معیشت

تله‌تئاتر قربانی سلیقه مدیران شد

به گزارش ردکارپت فیلم: بهروز غریب‌پور معتقد است تله‌تئاتر می‌تواند زندگی و معیشت برخی هنرمندان را بیمه کند اما متأسفانه قربانی سلیقه مدیران شده است.

تله‌تئاترها بخش مهمی از برنامه‌های تلویزیونی تا همین یک دهه پیش را تشکیل می‌دادند و از بین رفتن آن‌ها، سوالی است که همواره در پی پاسخی برای آن هستیم. با این حال به تازگی شبکه دوم سیما، تله‌تئاتری ۷ قسمتی در رابطه با واقعه عاشورای حسینی روی آنتن می‌برد که می‌توان پخش آن را به فال نیک گرفت. به بهانه پخش این تله‌تئاتر و بازگشت این آثار به تلویزیون به سراغ بهروز غریب‌پور یکی از پیشکسوتان این حوزه و تئاتر رفتیم. گفتگو با غریب‌پور را درباره شروع تله‌تئاتر در ایران و مزیت‌های آن در ادامه آن را می‌خوانید:

از زمان ورود تلویزیون به ایران و تاسیس شبکه‌های داخلی، تله‌تئاتر یا تئاترهای تلویزیونی چه جایگاهی داشتند؟

به سال‌های آغازین تلویزیونی غیردولتی برگردیم. در قبل از انقلاب اسلامی، برنامه‌های تولیدی بسیار کم بود و بنابراین به دنبال این بودند که در ساعاتی از شب، کانال‌های تلویزیونی برنامه‌هایی را پخش کنند. در همان زمان، پخش اجرای زنده تئاتر یک الی دو شب در تلویزیون رواج پیدا کرد. پس از آن هم همین روال در تلویزیون ملی و دولتی ادامه پیدا کرد. پخش زنده تئاتر در تلویزیون، تاثیر بسزایی در شناساندن تولیدات تئاتری در بخش خصوصی و دولتی داشت. سالن «۲۵ شهریور» در سنگلج کنونی، گروه تئاتر «آناهیتا» و برخی از گروه‌های آماتور تئاتری وارد این عرصه شدند. بخش تئاتر زنده در تلویزیون زیر نظر عباس جوانمرد اداره می‌شد و ۶ کارگردان آثار را تولید می‌کردند. توسعه تئاتر در سال‌های ۱۳۴۴ و پس از انقلاب اسلامی به کمک پخش تله‌تئاترها بود. البته در آن زمان امکان ضبط برنامه‌های تلویزیون وجود نداشت و به صورت زنده بود و کم کم امکان ضبط آن‌ها فراهم شد. بعدها خانه نمایش به مدیریت داوود رشیدی شکل گرفت و معیشت اهالی تئاتر به وسیله تله‌تئاترها، اجرا در تهران و شهرستان تامین می‌شد. در واقع، تله‌تئاتر زندگی و معیشت برخی هنرمندان را بیمه می‌کرد و جبران خلاءهای اقتصادی آن‌ها هم بود. پس از سال‌ها، تولید تله‌تئاترها وابسته به سلیقه مدیریتی شد. مدیران سازمان صداوسیما با ارزیابی مخاطبان تله‌تئاتر به عدد پایینی رسیدند و به این نتیجه رسیدند که بگویند تله‌تئاتر بیننده ندارد و سپس حذفش کردند. ما نمایشنامه‌هایی داشتیم که برای تله‌تئاتر نوشته و بازنویسی می‌شد و تلویزیون هم سرمایه‌گذاری می‌کرد منت‌ها مدیران صداوسیما این عنوان فوق‌العاده ارزشمند را از برنامه‌هایشان حدف کردند و جامعه تئاتر متضرر شد.

آمار کمبود مخاطبان تله‌تئاتر که مدیران عنوان کردند درست بود یا صرفا بهانه‌ای شد تا این عنوان حذف شود؟

این آمار درست بود اما نمی‌توان یک فعالیت کیفی را تنها با اعداد کمی بررسی کرد. خیلی از برنامه‌هایی که در تلویزیون روی آنتن می‌روند، اصلا ببینده‌ای ندارند اما مدیران برای پخش شدن آن هزینه می‌کنند. فرض کنید که کتاب «دن کیشوت» را به تیراژ یک میلیون عرضه کنید. آیا با همین تعداد خریدار دارد؟ خیر. اما می‌دانیم که ترجمه این کتاب برای جامعه مفید و لازم است در حالی که ممکن است کتابی سطحی و زرد یک میلیون تیراژ داشته باشد. زمانی که به بررسی آمار کمی مخاطب‌های تله‌تئاتر پرداختند و به این نتیجه رسیدند که مخاطبان این برنامه روز به روز کاسته می‌شود. درنتیجه به جای حل مسئله، صورت مسئله را پاک کردند.

تله‌تئاترهایی که خودتان کارگردانی کردید دچار این مسئله شده بود؟

سال ۱۳۵۸، دو نمایش «تف» و «آینه پریشان» را هم روی صحنه بردم و هم به صورت تله‌تئاتر از تلویزیون پخش شد. در یک ماه، «آینه پریشان» ۸ بار و «تف» ۲ بار از تلویزیون بازپخش شد. همین تعداد بازپخش‌ها نشان دهنده این بود که یکی از آن‌ها را مردم بیشتر پسندیده بودند؛ اما من هر دو اثرها را در کارنامه خودم مفید می‌دانم. به همین دلیل آماری که بدست می‌آوریم، اگر تعداد حداقل ببینده را نشان دهد، مبین همه ارزش‌های یک برنامه نیست. اخیرا یکی از همکاران با من تماس گرفت که برای تله‌تئاتر کاری کنیم و خودش هم در رابطه با این مسئله با یکی از مدیران حرف زده بود. آن مدیر گفته بود که تله‌تئاتر باید بازیگر صاحب نام داشته باشد. در حالی که قبل از انقلاب اسلامی، علی نصیریان، جعفر والی، عزت‌الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، مهین شهابی، جمله شیخی و خیلی از افراد دیگر، در آغاز اصلا شهرتی نداشتند. خیلی از این بزرگواران تعریف می‌کردند که «ما در تئاتر به قدری تماشاگر نداشتیم که در هفته دو شب اجرا می‌رفتیم اما با تله‌تئاتر موجب شد که ما در هفته ۶ شب اجرا کنیم». همین جمله نشان می‌دهد که تئاتر و تله‌تئاتر بر هم اثر می‌گذارند و باعث دیده شدن همدیگر می‌شوند. اگر تله‌تئاترهای ما در این سال‌ها کم بیننده شده بود باید برای آن چاره‌اندیشی می‌کردند نه اینکه آن را این میان ببرند که متاسفانه چنین اتفاقی نیفتاد. همین الان که برای ساخت تله‌تئاتر خیلی اما و اگر به میان می‌آورند.

طبقه گفته‌های شما، برای این‌که تله‌تئاتری دیده شود، لزوما نباید به سراغ بازیگران صاحب‌نام برویم؟

خیلی از فیلم‌هایی که در جهان دیده می‌شوند ترکیبی از فیلمنامه، کارگردانی، طراحی صحنه، انتخاب درست بازیگران و… را دارند. اثری هنری، در درجه اول یک فیلمنامه یا نمایشنامه خوب می‌خواهد. به قولی می‌گویند که متن خوب مانند انجیل برای کارگردان است. گاهی اوقات پیش آمده که بازیگران شناخته شده‌ای در یک تئاتر بازی کرده‌اند اما آن نمایش با شکست مواجه شده است. مهم این است که چه محتوایی را به تماشاگر ارائه می‌دهیم که مخاطب با آن ارتباط برقرار کند. زمانی که نمایش «بینوایان» را آماده کردم، به مدت ۷ ماه روی صحنه رفت و تنها برای این‌که خانواده تئاتر برخی مشکلات را پیش آوردند به اجرا خاتمه دادم. تئاتر «بینوایان» در جنوبی‌ترین نقطه شهر اجرا می‌شد و تنها دو بازیگر شناخته‌شده‌تر داشتیم که بهزاد فراهانی و مهدی فتحی بودند. همین نمایش را تبدیل به تله‌تئاتر ۶ قسمتی کردم و به قدری در تلویزیون با آن دشمنی کردند که ساعت ۷ صبح آن را پخش کردند. این نوع پخش یک اثر هنری، جنایت است و نشان‌دهنده این است که فرد مسئول در این حوزه، اصلا ارزشی برای تله‌تئاتر قائل نیست. در حالی که تله‌تئاتر دارای ارزش فراوانی است. اخیرا هم نمایش «کاتب اعظم» از تلویزیون می‌شود که شروع همچین تله‌تئاترهایی مهم است و امیدوار هستم که ادامه پیدا کند.

فکر می‌کنید چقدر دوران کرونا و آسیب‌هایی که به دنبال داشت موجب شد تا خیلی از کشورها به تله‌تئاتر رجوع کنند؟

در دوران شیوع ویروس کرونا، اجرای تئاتر به صورت آنلاین یا آفلاین در جهان توانست بسیاری از گروه‌های تئاتر را نجات دهد. گزارشی را خواندم و محاسبه کرده بودند که یکی از نمایش‌های آنلاین بسیار پربازدید بوده و اگر قرار بود روی صحنه اجرا شود میزان تماشاگران یک سال آن، به اندازه یک دهم تماشاگرانی می‌شد که آن را آنلاین دیده‌اند. خیلی از نمایش‌های درجه یک دنیا با ضبط همانند تله‌تئاتر و فروش بلیت توانستند نجات پیدا کنند. به شخصه تمام آثارم را به صورت دی‌وی‌دی در آورده‌ام و بخش عمده‌ای از دانشجوها و افرادی که در فضای مجازی با من در ارتباط هستند می‌گویند که آثار شما را ضبط شده دیده‌ایم. حتی خیلی از محقق‌ها به من ایمیل می‌دهند که ما از همین طریق نمایش‌ها را دیده‌ایم. ما باید جهان را به قدری وسیع بدانیم که برای تمام فارسی‌زبانان جهان تله‌تئاتر تولید کنیم و با زیرنویس هم به دیگر کشورها عرضه کنیم. زمانی که می‌گوییم مدیر لایق؛ ناسزا نیست. مدیر لایق یک پدیده‌ای مثل نمایش را جهانی می‌کند و مدیر نالایق، پدیده‌ای جهانی را از فهرست آثار ارزشمند خارج می‌کند. باید ببینیم که کدام مدیر در فضای کاری، هنری و. . خلاقیت دارد و همان فرد را روی کار بیاوریم؛ نه اینکه آدم‌هایی با فضای فکری یکسان را انتصاب کنیم. با تکرار مکررات در شعر، تئاتر، ادبیات و سینما به هیچ‌جایی نمی‌رسیم.

برای رسیدن به اوضاع مطلوب و یک جدول پخش مناسب در حوزه تله‌تئاتر چه زیرساخت‌هایی لازم است؟

تو اول بگو با کیان زیستی/ پس آنگه بگویم که تو کیستی. در ابتدا باید ببینیم سازمان صداوسیما چه کسی را برای انجام امور تله‌تئاتر انتصاب می‌کند. پس از آن، مهم است که بدانیم چقدر بودجه در نظر گرفته می‌شود. با افزایش بودجه انگیزه برای کار کردن را ایجاد می‌کنند. یکی از مدیران گفته بود که به ۳۲ استان بگوییم که ۳۲ تله‌تئاتر را تولید کنند. برای فردی که چنین حرفی زده است بازیگر، متن، بودجه و در کل هیچ‌چیزی مدنظر نیست و صرفا همان اندک بودجه هم هدر می‌رود. باید توجه کرد که چه گروهی مقبول هستند و بعد تولید تله‌تئاتر را به آن‌ها داد. در تمام دنیا پژوهش و بررسی می‌کنند که کدام کارگردان باید نمایشنامه‌ای را روی صحنه ببرد تا شمار مخاطبان زیاد باشد، در حالی که در ایران بودجه‌سوزی می‌شود. باز هم می‌گویم که باید دید چه کسی را در راس کار قرار می‌دهیم.

تمایلی از جانب هنرمندان تئاتر به سمت تولید تله‌تئاترهای تلویزیون وجود دارد؟

بله، منت‌ها برخی مدیران سازمان صداوسیما فکر می‌کنند که با تنظیم یک بخش‌نامه کار تمام می‌شود. هنرمندان صاحب‌نام تئاتر با بخش‌نامه پای کار نخواهند آمد. فرض کنید فراخوان تولید مسابقه شعری را صادر کنند. آیا دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی اعلام حضوری برای این مسابقه می‌کند؟ مسلما خیر. در تئاتر و سینما هم همین‌طور است. آن مدیر باید به دیدار همچین افرادی برود تا دعوتشان کند. بنابراین برنامه‌ای شکست نخواهد خورد مگر اینکه اسباب شکست آن را فراهم کنند.

آیا می‌توان نمایش‌های پرمخاطب که روی صحنه را می‌روند را با همان محتوا و کمی چهارچوب‌مندتر به عنوان تله‌تئاتر در تلویزیون تولید کرد؟

بله. البته هر تئاتری که روی صحنه می‌رود از مسیرهای مختلفی عبور می‌کند و برای پخش در تلویزیون به خاطر اینکه مخاطب همگانی دارد، از مجراهای دیگری هم باید عبور کنید. درنهایت، مشتاقم چرخه تولید تله‌تئاتر راه بیفتد و اگر این اتفاق رخ دهد، تاثیر مثبت آن را هم در تئاتر و هم در سینما و در کل هنر خواهیم دید.


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند