مستند

کلاهی که فرانسه سر ایران گذاشت

به گزارش ردکارپت فیلم: نوید نامور کارگردان مستند «چند قطره خون» بیان کرد که این مستند درباره ماجراهایی است که بعد از ورود خون‌های آلوده به ویروس ایدز به ایران، پیش آمد.

نوید نامور کارگردان مستند «چند قطره خون» همزمان با عرضه اینترنتی این مستند، درباره آن توضیح داد: دلیل آشنایی من با سوژه خون‌های آلوده، علی صابری وکیل این پرونده بود. درباره این پرونده ۲ مستند ساخته شد؛ یکی به نام «وقتی همه چیز دیر می‌شود» که به فاز داخلی پرونده پرداخته بود، دیگری فیلم من یعنی همین «چند قطره خون» که به فاز خارجی این پرونده پرداخته است. موضوع فیلم من قصور شرکت فرانسوی در پرونده «خون‌های آلوده» است.

وی در تشریح جزئیات پرونده «خون‌های آلوده» گفت: در این پرونده فاجعه‌ای عجیب و غریب رقم خورد. فاجعه اصلی که در فیلم هم به آن اشاره کرده‌ام این بود که فرانسوی‌ها از آلوده بودن این خون‌ها اطلاع داشتند. در فیلم ما بریده جراید و روزنامه‌های فرانسوی آمده است که خودشان اعتراف کرده‌اند که می‌دانسته‌اند این خون‌ها آلوده است. بعد همین بار خون را به قیمت ۱۳۸ میلیون فرانک به کشورهای مختلف ارسال کرده که شوربختانه کشور ما هم یکی از ۸ کشور مقصد این بار بوده است. کشورهایی مانند آرژانتین، آلمان و یونان هم بوده‌اند. البته مشکلاتی که بعدها برای ما به‌وجود آمد از سر تکذیب مقامات ایرانی بود!

وی افزود: در این پرونده می‌گوئیم یک شرکت فرانسوی خون‌های آلوده به ایران داد، اما همین شرکت ۷ سال بعد یک نامه رسمی در سربرگ خودش به ایران ارسال می‌کند که این محصولاتی که ما ۷ سال پیش به شما دادیم آلوده به ویروس اچ‌آی‌وی بوده و ایدز وارد ایران شده است. فاجعه زمانی رخ داد که وزارت بهداشت وقت ایران نامه‌ای را تنظیم می‌کند و در پاسخ می‌گوید شما حتماً قصد و غرضی دارید چرا که ایدز در کشور ما جایی ندارد! فرانسه رسماً اعتراف کرده که محصول آلوده به شما داده‌ایم و اینجا به جای پیگیری، ادعای او را تکذیب کردند!

این مستندساز در ادامه گفت: به راحتی می‌توانستند جلوی بسط این موضوع در جامعه را بگیرند اما به جایش بیمارانی را که از این خون‌ها مصرف کرده بودند، ایزوله کردند. با این حال لااقل می‌توانستند آن‌ها را مطلع کنند. من با بیمارانی در این پرونده مواجه شدم که بابت وضعیت‌شان گریه می‌کردند و نمی‌دانستند چه باید بکنند. آدم‌هایی به این پرونده متصل شدند که هیچ ارتباطی با اصل پرونده نداشتند.

وی افزود: فکر می‌کنید چرا شرکت فرانسوی به تمام دنیا غرامت پرداخت کرد اما به ایران غرامت نداد؟ دولت وقت ایران برای آنکه این فاجعه را بپوشاند خودش به قربانیان این پرونده غرامت پرداخت کرد، اما غرامت ریالی ما کجا و غرامتی فرانسوی‌ها که به یورو پرداخت می‌شد کجا! به ما غرامت ندادند چون خودمان با دست خودمان در زمان وزیر بهداشت وقت، نامه رسمی زدیم و ماجرا را تکذیب کردیم. به همین دلیل دیگر امکان پیگیری غرامت هم وجود ندارد.

نامور در بخش دیگر از صحبت‌های خود گفت: فاجعه سوم زمانی بود که رئیس وقت سازمان انتقال خون، ۷ سال بعد و زمانی که این فاجعه افشا شد، تصمیم گرفت به جای استفاده از منابع داخلی دست به تولید فاکتورهای خونی بزند. چون فکر می‌کردند منابع خونی ایرانی آلودگی ندارد بدون ویروس‌زدایی شروع به تولید فاکتور می‌کنند و بخشی دیگر از افراد هم در همین فرآیند آلوده می‌شوند. همه این موارد سند دارد، هرچند ما نتوانستیم به این بخش آخر در مستند بپردازیم اما در مستند «وقتی همه چیز دیر می‌شود» به بخش‌هایی از آن اشاره شده است.
این مستندساز با اشاره به اوضاع نامناسب قربانیان این پرونده اظهار کرد: واقعیت این است که در این پرونده اگر طرف فرانسوی سر ما کلاه گذاشت، خودمان هم نیامدیم در این باره اطلاع‌رسانی کنیم تا بیماران مبتلا لااقل آگاه باشند و بیماری به دیگران منتقل نشود. موضعی که ما گرفتیم، طرف فرانسوی را هم به صرافت انداخت که به ما غرامت ندهد. این ماجرا، کل داستان مستند «چند قطره خون» است.

وی درباره دسترسی به بیماران قربانی این پرونده هم توضیح داد: بسیار فرآیند سختی بود و بخش اندکی از قربانیان که امکان دسترسی به آن‌ها وجود داشت هم به دلیل حفظ آبرو حاضر نمی‌شدند جلوی دوربین بیایند چون هنوز تابوی ذهنی نسبت به بیماری ایدز در جامعه وجود دارد.

نامور در پایان درباره برجسته‌ترین تجربه به یادگار مانده از فرآیند ساخت این مستند عنوان کرد: «بغض» برجسته‌ترین تجربه‌ام بود. باید بغض مادری که فرزندش قربانی شده بود را می‌دیدید. صحبت می‌کرد و اشکش بی‌وقفه می‌ریخت. جایی از کار به مهدی ایل‌بیگی فیلمبردار کار گفتم بس است، من دیگر تحمل ندارم. تا ۶ ماه پس از ساخت این مستند افسرده بودم.


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند