مقابله

برنامه‌ای برای محدود کردن فضای سینما ندارد

به گزارش ردکارپت فیلم: مهدی عظیمی‌میرآبادی معتقد است که سازمان سینمایی هیچ برنامه‌ای برای مقابله با انتقادات اصلاح‌طلبانه ندارد و تنها با محتواهای غیراخلاقی و ضد امنیت ملی برخورد می‌کند.

«بر هیچکس پوشیده نیست که سینما امروز درگیر حواشی و مسائل بسیاری است که این اتفاقات نگرانی قشر عظیمی از سینماگران را به همراه داشته است و البته برخی سینماگران بر این عقیده‌اند که باید برای بهبود شرایط و اتفاقات بهتر به ریاست جدید سازمان که نزدیک به یک سال از ریاستش بر سازمان سینمایی می‌گذرد، مهلت داد. به هر حال لازم است در این مدت که سینمای ایران همواره در تلاطم اتفاقات مختلف بوده است، نگاهی تحلیلی به عملکرد مدیریت سینما داشته باشیم و نقاط ضعف و قدرت آن را مورد ارزیابی قرار دهیم. به همین بهانه با چند تن از دست‌اندرکاران سینمای ایران گفتگو کرده‌ایم.»

مهدی عظیمی‌میرآبادی (تهیه‌کننده سینما، مدیرعامل سابق انجمن سینمای دفاع مقدس و عضو هیئت مدیره هیئت اسلامی هنرمندان) اعتقاد دارد؛ عملکرد محمد خزاعی به عنوان رئیس سازمان سینمایی تا امروز مثبت بوده و در آینده نیز اقدامات مثبت و سازنده بیشتری را می‌توان از او شاهد بود.

متن گفتگوی ایلنا با این تهیه‌کننده را در ادامه می‌خوانید:

با گذشت نزدیک به یک سال از مدیریت محمد خزاعی در سازمان سینمایی، چه تصویری از تصمیمات وی در این سازمان می‌توان ارایه داد؟

محمد خزاعی از مدیران با سابقه در سینما است. او پیش از قرار گرفتن در سمت رئیس سازمان سینمایی، هم تجربه ساخت فیلم‌های بزرگ را دارد و هم جشنواره‌های مهمی چون جشنواره فجر و مقاومت را به عنوان دبیر برگزار کرده است. من او را مدیری با شخصیت و معتبر می‌شناسم و معتقدم انتخاب او توسط وزیر ارشاد، انتخابی کاملاً درست و بجا بود. طبیعتاً از چنین فردی توقعات زیادی وجود دارد. برخی مواقع مدیران سازمان سینمایی مشغول کارهای روزمره و سطحی می‌شدند که مدیران سطح پایین‌تر می‌توانستند به این مسائل رسیدگی کنند درحالیکه از رئیس سازمان سینمایی به عنوان یک مدیر استراتژیست انتظارات بیشتری می‌رفت.

من به عنوان یک سینماگر اقدامات و فعالیت‌های محمد خزاعی را در این مدت دنبال کرده‌ام و در مجموع شاهد اقدامات و برنامه‌ریزی‌های بزرگ و درستی از سوی رئیس سازمان سینمایی هستیم که امیدوارم مشاوران و مدیران بخش‌های مختلف سازمان سینمایی نیز از او حمایت کنند تا اگر نقص و نقطه ضعفی هم در کار وجود دارد، آن نقص‌ها از بین بروند.

در عملکرد محمد خزاعی چه اقدامات مثبتی را می‌توان عنوان کرد؟

یکی از مشکلات مهم که سال‌هاست سینمای ایران با آن درگیر است، نبود قوانین مشخص، متقن و پیشگیرانه از اعمال نگاه‌های سلیقه‌ای است. باید خیلی زودتر به این موضوع رسیدگی می‌شد و قوانین مورد بازنگری قرار می‌گرفت و تا جایی که می‌دانم رسیدگی به این موضوع یکی از مسائلی است که محمد خزاعی آن را به صورت جدی در دستور کار قرار داده و در مرحله خوبی قرار دارد و به زودی به نتیجه خواهد رسید. رسیدگی به این موضوع می‌تواند بسیاری از مشکلات موجود در سینمای ایران برای فیلمسازان را حل کند و به عقیده من؛ محمد خزاعی برای حل معضل بزرگی در سینمای ایران اقدام کرده است. البته باید بگویم تا امروز نیز سازمان سینمایی با اعمال نگاه‌های سلیقه‌ای برخورد کرده است.

یعنی قرار است برای خط قرمزها و میمزی یا سانسور در سینمای ایران چارچوب مشخصی تعیین می‌شود؟

اطلاق کلمه سانسور برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بی‌انصافی می‌دانم. اگر نظارت بر محتوا برای ابقای حکومت باشد می‌توان به آن کلمه سانسور را نسبت داد، همانطور که در حکومت پهلوی این رویه وجود داشت و تا آخرین روزهای حیات این نظام شاهد سانسور شدید بودیم و تنها زمانی این سانسور کنار رفت و همان باعث شد که یک خیزش عمومی ایجاد شود. اگر ما از نظر اخلاقی و آموزه‌های دینی ملاحظاتی در محتوای آثارمان داشته باشیم و نظارتی در این جهت صورت بگیرد تا آثار بدون نقص و اشکال به نمایش دربیایند، نمی‌توان آن را سانسور دانست. اتفاقاً رعایت این مسئله از وظایف تهیه‌کنندگان است ولی وقتی تهیه‌کنندگان ما توجهی به آن ندارند، این وظیفه بر گردن سیستم اداری قرار می‌گیرد. حتی در کشورهای مدعی دموکراسی هم اگر یک فیلمساز بخواهد اثری ضد اخلاقیات و ارزش‌های آن جامعه بسازد، پیش از هر چیز کمپانی‌ها از او حمایتی نخواهند داشت.

به هر شکل ممیزی و نظارتی که بر محتوا وجود دارد، متأسفانه تا امروز با ظرافت لازم صورت نگرفته و دوستان حاضر در سازمان سینمایی تمرکزی جدی بر این موضوع دارند و بسیار امیدوار هستم که پس از سال‌ها این مسئله مهم به نتیجه برسد. رسیدگی به قوانین اداره موسسات، صدور مجوزها و پروانه‌ها، به‌کارگیری نیروی انسانی و امنیت شغلی مسائلی هستند که باید به آن‌ها توجه شود و طبق اطلاعات من سازمان سینمایی توجهی ویژه برای رسیدگی به این مسائل و حل معضلات موجود دارد.

یکی از مشکلات مهم سال‌های اخیر سینمای ایران، ناتوان بودن سازمان سینمایی در صیانت از مجوزهایی‌ست که صادر می‌کرد. آیا سازمان سینمایی با مدیریت محمد خزاعی توانایی صیانت از مجوزهای این سازمان را داشته یا خیر؟

این نوعی نقض قانون است که متأسفانه توسط نهادهای مختلف صورت می‌گیرد و طی این سال‌ها نمونه‌های بسیاری از آن را شاهد بودیم. وزارت ارشاد نماینده حکومت در حوزه سینما است و وقتی مجوز تولید یا نمایش یک اثر را صادر می‌کند باید دیگر نهادها آن را به رسمیت بشناسند اما به دلیل ضعف قوانین برخی نهادها این اختیار را در خود می‌بینند که درباره نمایش یا تولید یک اثر اظهارنظر کنند.

سازمان سینمایی باید به عنوان تنها مرجع صدور مجوز برای ساخت و نمایش فیلم‌های سینمایی به رسمیت شناخته شود. با اصلاح قانون بخش عمده‌ای از این مشکل حل می‌شود و عدم توجه برخی نهادها به مجوزهای وزارت ارشاد اصلاً مسئله تازه‌ای نیست. حتی زمان مدیریت جواد شمقدری هم این مشکل وجود داشت و به یاد دارم که حوزه هنری بارها برای نمایش چندین فیلم در حال اکران تصمیم‌گیری کرد و امروز هم مشکلات مشابهی وجود دارد و حتی نهادهای زیرمجموعه وزارت ارشاد هم برخی مواقع مجوزهای آن را نادیده می‌گیرند و با نگاه خودشان درباره آثار تصمیم‌گیری می‌کنند. این معضل قطعاً از مسائل مهمی است که باید رئیس سازمان سینمایی راه‌های مقابله با آن را مورد بررسی قرار دهد و در جهت رفع آن اقدام کند. البته می‌دانم که محمد خزاعی در راستای رسیدگی به این مسئله و مرجعیت بخشیدن به سازمان سینمایی هم اقداماتی انجام داده و امیدوارم این اقدامات هر چه زودتر به نتیجه برسد.

آیا محمد خزاعی به عنوان رئیس سازمان سینمایی، این اختیار را دارد که در حوزه چارچوب‌های محتوایی و اعتباربخشی به مجوزهای سازمان سینمایی دست به قانون‌گذاری بزند؟

سازمان سینمایی می‌تواند اصلاح قوانین را پیشنهاد دهد، این پیشنهاد می‌تواند در هیئت دولت یا مجلس شورایی اسلامی مطرح شود ولی اشکالی که وجود دارد این است که متأسفانه برخی از مدیران ما تلاش می‌کنند مسائل روز را حل کنند و کارهای بنیادی، اصولی و اساسی هیچ‌گاه مورد رسیدگی قرار نمی‌گیرد و در آینده معضلات بزرگ‌تری را حاصل می‌شوند.

نمونه این مسئله در مدیریت کشور را می‌توان در مورد سیلاب‌های اخیر مشاهده کرد. اگر کارشناسی دقیق در حوزه مدیریت راه و شهرسازی صورت گرفته بود و آسیب‌های آینده پیش‌بینی شده بود دیگر این سیلاب‌هایی که در استان‌های مختلف شاهد بودیم، رخ نمی‌داد. بی‌توجهی به کارهای مقدماتی و استراتژیکی که باید توسط مسئولان برای جلوگیری از سیلاب‌ها صورت می‌گرفت، باعث شد تا فجایعی رخ دهد و این فجایع را همه با چشم خود دیدیم اما فجایع رخ داده در حوزه فرهنگ به این اندازه ملموس و قابل مشاهده نیست. وقتی خرابی‌هایی چون بی‌دینی، بی‌اخلاقی و مسائل ناهنجار در جامعه به وفور دیده می‌شوند، نشان می‌دهد که مدیران ما برای پیش‌بینی این معضلات اقدامی نداشته‌اند و من فکر می‌کنم سازمان سینمایی امروز توجهی ویژه به این مسئله دارد.

آیا چارچوب‌گذاری در تولید محتوا نمی‌تواند قدمی در راستای محدودتر کردن فضا برای پرداختن به مسائل مختلف در سینما باشد؟

بسیاری از حواشی که امروز در سینما رخ می‌دهد، ناشی از اعمال سیاست‌های دولت‌های قبل است و طبیعتاً همچنان سینماگران بر اساس همان قواعد کار می‌کنند و با تغییر مدیریت نمی‌توان اتفاقات مثبت را در مدت زمانی کوتاه شاهد بود. اگر این محدودیت را ما در این راستا قرار دهیم که مسائل غیراخلاقی و ضد امنیت ملی در فیلم‌هایمان مطرح نشوند، هیچ ایرادی ندارد اما اگر محدودیت متوجه منتقدان اصلاح‌طلب راستین شود، نمی‌توان آن را اتفاقی مثبت دانست. سینماگران باید امکان انتقاد از مدیران، مسئولان و مسائل مختلف را داشته باشند و فضا برای این مباحث کاملاً باز باشد. من اعتقادی به محدودیت بیشتر ندارم و فکر می‌کنم مجموعه مدیریت سینما تلاشی برای محدود کردن منتقدان ندارد و حذف مسائل غیر اخلاقی و ضد امنیت ملی مدنظر آن‌ها است.

آیا از نظر شما تا امروز در توقیف و برخورد با فیلم‌ها، سازمان سینمایی تنها با مسائل غیراخلاقی و ضد امنیت ملی برخورد کرده است؟

در مورد فیلم‌هایی که به جشنواره‌های خارجی رفته‌اند، قانون مشخص کرده که این آثار باید مجوز حضور در جشنواره‌های خارجی را دریافت کنند. اگر فیلمی توقیف شده باید به این مورد توجه کنیم که سازندگان این فیلم خلاف قانون عمل کرده‌اند یا خیر. اگر فیلم مجوز لازم را داشته و در جشنواره‌های خارجی شرکت کرده، باید سازمان سینمایی برای توقیف آن جوابگو باشد اما اگر اینگونه نبوده نمی‌توان به دلیل برخورد با این فیلم سازمان سینمایی را مورد انتقاد قرار داد. در مورد فیلم «برادران لیلا» همه دیدیم که بارها به تولیدکنندگان این اثر تذکر داده شد ولی آن‌ها حتی در جشنواره کن تأکید داشتند که نمی‌خواهند مجوز بگیرند و طبیعی است که سازمان سینمایی هم این مجوز را به آن‌ها ندهد.

بازگشت شبکه نمایش خانگی به وزارت ارشاد یکی از مطالبات سینماگران بود که رئیس سازمان سینمایی و وزیر ارشاد هم وعده‌هایی برای رسیدگی به این موضوع داده بودند اما اقدامی در جهت رسیدگی به این مسئله صورت نگرفت. نظر شما درباره عملکرد سازمان سینمایی در برابر این مسئله چیست؟

از نظر من ساترا توانایی مدیریت شبکه نمایش خانگی را ندارد و نظارت بر این رسانه باید به وزارت ارشاد برگردد و وزارت ارشاد هم باید نواقص قانونی را در جهت پشتیبانی از سینماگران و مسائل محتوایی رفع کند. من با شناختی که از محمد خزاعی دارم می‌دانم که او هم قصد دارد به مطالبات سینماگران در این زمینه رسیدگی کند اما ممکن است تلاش او آنطور که مورد انتظار سینماگران است نتیجه‌بخش نباشد.

سازمان سینمایی در تعامل با صنوف و صداوسیما نباید درگیر دعواهای رسانه‌ای شود، چراکه این اتفاق هیچ سودی برای طرفین ندارد و برخی مواقع برای رفع معضلات لازم است تعاملاتی با سازمان‌های دیگر داشت. معضل نظارت بر شبکه نمایش خانگی حل‌شدنی است و فکر می‌کنم اقداماتی در مسیر رسیدگی به مطالبات سینماگران نیز صورت گرفته است که امیدوارم به نتیجه برسد.


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند