شیشه را با دستمال کثیف نمی‌شود پاک کرد

به گزارش ردکارپت فیلم:  در این وانفسای آلوده به زَر و سیم، اَبلهان، راهزنان را سرباز ایران می نامند و چُنان از آبرو برایش مایه می گذارند که چونان حَمله داری ست بلدِ راه و اَمینِ جَماعت! حقیقتا چه بر سَر ما و این سینمای نجیب آمده که در مواجه با خائنینِ به مُلک و میهن این چنین وامانده و اختیار از کَف داده ایم؟

چه در خفا و مَرعا برما گذشته که متهم به اختلاس بانکی را چهره موثرِ فرهنگ و هنر کشور می دانیم؟ روزگاری از فَخرِ کانی مانگا، کرخه تا راین، اجاره نشین ها، ناخدا خورشید، هامون،سگ کشی و… سرخوش بودیم و امروز چنان به خاک مَذِلَت نشسته ایم که مایه ی عزت و احتراممان در جهان، شده آثار تولید شده با لاشه های اختلاس و فروش قیر و سود های نامشروع بیت کویین که به قطع جز به وَلدی نامشروع مختوم نخواهد شد. بی مایه گانِ عزت و آبرو به پشتوانه ی خَراجِ بدست آمده از چپاول ملت، هوابُرد شده اند در میانه ی حیرانی سینما و چونان دِلبرکانِ غمگین جاخوش کرده اند! در حالیکه سینمای ایران مالامال است از میراثِ هنرمندانی که با عشق به مردم آثاری پاک تولید کردند و امروز میراث خوران با پول های کثیف…! و مگر می شود با دستمال کثیف شیشه را تمیز کرد؟

بلاشک مسئولیت مَنع ورود سرمایه های مشکوک در سینما با مدیران است! امروز عواقب و طبعات این سکوت حَقیرانه و همراهی و همکاری در برابر این حجم از پولشویی در سینما بر هیچ چَشم حقیقت طلبی پوشیده نیست! بااینحال همه ی ما در صِیانت از سینما مسئولیم! و نباید اجازه دهیم طُعمه رانت خوارانِ ریش دار شویم! ولی متاسفانه کنار کسانی قرار گرفته ایم که چونان باتلاقی هرکه را با هرنیتی در خود فرو می برند

آنچه در این بزنگاه نباید مغفول واقع شود، نقش مدیران دولت و دستگاه های ناظر و‌ بازرسی در شناسایی این افراد بوده که قصور در این تکلیف غیر قابل اِنکار است؛چرا که اَیادی آنان همچنان در کمال وقاحت و با حمایت های پیدا و پنهان، و آسودگی خاطر و بدور از هرگونه نظارت و محدودیتی ریشه ی فساد و ‌پولشویی در سینما را هرس و مقاوم می کنند و سَرشاخه های آنها چُنان در نظام بانکی جولان داده اند که این حجم از تبانی، تطمیع و زدوبند های سازمان یافته در تصاحب مال نامشروع، گواه مُتقنی ست بر ناکارآمدی و تقصیر بِلاتردید دستگاه های نظارتی و قضایی دوره ی وقوع آن!

و اما امروز در عین اِنفعال دولت، دستگاه قضا با اِراده ای محکم بنای برخورد جدی با مُفسدین اقتصادی را دارد که ضمن سپاس از این همت بلند،انتظار می رود بدلیل تاثیرات مُخربِ ورود سرمایه های مشکوک به حوزه فرهنگ که متاسفانه کماکان نیز استمرار داشته، در شناسایی آنان و مُحاکمه فوری متهمین، اِهتمام ویژه داشته و اجازه ندهند با اِطاله ی دادرسی، فرصت عَرض اَندام وَقیحانه را داشته باشند؛ که من به خویش نمودم صَد اِهتمام و نشُد

و حرف آخر اینکه روزگار چنین نخواهد ماند، می رسد روزی که مدیران عافیت طَلب *سِه لَتی* سینمای ایران در محکمه اَفکار عمومی پاسخگوی تصمیماتِ غلطی باشند که اینچنین چوب حراج به تاریخ ، فرهنگ و اخلاق در این کشور زده است! این چند صَباح را به ظاهر آسوده باشید، می رسد روزِ حساب!

سید ضیا هاشمی


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند