به گزارش ردکارپت فیلم: آلن دلون با نام اصلی آلَن فابیَن موریس مارسِل دُلون متولد ۸ نوامبر ۱۹۳۵ مصادف با ۱۶ آبان ماه ۱۳۱۴ ، ۸۳ ساله بازیگر فرانسوی- سوئیسی است.
او در طول زندگی حرفهای خود با کارگردانانی همچون لوکینو ویسکونتی، ژان-لوک گدار، ژان-پیر ملویل، میکلآنجلو آنتونیونی و لویی مال کار کردهاست و جوایزی مانند نخل طلا از جشنواره کن و چندین مرتبه جایزه سزار را دریافت کردهاست.
دُلون در دهکدهای به نام «سو» در حوالی پاریس به دنیا آمد. نام پدرش «فابیَن» و نام مادرش «ادیت» بود. زمانی که آلَن ۴ سال بیشتر نداشت، پدر و مادرش از هم جدا شدند و بهناچار سرپرستیاش به خانوادهای دیگر واگذار شد.
او در خانهای رشد کرد که روبهروی یک زندان بود و آلن با بچههای نگهبان زندان همبازی بود. پس از چند سال، پدر و مادرخواندهاش بر اثر حادثهای کشته شدند و او دوباره تحت سرپرستی مادرش، که با یک قصاب محلی ازدواج کرده بود، قرار گرفت.
او در دوران کودکی به دوچرخهسواری، فوتبال و رفتن به سینما علاقهٔ وافری داشت. دُلون دوران تحصیلیِ خود را در مدارس کاتولیک گذراند و از آنجا که پسر شلوغی بود، چندین بار از مدرسه اخراج شد و در ۱۵ سالگی بهکلی درس و تحصیل را ترک کرد.
سپس ناپدریاش بهناچار او را به مغازهٔ قصابیِ خود برد تا این حرفه را به او بیاموزد؛ اما آلن هیچ علاقهای به این حرفه نداشت و در ۱۷ سالگی خانه را ترک کرد و به ارتش پیوست.
او در ارتش در یگان تفنگداران دریایی بهعنوان چترباز به خدمت ادامه داد و در سال ۱۹۵۴ در جنگ هند و چین حضور داشت. او دوران خدمت خود را در ارتش با اشتیاق ادامه داد. دُلون در مورد خاطراتش در آن زمان میگوید: «در آنجا دوستانی پیدا کردم؛ کسانی که با آنها حرف میزدم و به حرفهایم گوش میدادند».
آلَن در ۱۹۵۶ از خدمت در ارتش ترخیص شد و بهعنوان باربر و سپس بهعنوان پیشخدمت در کافههای مختلف پاریس به کار پرداخت. او درآمد ثابتی نداشت و مستقل از خانوادهاش زندگی میکرد. طی همین مدت، با بسیاری از بازیگران که در کافههای محل کارش رفتوآمد داشتند آشنا شد.
یکی از آن بازیگران، ژان-کلود بریالی بود. کسانی که دربارهٔ زندگی او تحقیق کردهاند، میگویند که او با دنیای زیرزمینیِ جنایتکاران در ارتباط بوده و مدتی هم با آنها زندگی میکرد.
این دو دوست، یعنی دُلون و بریالی، در سال ۱۹۵۷ تصمیم گرفتند با هم به جشنوارهٔ فیلم کن بروند. این تصمیم، زندگی آلَن را برای همیشه تغییر داد.
آلن، که یک آدم معمولی بود و هیچگونه تجربهٔ بازیگری نداشت و آن شب هم با یک دست لباس کرایهای به جشنواره رفته بود، پس از بازگشت از جشنواره به یک فوقستاره تبدیل شد.
چهرهٔ فوقالعاده جذاب او در آن مجلس کاملاً سرآمدِ همگان بود و در آنجا بود که کارگردانان مختلف به سراغ او آمدند و بیشتر در نقش دزد یا آدمکش اجیرشده بازی میکرد.
در دههٔ ۱۹۷۰، علاوه بر بازی در فیلم، دومین کمپانی تولید فیلم خود را تأسیس کرد و به جمعآوری ثروت پرداخت.
او حالا دیگر یکی از ثروتمندان جهان بود و فیلمهایی که تهیه میکرد با آرم AD بودند. او سپس یک شرکت هواپیمایی تأسیس کرد و بخشی از ثروت خود را در زمینهٔ موردعلاقهاش، یعنی جمعآوری آثار هنری و پرورش اسبهای مسابقه، سرمایهگذاری کرد.
گنجینهٔ شخصی او کمنظیر است و صاحب عتیقههایی است که بسیاری از آنها در موزهها به نمایش گذاشته شدهاست. او در دههٔ ۱۹۸۰ به سوئیس نقل مکان کرد تا بر عملکرد شرکتی که محصولاتش را به نام «آلن دلون» به فروش میرساند نظارت بهتری داشته باشد. دفتر این شرکت در شهر ژنو است.
اولین نامزد او رومی اشنایدر بود که قبل از آنکه کارشان به ازدواج کشیده شود، از هم جدا شدند. آلن دلون سپس در سال ۱۹۶۴ با ناتالی کانوواس ازدواج کرد و از او صاحب یک پسر به نام «آنتونی» شد.
در سال ۱۹۶۹ این دو از هم جدا شدند. اما یک حادثهٔ مهم در زندگی آلن در سال ۱۹۶۸ بهوقوع پیوست. در این سال، جسد «استفن مارکوویچ» در گاراژ خانهٔ وی پیدا شد. شایعات حاکی از آن بود که آلن دلون وی را بهدلیل علاقه به «ناتالی» کشته. بههرحال، هیچگاه زاویهٔ تاریک آن قتل روشن نشد و آلن هم تبرئه شد.
آلن دلون در سال ۱۹۸۷ در ۵۲ سالگی با یک مانکن هلندی به نام رُزالی فان بیرمَن ازدواج کرد و از او صاحب دختری به نام «آنوشْکا» و پسری به نام «آلن فابیانی» شد.
در سال ۲۰۰۲ این دو از هم جدا شدند. آلن در سال ۱۹۹۸ در فیلم نیمه شانس در کنار ژان-پل بلموندو بازی کرد و سپس اعلام بازنشستگی کرد و گفت: «من در اکثر فیلمهایی که بازی کردهام یا دزد بودهام یا پلیس، اما جالب این است که فرقی نمیکردهاست که چهکاره بودهام؛ در همهٔ فیلمها تنها بودهام. نمیدانم، اما فکر میکنم کارگردانها و حتی تماشاگران همیشه دوست دارند مرا تنها ببینند».
لازم به ذکر است که در سیودومین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم کن ۲۰۱۹، نخل طلای افتخاری این جشنواره به «آلن دلون» رسید
همچنین بایدگفت که دُلون در سال ۱۳۵۵ خورشیدی به تهران سفر کرد.
او در این سفر با بهروز وثوقی ارتباط بسیار نزدیکی برقرار کرد. در دنیای دوبله، دُلون در ایران با صدای خسرو خسروشاهی شناخته شدهاست و تنها صدایی است که در سینماها با استقبال روبهرو شدهاست.
البته در سالهای دور، کاووس دوستدار، منوچهر زمانی، محمود قنبری و ژرژ پطرسی نیز بهجای او صحبت کردهاند که در دوبلهٔ مجدد بعضی از آن آثار، خسروشاهی به جای دُلون حرف زدهاست.
فیلم شناسی آلن دلون را در جدول زیر مطالعه کنید
سال | فیلم | نقش | کارگردان | توضیحات |
---|---|---|---|---|
۱۹۵۷ | وقتی زنی دخالت میکند | Jo | ایو الیگره | |
۱۹۵۸ | زیبا باش اما خفه شو | لولو | مارک آلگره | |
کریستین | فرانتس لوبْهاینر | پیر گاسپار-ویت | بههمراه رومی اشنایدر | |
۱۹۵۹ | زنان ضعیف هستند | Julien Fenal | میشل بوارون | بههمراه میلن دمونژو |
راه جوانی | آنتوان میشو | Michel Boisrond | بههمراه بورویل و لینو ونتورا | |
۱۹۶۰ | روکو و برادرانش | روکو پارونْدی | لوکینو ویسکونتی | با شرکت: آلن دلون، رناتو سالواتوری، آنی ژیراردو |
ظهر بنفش | Tom Ripley | رنه کلمان | با شرکت: آلن دلون، ماری لافوره، موریس رونه | |
۱۹۶۱ | The Joy of Living | Ulysse Cecconato | رُنه کلِمان | نامزدشده برای نخل طلا ۱۹۶۱ |
عشقهای مشهور | Prince Albert | Michel Boisrond | anthology film | |
۱۹۶۲ | عشق در دریا | A film star | گای ژیل | |
کسوف | Piero | میکلآنجلو آنتونیونی | بههمراه مونیکا ویتی | |
Carom Shots | Monsieur Lambert | Marcel Bluwal | تکجلوه | |
شیطان و ده فرمان | Pierre Messager | ژولین دوویویه | anthology film | |
۱۹۶۳ | خانه شادی | Marc | رنه کلمنت | بههمراه جین فوندا |
هر شمارهای میتواند برنده باشد | Francis Verlot | آنری ورنوی | بههمراه ژان گابن | |
پلنگ | Tancredi | لوکینو ویسکونتی | nominated – Golden Globe Award for Most Promising Newcomer – Male بههمراه برت لنکستر و کلودیا کاردیناله | |
لالهٔ سیاه | Guillaume/Julian de Saint Preux | کریستین-ژاک | dual role | |
۱۹۶۴ | L’Insoumis | Thomas Vlassenroot | آلن کاوالیه | بههمراه لئا ماساری |
۱۹۶۵ | رولز-رویس زرد | استفانو | آنتونی اسکویت | با شرکت: اینگرید برگمان، رکس هریسون، شرلی مک لین، ژان مورو، عمر شریف |
زمانی که دزد بودم | ادی پداک | رالف نلسون | بههمراه آن مارگرت، وان هفلین و جک پالانس | |
Is Paris Burning? | ژاک شابان-دلما | رُنه کلِمان | نوشتهٔ گور ویدال و فرانسیس فورد کوپولا | |
۱۹۶۶ | Texas Across the River | دونو بالْدازار | مایکل گوردون | بههمراه دین مارتین |
فرمانده گم شده | کاپیتان فیلیپ اسکالاویه | مارک رابسون | بههمراه آنتونی کوئین، جورج سگال، میشله مورگان و کلودیا کاردیناله | |
۱۹۶۷ | ماجراجویان | مانو | روبر انریکو | با شرکت: لینو ونتورا و جوانا شیمکوس |
Diabolically Yours | پیِر | ژولیَن دوویویه | بههمراه زنتا برگر | |
سامورایی | جِف کاستِلو | ژان-پیر ملویل | بههمراه ناتالی دلون | |
۱۹۶۸ | ارواح مردگان | ویلیام ویلسن | لویی مال | anthology film |
خداحافظ رفیق | دینو باران | ژان ووترا | بههمراه چارلز برانسون و بریژیت فوسی | |
دختری سوار بر موتورسیکلت | دانیل | جک کاردیف | بههمراه مرین فیثفول | |
۱۹۶۹ | جف | لوران | ژان اِرمان | بههمراه میرِی دارک |
دسته سیسیلیها | روژه سارته | آنری ورنوی | با شرکت: ژان گابن، لینو ونتورا | |
استخر | ژان-پل | ژاک دری | بههمراه رومی اشنایدر و جین برکین | |
۱۹۷۰ | The Love Mates | ژولیَن داندیو | روژه کاهان | بههمراه میرِی دارک |
Easy, Down There! | سیمون | ژاک دُرای | بههمراه ناتالی دُلون | |
بورسالینو | Roch Siffredi | ژاک دُرای | بههمراه ژانپل بلموندو و کاترین روول | |
دایره سرخ | Corey | ژان پیر ملویل | بههمراه بورویل، جان ماریا ولونته و ایو مونتان | |
۱۹۷۱ | ترور تروتسکی | فرانک جکسون | جوزف لوزی | بههمراه ریچارد برتون در نقش لئون تروتسکی |
Fantasia chez les ploucs | یک مسافر | ژرار پیره | cameo appearance | |
آفتاب سرخ | Gauche | ترنس یانگ | با شرکت: چارلز برانسون، توشیرو میفونه و اورسولا آندرس | |
بیوه کودرک | ژان لاوینْی | Pierre Granier-Deferre | بههمراه سیمون سینیوره و اوتاویا پیکولو | |
یک پلیس | اِدوار کولمان | ژان پیر ملویل | با شرکت: آلن دلون، ریشار کرنا، کاترین دونوو | |
۱۹۷۲ | اولین شب آرامش | دانیله دومینیچی | والریو زورلینی | بههمراه جانکارلو جانینی، لئا ماساری، سونیا پتروونا و آلیدا والی |
۱۹۷۳ | معالجه با شوک | دکتر دوویلِر | آلن ژوسوا | بههمراه آنی ژیراردو |
اسلحهٔ بزرگ | Tony Arzenta | دوچو تساری | با شرکت: ریشار کنت، کارلا گراوینا، مارک پورل، روژه هانن. | |
عقرب | ژان لوریه | مایکل وینر | بههمراه برت لنکستر و گیل هانیکات | |
انبارهای سوخته | قاضی لارشه | ژان شاپو | بههمراه سیمون سینیوره و میو-میو | |
نسل اربابان | ژولیَن داندیو | Pierre Granier-Deferre | بههمراه سیدنی رم و ژن مورو | |
دو مرد در شهر | جینو استرابلیجی | José Giovanni | بههمراه ژان گابَن، میمسی فارمر و ژرار دوپاردیو | |
۱۹۷۴ | بورسالینو و شرکا | Roch Siffredi | ژاک دُرای | sequel to بورسالینو |
سینههای یخی | Marc Rilson | ژرژ لوتنر | بههمراه کلود براسر و میرِی دارک | |
۱۹۷۵ | زورو | دون دیهگو دُ لا وِگا/زورو | دوچو تساری | بههمراه استنلی بیکر و اُتاویا پیکولو |
کولی | هوگو سنار | José Giovanni | همچنین تهیهکننده | |
داستان یک پلیس | روژه بورنیش | ژاک دُرای | بههمراه ژان لویی ترنتینیان و کلاودین اوجر | |
۱۹۷۶ | بومرنگ | Jacques Batkin | José Giovanni | نویسنده |
آرماگدون | دکتر میشل آمبرووا | با شرکت: آلن دلون، ژان یان | ||
آقای کلاین | Robert Klein | Joseph Losey | César Award for Best Film | |
۱۹۷۷ | مرد عجول | پیِر نیو (Niox) | ادوارد مولینارو | با شرکت: میرل دارک |
مرگ یک مرد فاسد | Xavier Maréchal | زار Lautner | بههمراه اورنلا موتی، استفان اودران و میرِی دارک | |
باند | روبر | ژاک دُرای | بهعنوان تهیهکننده | |
۱۹۷۸ | توجه، بچهها نگاهمان میکنند | «مرد» | سِرژ لُروآ | بههمراه سوفی رُنوآر |
۱۹۷۹ | کنکورد… فرودگاه ۷۹ | پل مِتْران | دیوید لوول ریچ | بههمراه رابرت واگنر، سوزان بلکلی و سیلویا کریستل |
پزشک | ژان-ماری دِپره | ژان فروستیه | بههمراه ورونیک ژانو | |
۱۹۸۰ | سه مرد برای کشتن | میشل ژرفو | ژاک دُرای | بهعنوان نویسنده |
۱۹۸۱ | تهران ۴۳ | Foche | Aleksandr Alov و Vladimir Naumov | Golden Prize at the جشنواره بینالمللی فیلم مسکو ۱۹۸۱ |
For a Cop’s Hide | Choucas | Alain Delon | credited as director and writer | |
۱۹۸۲ | شوک | Martin Terrier | Robin Davis | به همراه کاترین دونوو، فیلیپ لئوتارد |
۱۹۸۳ | Le Battan | Jacques Darnay | Alain Delon | بههمراه آن پاریو |
۱۹۸۴ | داستان ما | Robert Avranches | برتران بلیه | بههمراه ناتالی بای |
سوان عاشق | Baron de Charlus | فولکر اشلوندورف | based on مارسل پروست، بههمراه جرمی آیرونز، اورنلا موتی | |
۱۹۸۵ | حرف یک پلیس | Daniel Pratt | José Pinheiro | بههمراه Fiona Gélin |
۱۹۸۶ | گذرگاه | Jean Diaz | René Manzor | بههمراه Christine Boisson |
۱۹۸۸ | پلیس خفته را بیدار نکن | Commissaire Eugène Grindel | José Pinheiro | credited as co-writer و producer |
۱۹۹۰ | ماشین رقص | Alan Wolf | Gilles Béhat | |
موج نو | Lennox | ژان-لوک گدار | بههمراه دومیتسیانا جوردانو | |
۱۹۹۲ | بازگشت کازانووا | جاکومو کازانووا | ادوار نیرمانس | |
Un crime | Charles Durand | Jacques Deray | credited as writer | |
۱۹۹۴ | تدی خرسه | Jean Rivière | Jacques Deray | based on ژرژ سیمنون |
۱۹۹۵ | صد و یک شب | خودش | آنیس واردا | cameo appearance |
۱۹۹۶ | Le Jour et la nuit | Alexandre | Bernard-Henri Lévy | بههمراه آریل دومبال و لورن باکال |
۱۹۹۷ | نیمه شانس | Julien Vignal | پاتریس لوکنت | بههمراه Jean-Paul Belmondo و ونسا پارادی |
۱۹۹۹ | بازیگران | خودش | Bertrand Blier | |
۲۰۰۳ | فرانک ریوا | فرانک ریوا | مجموعه تلویزیونی[۶] | |
۲۰۰۸ | آستریکس در بازیهای المپیک | ژولیوس سزار | Frédéric Forestier و Thomas Langmann | بههمراه Gérard Depardieu, کلوویس کرنیاک و بونوا پولورد |
۲۰۱۲ | Happy New Year, mothers! | خودش |
بدون دیدگاه