک چیزی از قصه شنیده بودیم و فیلمنامه هر روز به دست‌مان می‌رسید. برای کسی که معترض است، این موارد فرقی نمی‌کند، به طور مثال چرا افرادی که واقعا باهوش و نخبه بودند و یا ثروتمند بودند، از این کشور رفتند، این افراد سرمایه بودند که از این کشور رفتند و در جای دیگر زندگی می‌کنند. مردم ما بسیار نجیب هستند و ما بهترین مردم را داریم ولی چه می‌شود که آن‌ها خسته می‌شوند و دست به انجام کارهایی می‌زنند که نباید بزنند، تمدن و فرهنگ ما که انجام کارهای اشتباه نبوده، پس یک جای کار مشکل دارد که چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد.

چه کارهایی؟

دزدی، تجاوز، کیف قاپی، مزاحمت. چرا باید این اتفاقات رخ دهد؟ چون جامعه مریض شده است و این مریضی هزار برابر خطرناک‌تر از ویروس کرونا است. فقر از ویروس کرونا هم خطرناک‌تر است. اگر فقر از یک طرف وارد زندگی شود، از طرف دیگر، ایمان و اعتقاد همه از بین می‌رود. چرا باید این اتفاق بیفتد در حالی که ما در یک کشور ثروتمند زندگی می‌کنیم؟

برای فیلمبرداری در یک کار به ترکیه رفته بودم، سوالی که برایم پیش آمد این بود که چرا این همه توریست در آن کشور حاضر می‌شوند، در حالی که به ایران ما که جای تفریحی و توریستی خیلی زیادی دارد، نمی‌آیند. در این شرایط خیلی‌ها گرسنه‌اند و این سطل زباله‌ها هم معضلی شده است، هرجا که می‌رویم یکی تا کمر در سطل زباله‌ دنبال لباس و غذا می‌گردد. یک کشوری که ۲۵۰۰ سال تمدن دارد، نباید اوضاعش این باشد.

چندین ماه پیش یک ویدیویی از شما منتشر شد که در آن از مستاجر بودن صحبت کرده بودید و نسبت به وضع اقتصادی و معیشتی خودتان گله داشتید. تکلیف آن موضوع چه شد؟

گذاشته‌ام تا ماجرا به انتها برسد و بعد درباره آن صحبت کنم. من وعده وعید را به هیچ عنوان نمی‌پذیرم، اما پس از انتشار فیلم، بسیار واکنش داشتم، خیلی‌ها با من تماس گرفتند، من فقط یک نفر از معترضان بودم. ما یک موسسه پیشکسوتان داریم که تمام هنرمندان سراسر کشور در آن عضو هستند، شما فکر می‌کنید که در ماه چقدر به این افراد تعلق می‌گیرد؟

نمی‌دانم، یک میلیون تومان؟

نه خیر، ۱۵۰ هزار تومان. در این میان هم زیر صد نفر خانه و بیمه ندارند، خانه هیچ، اما بیمه حالا به درد آن‌ها می‌خورد که اگر مریض می‌شوند، از آن استفاده کنند. چرا فلان بازیگر باید در بیمارستان فوت کند و دوستان او جمع شوند، پول بگذارند و او را ترخیص کنند. این موضوع نه تنها برای جامعه هنری، بلکه برای کشور بسیار بد است.

برگردیم به فیلمنامه«خروج». شما گفتید که فیلمنامه به دست‌تان نرسیده بود، فقط داستان را می‌دانستید، اگر از ابتدا فیلمنامه را داشتید ممکن بود که این نقش را نپذیرید یا تغییراتی در آن اعمال کنید؟

بله، شاید این اتفاق می‌افتاد و بازی در «خروج» را نمی‌پذیرفتم. من کارهای حاتمی‌کیا را دیده بودم و می‌دانستم که کار خوب می‌سازد، اگر داستان «خروج» را هم نگاه کنید، داستان خوبی داشت.

ولی جا داشت که فیلم بهتری ساخته شود.

بله، این موضوع را قبول دارم. درباره فیلمنامه هم باید بگویم، زمانی که با بچه‌های گروه صحبت می‌کردیم، این بحث وجود داشت که آقای حاتمی‌کیا، مقداری یکه‌بین بوده و تمام بار قصه را روی دوش شخصیتی که آقای قریبیان بازی می‌کرد، گذاشته است و چرای این ماجرا را هم نمی‌دانم. شاید این یکی از ضعف‌های کار بوده است که دلچسب خود بچه‌های گروه نبود و ما هم کمی از این ماجرا ناراحت بودیم اما تعهد داده بودیم و تا آخر هم پای آن ایستادیم. اما اگر امروز با علم به این موارد فیلم«خروج» به ما پیشنهاد شود، شاید بازی کردن در آن را نپذیریم.

در پذیرفتن این نقش، مسئله مالی تا چه اندازه نقش داشت؟

هیچ تاثیری نداشت، من بیشتر دوست داشتم کار کردن با آقای حاتمی‌کیا را تجربه کنم. اگر به کارنامه من نگاه کنید، می‌بینید که با بهروز افخمی و داود میرباقری و ابراهیم حاتمی‌کیا کار کرده‌ام، چون دوست دارم تجربه‌های متفاوتی را به دست بیاورم.

افخمی هم از کارگردانان حاشیه‌ساز و جنجالی سینمای ما به شمار می‌آید.

(می‌خندد) اگر بهروز افخمی، اعتراضی نسبت به ماسک دارد، به یک نتیجه‌ای رسیده است که این را می‌گوید.

شما عقیده آقای افخمی درباره نزدن ماسک را قبول دارید؟

بله. هفت ماه است که گروه سریال «رعد و برق» کار انجام می‌‍دهد، چرا یک‌نفر از ما کرونا نگرفتیم؟

شاید فرد دیگری را ملاقات نکردید و همه اعضای گروه هم سالم بودند، این‌که دلیل نمی‌شود.

رفیق صمیمی و دوست داشتنی من، مرحوم کریم اکبری مبارکه، یک روز می‌روند سر تست گریم، ظاهرا گریمور، ناقل بوده است و ایشان به کرونا مبتلا می‌شوند و فوت می‌کنند.

شما که دوست صمیمی‌تان از دست رفته است، چرا ماجرا کرونا را قبول ندارید؟

من کرونا را قبول دارم، ماسک زدن را قبول ندارم. یک زمان یک چیزی وارد کشور می‌شود و ما آن را بسیار بزرگ می‌کنیم.

آقای فیلی این بیماری به قدر کافی بزرگ هست و چندین میلیون نفر بر اثر این بیماری در سراسر جهان فوت کرده‌اند.

بله، ولی چرا کسی به آدم‌ها نمی‌گوید که این ویروس ساخته شده تا آدم‌های ضعیف و مریض را از بین ببرد؟

ما آدم سالم و ورزشکار هم داشته‌ایم که کرونا گرفته و فوت کرده است، اصلا همچین چیزی مطرح نمی‌شود، مصداق بارز این ماجرا هم مرحوم علی انصاریان است.

سه ماه قبل از این‌که علی انصاریان فوت کند، ما با هم یک فیلم کار کردیم با نام «جیگر زلیخا» با کارگردانی مرتض آتش‌زمزم که توقیف شد.

چرا توقیف شد؟

چون فیلم خیلی شادی بود.

فیلم برای چه زمانی است؟

چهار ماه پیش که قرار بود آن را به جشنواره برسانیم. که ماجرای خیلی جالب و بامزه‌ای داشت.

ما در هر حالت و هر زمانی دیده‌ایم که آقای افخمی خلاف جهت آب حرکت کرده‌اند.

خب، این ذات او است.

پس می‌توانیم ماجرای ماسک نزدن را هم به آن موضوع ارتباط دهیم؟

نه، نمی‌توانیم چون ایشان بابت این عقیده خیلی مورد هجمه قرار گرفتند و اذیت شدند و عقیده‌شان هم این است که من را قانع کنید تا این موضوع را بپذیرم و از ماسک استفاده کنم.

خب شما ما را قانع کنید که از ماسک استفاده نکنیم.

ویروس در فضا است، من دوستی را می‌توانم به شما معرفی می‌کنم که طبقه دوازدهم ساختمان می‌نشست اما کرونا گرفت، یک قدم هم از خانه بیرون نیامده بود. این یک اپیدمی است که حتما همه ما یک‌بار آن را گرفته‌ایم؛ بدن یکی قوی بوده، یا آن را نشان نداده یا توانسته در برابر آن مقاومت کند، بدن یکی اما ضعیف بوده و از پس آن بر نیامده است. کرونا یک جنگ بیلوژیک است که افراد را از پای دربیاورد.


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند