ردکارپت فیلم : به گزارش روابط عمومی گروه سینمایی هنر و تجربه، محمدرضا بهشتی منفرد کارشناس و مجری برنامه در ابتدا با اشاره به اینکه فیلم درباره تاریخچه ضبط موسیقی در ایران است گفت: این فیلم تولید سال ۱۴۰۱ است که آقای وطنی از سال ۹۶ تا ۱۴۰۱ مسئولیت تحقیق، پژوهش، نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی آن را بر عهده داشته و فیلم محصول مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی است.
جواد وطنی با تشکر از حضار در سالن گفت: این فیلم با پشتوانه پژوهش همراه است و میخواهم در حضور شما از عوامل فیلم، تشکر کنم. در حقیقت شروع شکلگیری فیلم به ارتباط من و علی و پرترهای که قرار بود من از زندگی ایشان بسازم باز میگردد، اما وقتی وارد گود شدیم دیدیم آنقدر فضای تصویری، بصری و اطلاعات موسیقیها در زمینه صفحه و گرامافون گسترده هست که ایشان از من خواستند طرح را بست و توسعه دهیم. کار با مشارکت و حمایت مرکز گسترش شروع به تولید شد و ساختارش شکل گرفت.
وی در ادامه افزود: زمانی که ساخت فیلم را آغاز کردیم مهرداد زاهدیان که امروز به عنوان منتقد در کنار ما هستند مرا بسیار راهنمایی کردند چرا که خودشان نیز درگیر ساخت فیلمی با همه موضوع هستند و ما نیز منتظر هستیم که فیلم بسیار خوبشان که مثل همه دیگر آثارشان مسلما جذاب خواهد بود آماده شود.
مهرداد زاهدیان در مورد نظرش نسبت به فیلم گفت: باید یک خسته نباشید به آقای وطنی بگوییم. به هر حال میدانیم که ساخت فیلم با موضوعات تاریخی که عمدتاً منابع کافی به لحاظ تصویری برایش وجود ندارد چالش بسیار بزرگیست و در این زمینه ما منابع دست اولی نداریم و منابع موجود به وفور در جاهای دیگر استفاده میشود. جستجو کردن در انبوه این تکههای پراکنده کار وقتگیری است و عملاً وظیفه سختی به گردن پژوهشگر و در نهایت کارگردان میگذارد تا آن قطعات متناسب با بستر پژوهشیاش را پیدا کند اما به هر حال توجه کردن به موضوعات تاریخی بسیار پراهمیت است. در دوره قاجار جامعه ما به شکل وسیعی با دنیای مدرن آشنا میشود و این مواجهه با دنیای مدرن تاثیراتی بر جامعه میگذارد. به نظر من توجه به آن حوزه و مقطع تاریخی بسیار پر اهمیت است و هر چه که آن دوره را بیشتر کاوش کنیم دستاوردهای بهتری برای استفاده در امروزمان خواهیم داشت و این صرفاً یک کاوش تاریخی نیست و یک مسئله جامعه شناسی و رفتارشناسی انسان ایرانی نیز هست که میتواند به ما کمک کند تا بتوانیم تحلیل بهتری از امروزمان داشته باشیم.
زاهدیان در ادامه سخنانش افزود: اما از همه مهمتر توجه به صداست در واقع ایشان میخواستند فیلمی در مورد صدا بسازند و این بسیار پیچیده و سخت است و یکی از دشواریهای کار این است که چگونه میشود شما جهان تصویر را به این ماجرا گره بزنید و موفق از آن کارزار بیرون بیایید و این به نظرم نکتهای است که باید بدان توجه کرد. البته باید بگویم که ما در این مسئله ضبط تاریخ صدا و موسیقی بر روی مدیاهای مختلف که شروعش به ضبط روی استوانههای مومی یعنی فنوگراف برمیگردد تا مدتها پیش هیچ اطلاعات روشنی نداشتیم.
محمدرضا شرایلی در پاسخ به دشواری مبحث پژوهش در زمینه موسیقی گفت: همانطور که آقای زاهدیان توضیح دادند بحث پژوهش تاریخی و اساساً مستند تاریخی – پژوهشی باید بر اساس سند باشد و متاسفانه در کشورمان در بسیاری از حوزههای هنری فاقد آرشیو هستیم یعنی یک آرشیو مرتب، منظم، طبقهبندی شده و در دسترس اساساً نداریم، از این جهت واقعا کار پژوهشگر سخت میشود چرا که قاعدتاً یک فیلم مستند پژوهشی در ابتدا یک کار پژوهشی میطلبد و بعد مرحله تبدیل شدنش به هنر دومی که سینماست آغاز میشود و این بخش نخست کار را بسیار دشوار میکند .به خصوص که خود مقوله موسیقی مقولهای چالش برانگیز است.
جواد وطنی کارگردان فیلم «ورس» در پاسخ به سوال در مورد تقدم و تاخر این دو فیلم گفت: من در ابتدا ساخت «ورس» را شروع کردم و خاطره کوچکی که از دوران کودکی داشتم باعث شد که این فیلم را بسازم اما در مرحله پایان این فیلم و تدوینش بود که بیشتر با علی ابوالخیریان آشنا شدم و آن فضای پر از قدمت منزل ایشان که پر از صفحه و انواع و اقسام گرامافون است و فعالیتهایش باعث شد این پروژه را استارت بزنم. در ساخت چنین فیلمهایی به نظرم بهترین و سختترین مرحله پژوهش هست که در این کار نیز بسیار سخت بود.
جواد وطنی در پاسخ به اینکه آیا چیزی بوده که بخواهد بعدها به فیلم اضافه کند گفت: فیلم یک تایم زمانی دارد و ما در آن ظرف زمانی مجبور هستیم به واسطه اینکه فیلم از یک بستر تاریخی و پژوهش محور برخوردار است خیلی به آن متریالهای مختلف اضافه نکنم چرا که فیلم هم باید به بیننده اطلاعات دهد و هم ساختار خودش را حفظ کند و جذابیتهایی که نیاز بود فیلم از رخوت و خستهکنندگی دور بماند باید در تدوین به فیلم اضافه میشد. حتماً چیزهای دیگری بود که میتوانستیم به فیلم اضافه کنیم ولی ریتم فیلم برای من بسیار مهم است. به هر حال فیلم برای دیدن ساخته میشود هرچند که محتوای فیلم بسیار مهم است اما برای تماشاگری که در سالن مینشیند تا فیلم را ببیند، فیلم باید آنقدر جذاب باشد و آنقدر پلانها و کاتها در تدوین درست انجام شده باشد که مخاطب تا آخر فیلم را دنبال کند و لذت ببرد.
مهرداد زاهدیان در ادامه به ذکر این نکات پرداخت: دوره تاریخی که در فیلم دیافراگم مورد بررسی قرار گرفته طولانی و از حجم اطلاعات و موضوعی بالایی برخوردار است. در این فیلم با تکنیک ضبط صدا و دستگاههایی که مرتبط با آن است و متناسب با آن توسعه پیدا میکند که از فونوگراف شروع میشود و در نهایت میرسد به صفحات و نوار کاست مواجه هستیم. ما با یک ظرف زمانی ۱۰۰ ساله روبرو هستیم و در حوزه پژوهش این میزان وسعت زمانی یک کار مخاطره آمیز است چرا که شما و اثرتان را در معرض این پرسش قرار میدهد که چرا از فلان موضوع که در همان بستر زمانی وجود داشته نامی نبردهاید و یا استفاده نکردهاید و شما طبعاً دلیلی داشتهاید که از آن گذشته و چشم پوشی کردهاید حال باید این دلیل در فیلم دیده شود که چرا کارگردان از این موضوع چشم پوشی کرده و به مسیر دیگری پل زده است و به نظر من این پاشنه آشیل فیلم دیافراگم است. در این فیلم ما نمیدانیم و نمیبینیم که چرا فیلمساز از بخشهایی چشم پوشی کرده است.
وی توضیح داد: نکته بعدی حائز اهمیت دیگر این است که وقتی در مورد یک دوره تاریخی صحبت میکنیم ارتباط این پدیده با بستر اجتماعیمان چگونه به هم پل میخورند. وقتی فیلم به دوره ما نزدیک میشود ما به آن حس بهتری پیدا میکنیم چرا که ما یک خاطره جمعی نسبت به آن داریم و هرچه از ما دورتر میشود گویی داریم در مورد جای دیگری و انسانهای دیگری سخن میگوییم در حالی که در حقیقت اینگونه نیست.
کارگردان در پاسخ به نقد مهرداد زاهدیان بیان کرد: آقای زاهدیان به نکته بسیار مهمی اشاره کردند. قطعا اگر بخواهیم در مورد شخصیتهایی که در گذشته بودهاند مانند موزیسینها، نوازندهها و تصنیف سرایان پژوهش کنیم لحظات احساسی و رابطه عاطفی که به آن اشاره کردید بین مخاطب و سوژه فراهم میشود. اما من خط سیری را در فیلم شروع کردم و واقعاً گستردگی مطالب و افرادی که در زمینه موسیقی هستند آنقدر زیاد است که احساس کردم هرچه پیش میروم مثل تنه درختی است که شاخههای مختلف دارد و اگر من در شاخهای بسیار جلو میرفتم از موضوع اصلی که در واقع همان تایم زمانی تاریخ ضبط از دوره قاجاریه تا پایان پهلوی دوم است و خط سیر اصلی فیلم خارج میشدم و شاید نمیتوانستم در تدوین به آن بازگردم چرا که باز کردن یک بحث باعث میشود که شما مجبور باشید به آن بپردازید و خود این مسئله تایم زیادی از یک سکانس و یک فیلم را میگیرد اما هم در تدوین و هم در پژوهش و هم ضبط پلانها ما هوشمندانه فیلم را به این سمت بردیم که انحراف از موضوع اصلی شکل نگیرد.
همچنین شرایلی در پاسخ به نقد زاهدیان گفت: موضوعی که آقای زاهدیان گفتند از لحاظ محتوایی دقیقاً مسئلهای بود که کار آقای وطنی را بسیار سخت کرده بود. ما مدام حول این موضوع صحبت میکردیم که کدام موضوع را باید مطرح کنیم و اگر بگوییم تا چه حد آن را باید باز کنیم و جلو برویم و اگر نخواهیم آن را مطرح کنیم باز با چالش دیگری مواجه میشدیم. در کل بسیار سخت است که در چنین بازه زمانی هم بخواهید خط سیر را حفظ کنید و هم مطالب اصلی که حق مطلب را باید ادا کنند در اثر داشته باشید. من به عنوان پژوهشگر از این مسئله استقبال میکنم چرا که این اشارهها برای من که به تاریخ موسیقی آشنا هستم بسیار جذاب است در حالی که شاید ذهن بینندهای را که صرفاً میخواهد آن خط سیر را دنبال کند را دچار یک نوع سرگشتگی کند.
وطنی در پاسخ به اینکه آیا در جایی از خط کرونولوژی عقب میرود گفت: در این فیلم اصل، آن سیستم ضبطی است که در آن ۵ دوره تاریخی اتفاق میافتد و بعد تکنولوژی ضبط تغییر میکند. بله ما یک قسمتهایی از فیلم در زمان جلو میآییم و بعد در زمان به عقب برمیگردیم این مسئله در تدوین بسیار مهم است اینکه چگونه چینشها انجام شود که مخاطب خط سیر را گم نکند.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که آیا به ساخت دیافراگم دو فکر میکند یا نه؟ گفت: انقدر ساخت فیلمهای مستند پژوهش محور و تهیه متریال سخت است که وقت و زمان بسیار زیادی از زندگی فرد را درگیر خودش میکند. به شخصه جذابیت پژوهش را با هیچ چیز عوض نمیکنم اما بجای رفتن سراغ ادامه ساخت در حیطه موسیقی ترجیح میدهم موضوعات دیگر اجتماعی را انتخاب کنم چرا که واقعاً سخت است مگر اینکه از لحاظ مالی حمایت گستردهای صورت بگیرد هرچند که این کار نیز با حمایت مالی مرکز گسترش انجام شد و من بسیار متشکرم که حمایت کردند تا چنین فیلمی ساخته شود.
وی در ادامه در پاسخ به علت انتخاب نام دیافراگم گفت: در گرامافون به آن چیزی که لرزش را میگیرد و صدا تولید میکند دیافراگم گفته میشود و از آن به عنوان ممبران هم نام برده میشود اما از آنجاییکه دیافراگم نام رایج آن بین اهالی علاقمند به صفحه و گرامافون است به همین علت ما از این نام استفاده کردیم.
شرایلی پژوهشگر حوزه موسیقی در پایان سخنان خود گفت: میخواهم در پایان از دوستان مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی و همینطور مدیران و همکاران گروه سینمایی هنر و تجربه تشکر کنم که این فرصت را در اختیار همکاران و دوستان ما در عرصه فیلمسازی گذاشتند.
مهرداد زاهدیان در پایان سخنانش گفت: ساخت فیلمهای پژوهش محور، دشوار است. این نوع فیلمها مخاطب خاص خود را میطلبند یعنی برخلاف برخی از فیلمهای مستند که به موضوعات اجتماعی و غیره میپردازند در تعداد مخاطب با آن استقبال روبرو نخواهند شد. اما این فیلمها تاریخ مصرف ندارند و طی سالهای طولانی قابل استفاده و مرجع خواهند بود و میتوان به آنها رجوع کرد و در محافل علمی و دانشگاهی میتوانند مطرح شوند از این جهت باید قدر فیلمسازانی که در این حوزه کار و فعالیت میکنند را دانست.
جواد وطنی در پایان سخنانش گفت: من از همه کسانی که اینجا هستند سپاسگزارم. امروز روز بسیار خوبی برای من بود و چیزهای زیادی آموختم. از همه عزیزانی که در این فیلم با من همکاری کردند، همینطور از آقای محمد حمیدی مقدم و مرکز گسترش به خاطر حمایتهایشان در ساخت این فیلم و فرزاد آذریپور که اجازه دادند فیلم ما در پلتفرم هاشور و در اکران نوروزی قرار بگیرد تشکر میکنم. این شانسی بود که داشتم و در اکران نوروزی، فیلم با مخاطب خود روبرو شد.
بدون دیدگاه