هنر

یک «اعتراض» دانشجویی در سینما

به گزارش ردکارپت فیلم: در جریان‌های اعتراضی اخیر و به خیابان کشیده شدن آن‌ها، یکی از بحث‌های مهم این بود که این انتقادها و اعتراض‌ها چقدر در عرصه هنر فرصت بروز و ظهور داشته‌اند؟ آیا می‌شد یا می‌شود از هنر برای بیان اعتراض و مطالبات استفاده کرد تا کار به کف خیابان‌ها نکشد؟ این سؤال‌ها در حالی مطرح است که سینمای ایران در دوره‌هایی به‌صورت مقطعی بعضا آثار مهمی در بستر اعتراض‌های سیاسی و اجتماعی و دانشجویی داشته است.

سینما در سال‌های گذشته و به طور مشخص در یک دهه اخیر، دستی تقریبا تهی از فیلم‌هایی با زمینه سیاسی و اعتراضی داشته و کمتر رد و نشانی از پرداختن به مسائلی همچون احزابی که زمانی فعال بودند یا جنبش‌های دانشجویی دیده شده است. این روزها که «دانشجو» بخش قابل توجهی از قشر معترض و منتقد جامعه را دربرگرفته، فیلم‌هایی که در برهه‌های مختلف سیاسی کشور بویژه در دهه ۷۰ ساخته شدند، بیشتر به یاد می‌آیند.

این یاداوری از آن جهت مهم‌تر جلوه می‌کند که چند سالی است تولیدات سینمای ایران صرفا به کمدی یا موضوع‌هایی اجتماعی و خانوادگی محدود شده و المان‌هایی که رنگ و بوی سیاسی داشته باشند، یا به طور کل حذف شده، یا چنان ابتر می‌مانند که بسیاری از کارشناسان سینما و فیلمسازان معتقدند چیزی به نام سینمای سیاسی اصلا نداریم.

به همین بهانه و نیز به مناسبت نزدیک شدن به روز دانشجو، ۱۶ آذر به برخی فیلم‌هایی که با این رویکردها ساخته شده‌اند اشاره‌ای گذرا می‌شود تا سهمی که یک زمانی سینما داشت، به عنوان هنری که می‌توانست تا حدی صدای مردم باشد، مرور شود.

یکی از این فیلم‌های شاخص «اعتراض» به کارگردانی مسعود کیمیایی است که یکی از نقش‌هایش روایت دانشجویی بود که در تظاهرات دانشجویی شرکت داشت و چند شخصیت دیگرش هم دانشجویانی بودند که در جریان سیاسی دهه ۷۰ یعنی زمان فعالیت پررنگ جنبش‌های دانشجویی حاضر بودند.

کیمیایی که فیلمش در مقطعی دچار حاشیه‌هایی شده بود و ساخت آن به یک چهره سیاسی و اطلاعاتی نسبت داده می‌شد، در مصاحبه‌هایی گفته است:‌ ««اعتراض» یک فیلم اعتراضی است که مستقیما راجع به سیاست حرف می‌زند. مستقیم، یعنی درباره جریان‌های امروز ایران (دهه ۷۰) حرف می‌زند.»

او سال ۱۳۹۳ در مصاحبه با کتاب هفته خبر نیز وقتی حرف از ساخت فیلم‌های اعتراضی شد، گفته بود: «قبل از انقلاب هر اعتراضی مشخص و معین بود. سمت و سو داشت. موضعگیری‌ات معلوم بود. در آن دوره گروه‌ها و سازمان‌های سیاسی، خطوط معین و مشخصی داشتند. وضعیت تو هم به عنوان معترض روشن بود. معلوم بود اعتراضت به کجاست. الان وضعیت فرق کرده، هر اعتراضی تبدیل به لاشه می‌شود، یک جسد بی‌جان می‌شود. از بس که بی‌سمت و سو است، تاثیر نمی‌گذارد. می‌گویند «دندان مار» فیلم خیلی خوبی است. من خودم اینطور فکر نمی‌کنم. دندان مار فیلم سرراست و یکدستی است ولی عقیده معین و مشخصی ندارد. فقط ساختارش آن را نجات داده. خودم فکر می‌کنم «اعتراض» بهتر از «دندان مار» است. حتی سرراست‌تر است از «دندان مار» چون من فقط یک بار شانس آوردم بدون اینکه به مشکل بربخورم، فیلم خودم را بسازم. وقتی حس می‌کنی کنار گذاشته شده‌ای، معادلاتت به هم می‌ریزد».

کیمیایی در «اعتراض» که سال ۱۳۸۷ آن را ساخت، در کنار بازیگرانی قدیمی و کارکشته‌ای مثل مهدی فتحی، داریوش ارجمند، پری امیرحمزه و بیتا فرهی، از بازیگران جوانی دعوت کرده بود که هر کدام بعدها اسم و رسمی برای خود به هم زدند. در بین آن‌ها محمدرضا فروتن در اوج دوران شهرتش بود و به‌جز او، پولاد کیمیایی، پارسا پیروزفر، میترا حجار، رامین پرچمی، شیلا خداداد، مانی رهنما، حسام نواب صفوی و رامبد شکرابی بازی کرده‌اند.


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند