سینما

فرشته طائرپور در خانه ابدی آرام گرفت

به گزارش ردکارپت فیلم مراسم تشییع زنده یاد فرشته طائرپور برگزار و پیکر این هنرمند عرصه سینما در خانه ابدی آرام گرفت.

مراسم تشییع پیکر فرشته طائرپور صبح امروز چهارشنبه ۲۷ مرداد در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) برگزار شد. اجرای این مراسم را که به صورت مجازی هم پخش می‌شد، احسان کرمی به عهده داشت.

وی در ابتدای این مراسم گفت: گرفتاری ما تازه از فردا شروع می‌شود، کسی که سعی می‌کرد پلی بین سینما، جامعه و حاکمیت باشد.

در ادامه علی شاکری فرزند زنده یاد طائرپور روی صحنه آمد و بیان کرد: نمی‌توانم با صدای رسا صحبت کنم. با پسر فرشته بودن می‌شود یک زندگی پر از تجربه‌های عاشقانه و خاطراتی همراه با عشق، گذشت و صبوری داشت، مادرم همیشه تلاش می‌کرد به همه اطرافیان یاد بدهد که چگونه می‌شود مثل یک مادر مردانگی را به دیگران آموخت، می‌دانم که در اینجا همراهان و عزیزان زیادی دارد من برخی از آنها را می‌شناسم و برخی دیگر را رفته رفته خواهم شناخت.

در ادامه مهدی کرم‌پور بیان کرد: خانم طائرپور من را از پشت میکروفن رادیو به سینما آورد و من برای تمام عمر مدیون او هستم او به راستی مردانگی را به ما می‌آموخت..

سپس غزل شاکری پشت تریبون قرار گرفت و اظهار کرد: دیشب در خودم این آمادگی را ندیدم که در این مراسم بتوانم حرف بزنم به همین دلیل متنی را نوشتم.

در متنی که او نوشته آمده بود: «یا حفیظ و یا امین؛ این تکیه کلام تو بود، دختر تو بودن افتخار بزرگی است، جز من و علی و عسل تو بی‌شمار فرزندانی داری برای آنها مادری کردی و فرشته نگهبان آنها بودی، امروز در این روزگار سیاه و بیماری آمدیم تا جسم خسته تو را به خاک بسپاریم، الهی که بر دل غمگین ما هم باران صبر ببارد. سفرت بخیر فرشته جسور و بلند پرواز من.»

در این بخش از مراسم احسان کرمی ترانه «گلنار» را خواند و سپس منوچهر محمدی تهیه‌کننده سینما به صحنه آمد و گفت: خیلی سخت است که آدم خواهری داشته باشد و او را از دست بدهد. خانم طائرپور در این سالیان برای همه ما هم خواهر و هم مادر بود. من به دلیل کارهای صنفی او را بیشتر می‌دیدم. او همیشه در پی رفع کارهای سینما بود و با نگاه مادرانه به مسایل نگاه می‌کرد، در جلساتی که داشتیم شجاع‌ترین فردی بود که بی حجاب حرف می‌زد و از حقوق همه اهالی سینما دفاع می‌کرد.

وی ادامه داد: رازی بین من و او و منوچهر شاهسواری وجود دارد که می‌خواهم اینجا بگویم. هفته دومی که خانم طائرپور در بیمارستان بود خوابی دیدم و این خواب را برایش نوشتم، خواب دیدم برای عیادت او به بیمارستان عجیب و غریب و خاصی رفته‌ایم. به اتاق او که رسیدیم اتاقش پر از گل و کادو بود. اتاق او مشرف به دریا بود خانم طائرپور می‌گفت نگران نباشید حال من خوب است. بیایید و از کنار پنجره این منظره دریا را ببینید، سپس ما را به صورت دسته‌جمعی کنار دریا برد، وقتی این خواب را برای او تعریف کردم خوشحال بود دیروز که خبر فوت او را شنیدیم متوجه شدم که جایش در میان همان زیبایی هاست، بهشت زیر پای اوست.

سپس محسن امیر یوسفی رییس کانون کارگردانان پشت تریبون قرار گرفت و مطرح کرد: آخرین صحبتی که با خانم طائر پور داشتم به قبل از بیماری او برمی‌گردد. او همیشه می‌گفت مراقب خودتان باشید، می‌گفت مالیات ما را می‌کشد و همواره جلسات مالیات و پروانه نمایش فیلم‌های توقیفی داشت. او ویژگی‌ داشت که درسی برای موافقان و مخالفانش بود و همیشه سعی می‌کرد از همه دفاع کند. امیدوارم حداقل حالا که او در میان ما نیست واکسیناسیون اهالی سینما که از خواسته‌های او بود زودتر شروع شود.

سپس محمد بهشتی به صحنه آمد و گفت: فکر می‌کنم از معدود کسانی باشم که نمی‌توانم بگویم نسبت من و خانم طائر پور چه بود، او خواهر، دوست و … بود. درباره همه کیفیتی از حضور را پدید می‌آورد. هیچکس بی خاطره از او نبود. یکی از ویژگی‌هایش این بود که خوب صحبت و حق مطلب را ادا می‌کرد. مردانگی در وجود او بود. کسانی بودند که می‌دانستیم در سینما چشم دیدن او را نداشتند، گاهی دلش از این رفتارها می‌گرفت ولی در فعالیت‌هایش آنها را کنار نمی‌گذاشت. مثل باران بود و بر سر همه فارغ از کفر و ایمانشان می‌بارید. او شاعر بود، شاعران سعی می‌کنند از کلمات رفع حجاب کنند، فرشته طائرپور از واژه فرشته رفع حجاب کرد. او واقعاً نقش فرشته را در سینما ایفا کرد.

در پایان وحید جلیلوند کارگردان سینما روی صحنه آمد و گفت: تمام دیروز به این فکر می‌کردم که من باید چه باید بگویم که تو تا به امروز نگفتی. یک ویژگی پیامبروار داشت که همه فکر می‌کردند نزدیک به او هستند. دیروز وقتی صفحه گفتگوی خودم با او را نگاه می‌کردم به صدایی از او برخوردم که برای ۱۹ رمضان بود.

جلیلوند در ادامه این صدا را پخش کرد که در آن فرشته طائرپور چنین گفته بود:

«خدایا تو شاهد بودی که دیشب شب ۱۹ ماه رمضان به یاد همه عزیزان و دوستان به درگاه تو دعا کردم. خدایا با مردمت آشتی کن و سایه سیاه این بیماری و ناامیدی را بچین. دل ها را شاد کن تا این ۲ روز زندگی را به سکر شادی بگذرانیم. خدایا جواب بیماران روی تخت بیمارستان را بده. با ما با رحمت خود رفتار کن خدایا شادی هایی می خواهیم تا تو را فراموش نکنیم. خدایا تو را به رنج صدا کردیم بازی را عوض کن. به حق پیشانی خونین امام علی (ع) بر این ملت و مردم جهان با هر دین و قوم و قبیله ای رحم کن. خدایا دعای همه ما را در حق هم اجابت کن. خدایا دوستت داریم دوستمان داشته باش.»

جلیلوند در ادامه گفت: بی کمترین مبالغه و ریاکاری می‌گویم که به هم‌نشینی با تو افتخار می‌کنم، تمام رنج ما این است که تو دیگر نیستی، در این روزگار وحشت و توحش به نگاه، صلابت و شکوه مادرانه تو نیاز داشتیم، در این دورانی که کمترین درد ما کروناست، نبود تو رنج و حسرت همیشگی ما خواهد بود، تو زندگی را بردی و حالا در بلندترین بلندای استیج کائنات ایستاده‌ای، تو زندگی و بازار مکاره آن را بردی.


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند