محاکمه در خیابان
«محاکمه در خیابان» به کارگردانی مسعود کیمیایی داستان ازدواج امیر و مرجان است. حبیب دوست صمیمی امیر که کمک زیادی برای برگزاری مراسم کرده، ناگهان از امیر میخواهد که عروسی اش را به هم بزند. حبیب فهمیده که مرجان قبلاً با مردی ازدواج کرده بوده و از او بچه دارد. امیر با نشانی که در اختیار دارد، دنبال یافتن سرنخ ماجراست. نقش اول این فیلم کسی نیست جز پولاد خان کیمیایی. پولاد کیمیایی نتوانسته نقش انسانی رو به زوال که آرمان هایش دچار تردید و اختلال شده ایفا میکند شاید یکی از علتهایی این فیلم هرگز در یادها باقی نمانده بازی بسیار ضعیف او است.
جرم
«جرم» به کارگردانی مسعود کیمیایی روایتگر سالهای ۵۵ تا ۵۷ در تهران است و زندگی مردی را به تصویر میکشد که مانند دیگر ساختههای کیمیایی نمیخواهد از اصول و عقیدهای که دارد برگردد. رضا سرچشمه به خاطر اتفاقی به زندان میافتد و بعد از اینکه از زندان خارج میشود درگیر حوادث انقلاب میگردد. میثم کریمی در مووی مگ نوشت: پولاد کیمیایی در جرم شخصیت اصلی داستان است و قرار است یک لات قبل از انقلاب باشد. متاسفانه بازی پولاد کیمیایی در شخصیت رضا به حدی ضعیف است که بهانه خوبی به دست تماشگر میدهد تا سالن سینما را ترک کند! بازی پولاد در این نقش به فاجعه کردن این کاراکتر کمک زیادی کرده است. متاسفانه بازی پولاد کیمیایی در این فیلم فرصت مناسبی به تماشاگر داده تا از ته دل بخندد و به حال و روز سینمای ایران تاسف بخورد.
گشت ارشاد
«گشت ارشاد» به کارگردانی سعید سهیلی ماجرای سه جوان جنوب شهری است که برای بدست آوردن پول و گذراندن زندگی دست به کارهای خلاف میزنند. آنها با گیر دادن به دختر و پسرهای جوان با نام گشت ارشاد پول آنها را میگیرند و از این راه زندگی خود را میگذرانند. پولاد کیمیایی در فیلم «گشت ارشاد» بازی کرد تا دنیای دیگری از فیلمها را تجربه کند. پولاد در نقش عطا دلپذیر و بانمک نیست و در اینجا هم نتوانست استعدادی از خود بروز دهد.
خفهگی
«خفهگی» دومین همکاری مشترک پولاد کیمیایی با فریدون جیرانی پس از «مرگ تدریجی رویا» بود. «خفهگی» داستان زندگی صحرا مشرقی بابازی الناز شاکردوست که پرستار یک بیمارستان روانی است. او سخت به دنبال یافتن سرپناهی برای ادامه زندگی اش میباشد. در این بین مسعود با بازی نوید محمد زاده و همسرش را به دلیل مشکلات روانی به بیمارستان میآورد. جیرانی در «خفهگی» قصه عمیقی برای روایت نداشته است. داستان دو خطی فیلم فراتر از کلیشههای رایج سینمای ایران نمیرود. دوستی صحرا و سپس ورود مسعود و عاشقانه سریع و بی پرداختی که شکل میگیرد، نمیتواند از آدمهای داستان شخصیت بسازد. حضور او در فیلم بدون منطق و کوتاه است.
معکوس
«معکوس» نخستین فیلم پولاد کیمیایی در مقام کارگردان است. فیلم داستان یک مرد است که پس از تجربه تصادف وحشتناکی که طی آن همسرش را از دست میدهد و سرپرستی فرزندش نیز از او سلب میشود، به دنبال راه چارهای برای بازگشت به زندگی طبیعی است. یاسمن خلیلی فرد در سلام سینما نوشت: «معکوس» فیلمی از رمق افتاده است. فیلمی که کیمیاییِ پسر آن را با معیارها، مشخصهها و مولفههای فیلمهای پدرش و شاید تقلید از آنها ساخته است و همین است که کار را خراب میکند. اگر کیمیایی در فیلمهای خود تجربیات زیسته اش را جلوی دوربین میبرد و آنها را چه در قالب دیالوگ، چه شخصیت پردازی و چه منطق روایی به مولفههای ثابت آثار خود تبدیل میکند پولاد کیمیایی تنها با تقلیدی نه چندان موفق تلاش به بازسازی آنها میکند؛ تلاشی که نمیتوان گفت ناموفق است، اما چندان هم مطلوب و قابل توجه نیست.
بدون دیدگاه