سریال

«گاندو۲»؛ لطمه‌ای بزرگ به منافع و امنیت ملی

به گزارش ردکارپت فیلم: در هفته‌های اخیر همزمان با آغاز به کار دولت سیزدهم، پخش فصل دوم سریال تلویزیونی «گاندو ۲» نیز از شبکه سه سیما از سرگرفته شده است؛ متأسفانه این سریال از ایرادات و ضعف‌هایی در بخش‌های مختلف به ویژه کارگردانی و فیلم‌نامه رنج می‌برد.

اعظم ملایی، تحلیلگر مسائل سیاسی در روزنامه آرمان ملی نوشت: در هفته‌های اخیر همزمان با آغاز به کار دولت سیزدهم، پخش فصل دوم سریال تلویزیونی «گاندو۲» نیز از شبکه سه سیما از سرگرفته شده است؛ متأسفانه این سریال از ایرادات و ضعف‌هایی در بخش‌های مختلف به ویژه کارگردانی و فیلم‌نامه رنج می‌برد.

از جنبه سیاسی، فیلم‌نامه گاندو بر پایه ایجاد شکاف بین دو رویکرد سیاسی رایج در ایران نوشته شده و می‌کوشد با ضعیف، فریب خورده و حتی خائن جلوه دادن مقامات دولتی، نهادهای امنیتی و نظامی را به عنوان تنها نهادهای خدوم و دلسوز و حامی منافع ملی نشان دهد. هر چند گاندو با این نوع تصویر سازی می‌تواند بخش‌هایی از جامعه را راضی کند، اما از این نکته غفلت کرده است که در شرایطی که ایران با بیشترین تهدیدات منطقه‌ای و جهانی مواجه و بیش از هر زمان دیگری نیازمند انسجام و وحدت ملی است، اینگونه ضعیف و آلت دست نشان دادن مقامات دولتی تا چه می‌تواند سبب نا امیدی، عصبانیت و سرخوردگی بخش‌های دیگری از جامعه شود و شکاف و برخوردهای سیاسی بین دیدگاه‌های مختلف را تشدید کند.

نکته مهمتر اینکه وزارت خارجه‌ای که در سریال گاندو تا این حد بر تحقیر آن تلاش می‌شود، یکی از چهار وزارتخانه حاکمیتی است که در کنار وزارت کشور، وزارت اطلاعات و وزارت دفاع، انتخاب وزیر آن تنها بر عهده رئیس جمهور نبوده و با اجماع نظر نهادهای حاکمیتی صورت می‌گیرد. از این رو به نظر می‌رسد تضعیف و تحقیر دولت و وزارت خارجه، نه تنها ریشه وحدت ملی را می‌خشکاند، بلکه با زیر سوال بردن گزینه‌های انتخابی نهادهای حاکمیتی، کل حاکمیت کشور را تضعیف می‌کند.

از منظر امنیتی- اطلاعاتی نیز گاندو هر چند تلاش کرده با نمایش مأموریت‌های نیروهای نظامی و اطلاعاتی، آنها را مقتدر و توانمند نشان دهد، اما به دلیل ضعف تئوریک و علمی فیلم‌نامه و بی‌خبری عوامل این سریال از لایه‌هاو نسل‌های جدید امنیت و قدرت در روابط بین‌الملل، نگرشی کاملا سنتی از امنیت را به نمایش می‌گذارد و با این نوع تصویرسازی به وجهه سیستم امنیتی و اطلاعاتی کشور آسیب می‌زند.

اینکه مأموران امنیتی برای تأمین امنیت در پایتخت به دنبال افراد مسلح و اجیر شده یا بمب‌های جاسازی شده در معابر و خیابان‌ها باشند و بعد با یک حرکت قهرمانانه توطئه‌ها را خنثی و عوامل تروریستی را دستگیر یا هلاک کنند، شاید برای فیلم‌های ژانر امنیتی- جاسوسی یکی دو دهه قبل اقدامی جالب و پیشرو محسوب می‌شد؛ اما با تحولاتی که امروزه در عرصه تهدیدات و حملات سایبری رخ داده، دیگر نشانه اقتدار نیست.

البته منظور این نیست که تهدیدات و روش‌های تروریستی سنتی دیگر وجود و کارایی ندارند؛ این دسته از تهدیدات قرن‌هاست که وجود دارند و همچنان نیز مورد استفاده گروه‌های مختلف قرار می‌گیرند، اما نکته اینجاست که نهادهای اطلاعاتی، نظامی- امنیتی ایران در سال‌های اخیر پیشرفت‌های خوبی در زمینه امنیت سایبری داشته اند و بنابراین انتظار می‌رود سریالی که با اهداف تبلیغاتی و اقتدارنمایی ساخته می‌شود، به جای همت گماردن به تخریب نهادهای داخلی، اشراف نهادهای اطلاعاتی- امنیتی ایران به امنیت سایبری و تهدیدات هوش مصنوعی را به نمایش بگذارد و حتی به منظور ایجاد بازدارندگی در برابر دشمن، اندکی آنها را پررنگ تر نشان دهد.

ضمن اینکه در سریال گاندو نگاه فراسازمانی و فراجناحی به حفاظت اطلاعات و امنیت وجود ندارد؛ این تنها دولت و وزرای آن هستند که عوامل نفوذی در بین آنها رسوخ پیدا می‌کنند و از این طریق به کشور آسیب می‌زنند، این در حالی است که تجارب موجود نشان می‌دهد هیچ نهادی از نفوذ مبرا نیست و آدرس غلط دادن به مردم، امنیت کشور را تضمین نمی‌کند. نقطه ضعف دیگر سریال گاندو، لطمه‌ای است که به تلاش‌های ایران برای نمایش ارتقای منزلت و جایگاه زنان در دوران پس از انقلاب می‌زند.

در عصری که مراکز مهم فیلم‌سازی در جهان در کنار هر نقش اصلی مرد یک نقش اصلی و قهرمان زن قرار می‌دهند و به ویژه در بسیاری از فیلم‌ها و سریا‌های ژانر امنیتی- جاسوسی خود، زنان را در نقش افسران هوشیار، برنامه‌ریز و حل کننده معماها معرفی می‌کنند و حتی خود سریال گاندو نیز بر این امر صحه می‌گذارد که انگلستان از یک زن تحصیل کرده، آشنا به زبان و فنون دیپلماسی و رسانه برای پیشبرد و اجرائی کردن پیچیده‌ترین و دشوارترین عملیات‌های نفوذ خود در ایران استفاده می‌کند، کودکان و نوجوانان ایرانی باید تصویری دیگر از زنان هموطن خود ببینند؛ زنانی بدون تخصص و مهارت ویژه که اگر چه بسیاری از آنها هم شاغل هستند، اما اغلب کار آنها پادویی مقامات دولتی، نشستن پشت مانتیورها و رصد کردن وضعیت زندانیان، یا همراهی مأموران مرد زرنگ و هوشیاری است که عملیات‌های پیچیده را طراحی و اجرا می‌کنند و وقتی همه آب‌ها از آسیاب افتاد و شرایط امن شد، به خانم همکارشان می‌گویند که وارد عمل شود و به مجرم خانم دستبند بزند، همین! تصویر سازی صورت گرفته از زنان در این سریال پیامدهای منفی در دو بعد داخلی و خارجی برای کشور خواهد داشت؛ در بعد داخلی با چنین تعریف و تصویری از زنان چگونه می‌توانیم انتظار داشته باشیم دختران کودک و نوجوان ما در تعریف «هویت نقشی» خود پویا و خلاق باشند، خود را در برابر آزادی، امنیت و پیشرفت کشور مسئول بدانند و برای ایفای نقش در آینده جامعه برنامه‌ریزی کنند؟

و حتی چگونه از پسران این سرزمین انتظار داشته باشیم استعداد و توانایی‌های زنان و خواهرانشان را باور کنند و به علاقه آنها برای اشتغال و فعالیت‌های اجتماعی احترام بگذارند؟! از این رو به نظر می‌رسد سریال گاندو برخی کلیشه‌های جنسیتی را تقویت می‌کند و تأثیرات مخرب فرهنگی- اجتماعی بر جامعه دارد. اما در بعد بین المللی گاندو این امکان را برای مخاطبان فراهم می‌کند تا بین رویکرد «ام‌ای سیکس(MI6)» انگلیس و نهادهای امنیتی ایران به زنان مقایسه‌ای انجام دهند و کشورمان را به دلیل پیشرفت اندک زنان در سطوح اجتماعی و سیاسی و دور نگه داشتن آنها از پست‌های کلیدی و مهم سرزنش کنند.

در نهایت باید گفت در عصر حاضر ساخت سریال‌های جذاب در ژانر امنیتی- جاسوسی یکی از مهمترین ابزارهای اعمال قدرت نرم در عرصه داخلی و بین المللی به حساب می‌آید و می‌تواند با نمایش برنامه‌های دفاعی- امنیتی، استراتژی و تجهیزات یک کشور، اعتبار و وجهه آن را تا حد زیادی بهبود ببخشد. در همین راستا سریال‌هایی همچون گاندو نیز به واسطه موضوع و تم سیاسی- امنیتی خود تنها مخاطبان داخلی ندارند و همان‌طور که سریال اسرائیلی «تهران» از سوی مخاطبان و منتقدان ایرانی با دقت دنبال شد و از زوایای مختلف مورد نقد قرار گرفت، «گاندوی» ایران نیز حداقل از سوی رقبای امنیتی ایران دیده می‌شود و‌ای کاش می‌توانست انعکاس خوب و تصویر مناسبی از ایران به نمایش بگذارد.

بی‌شک گاندو آخرین سریال ایرانی در تم امنیتی- جاسوسی نخواهد بود و امید می‌رود طرح نقاط ضعف این سریال و آثار منفی آن بر منافع و امنیت ملی به برنامه‌ریزان و دلسوزان امنیت، اعتبار و اقتدار ایران برای طراحی و ساخت سریال‌های قوی تر و اثرگذار تر کمک کند؛ سریال‌هایی که نه به منظور تصفیه حساب‌های جناحی، بلکه تنها با هدف امیدوار کردن مردم به آینده کشور و ایجاد بازدارندگی و هراس در دشمنان تولید شوند.


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند