کارگردان

«برندگان» سندی از این روزهای ایران است

به گزارش ردکارپت فیلم: کارگردان «برندگان» معتقد است این مستند سندی از این روزهای ایران است و وجود دو شخصیت از دو نسل متفاوت در آن می تواند محدوده دایره مخاطبان فیلم را گسترش دهد، همچنین مخاطب با مقایسه داستان آن دو، حقیقت ماجرا و ابعاد موضوع را بهتر درک می کند.

امید عبدالهی کارگردان مستند «برندگان» که این روزها همراه با مستند «پنهان» به کارگردانی شیرین ‌برق‌نورد در بسته مستند «پنهان_برندگان» روی پرده سینماهای هنروتجربه است، با اشاره به اینکه ایده «برندگان» از یک تجربه شخصی می‌آید، بیان کرد: ماجرای این تجربه به سال‌ها پیش که قصد مهاجرت از ایران را داشتم، بازمی گردد و من هم مثل هر فرد دیگری که در این موقعیت قرار می‌گیرد، بدنبال راه آسانی برای رفتن می‌گشتم.

وی ادامه داد: در همان دوران بود که با سیستم لاتاری گرین‌کارت آشنا شدم و تصمیم گرفتم که شانسم را امتحان کنم. هر چند در آن سال برنده لاتاری نشدم، ولی از لحظه ثبت نام تا زمان اعلام نتایج، اتفاقاتی برای من رخ داد که حتی اگر برنده هم شده بودم، هرگز نمی¬رفتم. در واقع انگیزه و ایده اولیه ساخت مستند «برندگان» ریشه در این تجربه دارد.

کارگردان «برندگان» در پاسخ به این پرسش که به چه دلیل مهاجرت را سوژه مستند خود قرار داد، اظهار کرد: دلایل متعددی وجود دارد. اصولا مهاجرت پدیده مهم و خاصی است و به اَشکال مختلفی روی زندگی افراد در همه¬ جوامع اثر گذاشته است. جامعه ایران هم همواره در طول تاریخ با این مساله درگیر بوده است، بنابراین بحث مهاجرت این پتانسیل را دارد که از زوایای گوناگون درباره آن فیلم ساخت، اما شاید مهترین دلیلی که مرا برای ساخت این فیلم ترغیب کرد، همان تجربه شخصی بود که اشاره کردم.

عبدالهی با بیان اینکه فرایند پژوهش این فیلم بسیار طولانی بود، عنوان کرد: بخشی از مسیر تحقیق به شناخت و درک من از موضوع و همچنین یافتن راهی برای ارایه آن از طریق یک فیلم مستند مربوط می شد و بخشی هم همزمان با جستجوی شخصیت¬های اصلی فیلم و با هدف شکل گیری روایت و نحوه بیان جزییات زندگی هر یک از شخصیت‌ها صورت گرفت.

وی در جواب به این سوال که هنگام ساخت مستند با چه چالش‌هایی روبه‌رو بوده است، عنوان کرد: عمده ترین مشکلات ما هم مربوط به بخش دوم بود، که لازمه آن عبور از فرایند اعتماد سازی بین من و شخصیت های مدنظرم بود. تازه بعد از شکل گیری فرایند اعتماد سازی، ادامه کار سخت تر هم شد، چراکه کوچکترین اشتباه می توانست دیوار این اعتماد را فرو بریزد. از طرفی موضوع فیلم هم به پیچیده تر شدن ارتباط ما با افراد دامن زده بود یعنی بسیاری از افرادی که به لیست نهایی راه پیدا کرده بودند، پس از مدت کوتاهی از ادامه همکاری با این پروژه منصرف می شدند.

این فیلمساز افزود: آن‌ها نگران بودند با توجه به جوی که نسبت به آمریکا در جامعه ما وجود دارد، روند مهاجرت شان دچار اختلال شود. حتی یکی از شخصیت های اصلی ما در مرحله تصویربرداری انصراف داد که ضمن ایجاد تاخیر در روند اجرایی کار، هزینه های پیش بینی نشده ای هم به پروژه تحمیل کرد. به هر حال وقتی فیلمساز به سراغ موضوعات اجتماعی و حساس می رود باید مدام منتظر چنین تنش هایی هم باشد و از نظر من در این موارد جز صبر و تلاشِ بیشتر برای یافتن راه حل بهتر، کار دیگری نمی‌توان کرد.

عبدالهی درباره سوژه‌های فیلم و چگونگی پیدا کردن آن‌ها توضیح داد: ابتدا در بین اطرافیان و دوستان به دنبال شخصیت های مدنظرم بودم، اما بسیار زود احساس کردم باید دایره جستجوی خود را وسیع تر کنم. تا اینکه یک گروه پژوهشی تشکیل دادم و در فصلی که ثبت‌نام لاتاری انجام می شد، در چند منطقه¬ تهران به عکاسی‌ها رفتیم و شروع به جمع‌آوری شماره تلفن، ایمیل و نام افرادی که در لاتاری ثبت‌نام می‌کنند، کردیم در حقیقت هرکدام دفترچه‌ای داشتیم و در پایان به چیزی حدود دویست نفر رسیدیم که در مرحله اول تمایل داشتند با ما همکاری بکنند.

وی ادامه داد: در مرحله دوم که با این افراد برای دیدار حضوری تماس می‌گرفتیم، کم‌کم ریزش کردند و بیشتر آنها اصلا حاضر به همکاری نبودند که در نهایت لیست ما به چیزی حدود هشتاد یا نود نفر رسید. طبیعی است من به دنبال کسانی بودم که در صورت برنده شدن در لاتاری با چالش‌های مختلفی مواجه می‌شدند به عنوان مثال زندگی‌شان دچار یک لغزش یا یک نابسامانی و تغییر مسیر شود و این تغییر باعث شود که آنها برای رفتن یا ماندن دچار تردید شوند چراکه ممکن است در لاتاری برنده شوند و بدون هیچ دردسر و دغدغه‌ای مهاجرت کنند و بروند کما اینکه بسیاری از افراد بدون شرکت در لاتاری هم مهاجرت می‌کنند. من در بین این افراد دنبال آدم های معمولی با موقعیت‌های خاصی بودم و شاید از لیست ما فقط تعداد اندکی این شرایط را داشتند که نهایتا روی دو نفر از آن‌ها تمرکز کردم.

کارگردان «سفر سهراب» در پاسخ به این پرسش که آیا با سوژه ای برخورد کرده است که علاقه‌مند بوده با او مصاحبه کند اما نشده است، یادآور شد: در بین افرادی که در مسیر تحقیق با آن‌ها آشنا شدم، چند نفری بودند که به نظرم ماجرای مهاجرت و شکل زندگی شان به شدت خاص و دراماتیک بود. اما برخلاف تلاش هایی که برای جلب اعتماد آن‌ها کردم، این همکاری شکل نگرفت. آن‌ها فکر می‌کردند اگر جلوی دوربین صادقانه یا بی پرده درباره تفاوت های بین ایران و آمریکا صحبت ‌کنند به‌ عنوان مجرم شناخته می‌شوند و احتمالا مهاجرت شان دچار اختلال می‌شود.

عبدالهی در ادامه درباره چرخش روایی که در «برندگان» اتفاق افتاده است، مطرح کرد: در مرحله تدوین بارها درباره این چرخش روایی در میانه فیلم با همکارانم گفتگو کردیم اما در نهایت دلیل هایی که برای این تغییر شکل روایی داشتیم آنقدر قانع‌کننده بود که این ریسک را بپذیریم. حال با توجه به بازخوردهایی که از مخاطبان گرفته‌ام، فکر می کنم تصمیم درستی بوده است.

وی با اشاره به اینکه وقتی پای مهاجرت در میان باشد اعضای خانواده و روابط عاطفی افراد با تک تک اطرافیان بیش از پیش اهمیت پیدا می کند، بیان کرد: من قصد داشتم به بهانه موضوع فیلم روی احساس تعلقی که شخصیت¬ها در اینجا داشتند و تقابل آن با هدف شان تمرکز کنم. دل کندن از آدم ها یا چیزهایی که با آن‌ها پیوند عاطفی داریم کار ساده ای نیست و من تلاش کردم با نزدیک شدن به زندگی شخصیت ها تا جایی که ممکن باشد این لحظه های دشوار و گاه ناممکن را ثبت کنم.

کارگردان «حرف‌های شبانه» در بخش دیگری از صحبت‌های خود درباره دلایل توقیف این مستند به مدت ۶ سال تصریح کرد: سال ۹۴ مراحل ساخت این فیلم تمام شد و اولین نمایش رسمی آن در جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت اتفاق افتاد. بعد از آن هیچ یک از تلاش هایم برای دریافت پروانه نمایش به نتیجه نرسید و در طول این مدت هم هیچ دلیل شفاف و مشخصی به من اعلام نشد.

عبدالهی ادامه داد: شخصا متوجه نشدم پشت درهای اتاق نظارت و ارزشیابی چه خبر است! گروهی در دو نوبت فیلم را در یک جشنواره رسمی و معتبر نمایش دادند، گروهی دیگر با ریاست دبیر همان جشنواره ای که فیلم را نمایش داده بود، مدت‌ها مانع صدور پروانه نمایش آن شدند و گروه سومی نمایش آن را در سینماهای هنروتجربه بلامانع دانستند. به نظر شما دلیلِ منطقی پشت این اتفاق ها می تواند باشد؟ فیلم ها سرانجام مخاطب خودشان را پیدا می کنند، اما چه کسی پاسخگوی عمر و فرصت های از دست رفته یک فیلمساز است؟

وی درباره کسب جایزه حمایتی برتا فاند جشنواره مستند ایدفا در بخش گسترش فیلمنامه برای مستند «برندگان» اظهار کرد: جایزه حمایتی صندوق برتا ایدفا کمک هزینه ای است که در بخش گسترش فیلمنامه، تولید یا حتی برگزاری یک جشنواره مستقل به برگزیدگان اهدا و مانند بسیاری از فرصت‌های مالی دیگری که در جشنواره ها یا صندوق های حمایتی، در اختیار فیلمسازان و هنرمندان مستقل گذاشته می شود البته رقابت میان متقاضیان بسیار سخت و نزدیک است و شرکت در آن هم تابع شرایط و رعایت قوانینی است که شرح کامل آن در سایت جشنواره وجود دارد.

کارگردان «میزبان» افزود: من وقت و انرژی بسیار زیادی برای آماده کردن طرح و به اصطلاح پروپوزال پروژه مستند «برندگان» صرف کردم و خوشبختانه موفق به دریافت این جایزه شدم. بزرگترین حُسن آن هم این بود که انگیزه و اشتیاقم را برای ساخت این مستند دو چندان کرد. البته پس از تولید فیلم، مراحل تدوین آن هم در مدرسه¬ تابستانی جشنواره مستند آمستردام انجام شد که آن هم برای من یک تجربه منحصر به فرد و ارزشمند بود.

عبدالهی در جواب به این سوال که آیا اکران «برندگان» را در این زمان مناسب می‌داند یا نه، اظهار کرد: به نظر می رسد موضوع مهاجرت قرار نیست در این ملک کهنه شود و متاسفانه روزبه‌روز هم متقاضی بیشتری دارد. حالا دیگر هر کدام از ما دست کم یک مهاجر در خانواده هایمان داریم.

وی با بیان اینکه اکران مستند «برندگان» در کنار مستند «پنهان» اتفاق خوبی است، گفت: این دو فیلم برخلاف تفاوت هایی که در فرم و اجرا دارند، اما از نظر محتوا و روایت به نوعی می توانند مکمل یکدیگر باشند. از طرفی همین که مخاطب با تهیه یک بلیط امکان دیدن ۲ فیلم را دارد که آگاهانه در یک بسته قرار گرفتند و دارای نقاط مشترکی هستند، جالب و کنجکاوبرانگیز است البته لازم است بگویم من و شیرین برق نورد برای اینکه این اتفاق رقم بخورد زمان زیادی در انتظار بودیم یعنی مدتی منتظر صدور پروانه نمایش فیلم «برندگان» بودیم و مدتی هم شیوع کرونا و دیگر مسائل اکران را دچار تاخیر کرد. در هر صورت در این روزها که گاهی فرصت گفتگو با مخاطبان برایم پیش می اید، می‌شنوم که عموما از تماشای ۲ فیلم در کنار هم راضی بوده‌اند.

کارگردان «شیوه شاغلام» با بیان اینکه اصولا به پیام دادن و یا تعیین تکلیف برای مخاطب اعتقادی ندارد، درباره هدف «برندگان» اظهار کرد: تنها هدف من این بود که بتوانم وضعیت افرادی را که با مساله مهاجرت آن هم به این شکل و با شرایط متفاوت زندگی درگیر می شوند، به تصویر بکشم. از نظرم وجود دو شخصیت از دو نسل متفاوت در فیلم می تواند محدوده دایره مخاطبان فیلم را گسترش دهد و ما با مقایسه داستان آن دو، حقیقت ماجرا و ابعاد موضوع را بهتر درک می کنیم. آیا همین که فیلم سندی از روزگار ماست کفایت نمی‌کند؟

عبدالهی در پاسخ به این پرسش که یک فیلم به ویژه مستند تا چه اندازه می‌تواند مساله مهاجرت را به صورت موشکافانه بررسی کند؟ یادآور شد: باور من این است که فیلم‌ها یا حتی دیگر آثار هنری قرار نیست نسبت به سوژه‌ای که انتخاب می‌کنند برخوردی جامع و کامل داشته باشند. مگر در یک فیلم کوتاه یا مستند یا حتی یک کتاب، مولف چقدر زمان دارد که بتواند ابعاد مختلف یک موضوع را بررسی کند؟ و اصولاً یک اثر تا چه اندازه دیده یا خوانده می شود؟

وی افزود: به زعم من فیلم‌ها و دیگر مدیوم‌های هنری اگر به سراغ چنین ایده‌های می روند بیش از اینکه داعیه موشکافی داشته باشد، به دنبال ایجاد یک تلنگر در مخاطب و یادآوری برای مواجه عمیق تر با موضوع و البته اندیشیدن است. همچنین از نظر من کار فیلمساز تولید اندیشه است، نه پیام دادن یا حل مساله.

این فیلمساز درباره اکران آنلاین «برندگان» مطرح کرد: با اینکه فکر می کنم تماشای دسته جمعی فیلم در سینما جایگزینی پیدا نخواهد کرد اما باید از تغییرها استقبال کرد. اکران آنلاین به ویژه برای فیلم های کوتاه و مستند یک فرصت مغتنم و جذاب است.

عبدالهی در پایان درباره فعالیت این روزهای خود خاطرنشان کرد: این روزها مشغول تدریس، مراقبه و البته نوشتن فیلمنامه بلند سینمایی ام هستم که امیدوارم در این روزهای سخت به زودی شرایط تولید آن میسر شود.


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند