به گزارش ردکارپت فیلم: مهدی خرم دل، خبرنگار، با انتشار فیلمی از اظهارات ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان فیلم آژانس شیشهای، در شبکههای اجتماعی نوشت: «وقتی عطاءالله مهاجرانی، وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیران زیرمجموعهاش به فیلمنامه آژانس شیشهای پروانه ساخت ندادند و حتی آقای مهاجرانی به حاتمیکیا توصیه کرده بود فیلمنامه را معدوم کند، حاتمیکیا سراغ بیت رهبری رفت. رهبری ضمن تایید فیلمنامه درباره فینالش نوشت: «اگر همه درها بسته شود، در دفتر رهبری که بسته نمیشود» بدین ترتیب پس از بنز اطلاعات، هلی کوپتر رهبری میآید. حاتمیکیا میگوید نامه درون فیلم که در سکانس پایانی به سلحشور با بازی رضا کیانیان میدهند، همان نامه رهبری بوده است».
این ادعا، با واکنش سیدعطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد در آن زمان، مواجه شد.
مهاجرانی در توییتر خطاب به خرم دل نوشت: «آقاى خرم دل با سلام؛ این روایت و داورى شما، که اینجانب به آژانس شیشهاى مجوز نداده ام و فیلم به سفارش دفتر رهبرى ساخته شده است. مطلقًا دروغ است. حتما به اشتباه افتادهاید یا از بىاطلاعى شما، سوءاستفاده شده است. اینجانب وقتى معاون رئیس جمهور بودم، در جریان فیلم بودم.»
خرم دل هم نوشت: «آقای مهاجرانی این عین روایت آقای حاتمیکیا در۱۳۸۷ است: «فیلمنامه را به عطاءالله مهاجرانی معاون حقوقی رئیس جمهوری دادم بخواند. او پس از خواندن از من خواست تمام نسخههای آن را از بین ببرم، چون معتقد بود چنین داستانی میتواند خطرساز باشد.» یعنی ایشان دروغ گفته؟!»
مهاجرانی هم پاسخ داد: «بله ایشان دروغ گفتهاند، اگر چنین گفتهاند. من به ایشان توصیه کردم به دلیل حساسیت موضوع فیلمنامه، فیلمنامه را این سو و آن سو نفرستد تا فیلم ساخته شود. وقتى هم وزارت ارشاد رفتم، فیلم را به عنوان فیلم برگزیده در جشنواره فجر سال ۱۳۷۶ نمایش دادیم.»
مهاجرانی در کانال تلگرامی خود نیز توضیح مفصلی ارائه کرد:
«ابراهیم حاتمیکیا فیلمساز ممتاز کشورمان درباره ساخت فیلم آژانس شیشهای نکته ای را درباره نسبت اینجانب و فیلم مطرح کردهاند، که نیاز به توضیح و تصحیح دارد.
«فیلمنامه را به عطاءالله مهاجرانی، معاون حقوقی رئیسجمهوری دادم بخواند. او پس از خواندن از من خواست تمام نسخههای آن را از بین ببرم، چون معتقد بود چنین داستانی میتواند خطرساز باشد. اما جالب اینکه تولید این فیلم به دوران گذار دولتها خورد و حبیبالله کاسهساز مجوز تولید را امضا کرد. من «آژانس شیشهای» را در زمان وزارت خود مهاجرانی ساختم.»!
در دوران معاونت ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی- که معاونت ایشان و همکاری با ایشان از افتخارات کارنامهٔ عمر من است- با سینماگران و هنرمندان از جمله جناب آقای حاتمیکیا ارتباط داشتم.
حتما ایشان به یاد دارند که فیلمنامهٔ از کرخه تا راین را هم به من دادند. خواندم و در ساخت فیلم و تامین هزینه ارزی آن از طریق بانک مرکزی در دوران ریاست همکار ارجمند دکتر محسن نوربخش، کمک کردم.
حتی یک بار از آلمان به من اطلاع دادند که حواله ارزی به دستشان نرسیده است و دچار مشکل شده اند.
تلفنی با دکتر سید حسین موسویان سفیر کارآمد و دانای ایران در برلین، صحبت کردم و ایشان ظرف بیست و چهار ساعت مبلغ مورد نیاز را تامین کردند. فیلمنامه آژانس شیشه ای را که خواندم؛ گفتم شما نسخههای این فیلمنامه را این سو و آن سو نفرستید، فضایی درست خواهند کرد که ساخت فیلم دشوار خواهد شد.
نه اینکه بنده مخالف ساخت فیلم و فیلمنامه بودهام! اتفاقا توصیه ای که داشتم برای این بود که فیلم به دور از غوغاسالاریهای مرسوم آن زمانه و البته این زمانه هم! ساخته شود. بدیهی بود با مدیریت سینماگرمتفکر و ارزشمند، دوست زندگیام، سیفالله داد که از خانهٔ سینما به معاونت سینمایی آمده بود و در ادارهٔ امر سینما با اختیار کامل عمل میکرد و من مثل چشمم به او اعتقاد داشتم، فیلم ساخته شد، نه تنها وزارت فرهنگ و ارشاد در ساخت و اکران فیلم مشکلی نداشت، بلکه آژانس شیشهای به عنوان فیلم برگزیده در جشنواره سینما هم نمایش داده شد.
در حقیقت نه تنها تضادی در رفتار و داوری اینجانب نسبت به فیلم موفق و موثر آژانس شیشهای وجود نداشته است، بلکه همان توصیه هم برای حراست از فیلمنامه و ساخت فیلم بوده است. یاد با آن روزگاران یاد باد…»
بدون دیدگاه