به گزارش ردکارپت فیلم: زنجیرهای از فساد مالی شکل گرفته تا بگویند که در فلان جشنواره اروپایی یا بهمان جشنواره ناشناس جایزه گرفتهاند!
از تاریکی ها عبور خواهیم کرد، تنها باید کلید برق را بیابیم. اهالی اهل هنر، روزهای سخت و سنگین گذری را پشت سر میگذارند، آنچه در اخبار منعکس میشود را اگر جدی بگیریم و با خوش ینی به آن نگاه کنیم شاید بیشتر از یکسال به درازا بکشد تا اینکه به مرحله اجرا در بیاید و آنهم در صورتیکه هیچ بحران دیگری سر راه مملکت سبز نشود.
کرونا، شرایط بسیار بغرنجی را برای اهالی فعال در زمینه های مختلف هنری به وجود آورده و اگر اغراق نکرده باشیم. آنان را از پا درآورده.
سینما، بالاخص سینمایی که وابسته به بودجههای دولت است، ورشکسته شده و بعید است که بتوان با تنفس مصنوعی جان دوباره ای به آن داد.
علت عمده آن علاوه بر تعطیلی کرونایی، تضاد میان آفرینش هنری و سود فردی در مراکز تصمیم گیرنده نیز هست.
اخبار صدور مجوز پروانه ساخت و کسب افتخارات بین المللی در روزنامه ها و سایت های خبری و فرهنگی مدام منعکس می شوند.
معلوم نیست بر چه مبنایی و با چه هدفی گام در این راه می گذارند در حالی که تعداد زیادی از فعالان این حرفه در حال دست و پنجه نرم کردن برای گذران زندگی به تغییر شغل می اندیشند و یا بفکر فرار از کشور هستند.
به عنوان نمونه و جهت روشن شدن اتخاذ چنین تصمیم هایی که راه به ناکجا آباد می برد و فقط و فقط بسود افراد دخیل و سود جویی که نه به منافع ملی می اندیشند و نه شناخت درستی از هنر و سینما دارند مواردی را ذکر خواهیم کرد تا نتیجه چنین سیاست های فرهنگی بیشتر روشن گردد.
ویروس مسری سوداگران سینما و سرمایه با بوجود آوردن سیستم بیمار سینمای دولتی چند شرکت وابسته به مدیران دولتی را مسئول و موظف به کسب افتخارات بین المللی کرده است.
در حالی که سایت ثبت نام جشنواره های خارجی بنام فیلم فری وی تنها در دسترس این شرکت هاست و اگر تهیه کننده ای بخواهد مستقلا فیلم خود را به جشنواره ای بفرستد یا اینکه مستقیما به سایت جشنواره ای خاص ورود کند و مراحل ثبت نام را طی کند، نهایتا پشت در بسته خواهند ماند. زیرا که ساختار موجود در دسترس عموم دست اندر کاران نیست و به شیوه انحصار گرایانه اداره می شوند.
این هماهنگی مابین وزارت ارشاد و مخابرات بدون شک و تردید از اوایل دهه شصت و سالهای اولیه بر پا سازی این دیوار کج اجرا گردیده است.
نباید فراموش کنیم که واریز کردن هزینه ثبت نام در جشنواره خارجی هم بدلیل تحریم بانک ها ممکن نیست و اگر تهیه کننده و کارگردان مستقلی پیدا شد و هدف ارائه فیلم به جشنواره های خارجی را داشت، چنین امکانی برایش وجود ندارد.
هر تهیه کننده یا کارگردانی که قصد ثبت نام و حضور در جشنواره ای خارجی را داشته باشد، می باید حدودا چهار برابر هزینه ثبت نام با نرخ دلار در بازار آزاد را بپردازد.
مطلب دیگر اینکه در بودجههای وزارت ارشاد و بنیاد فارابی برای معرفی فیلمهای ایرانی و تبلیغ فیلمهای ایرانی ردیف بودجه پیشبینی شده است.
حال چگونه این هزینهها به خارج از کشور منتقل و به حساب جشنواره ها واریز می گردد موضوع دیگری است. رد و بدل کردن این هزینهها خود نیاز به پیگیری و تحقیقی مجزا دارد.
جالب است بدانید که با نفوذ و لابیگری با جشنوارههای خارجی فقط فیلمهایی نزد جشنوارهها اعتبار دارند که آنان معرفی کنند. و اگر با آنان نباشید، بر آنان معرفی خواهید شد.
خلاصه اینکه زنجیرهای از فساد مالی و تزویر و ریا شکل گرفته تا با افتخار بگویند که در جشنواره روستای لوناوالای هند جایزه گرفتهاند و یا فلان جشنواره اروپایی که هدفشان تحریک مردم و نشان دادن راه غلط به مردم است، شرکت کرده و جایزه گرفتهاند.
فراموش نکنید که جشنوارههای اروپایی، جایزهها را با زیرکی خاص به اندازه گمراهیها به سینمای ایران میدهند تا در تبادلات سیاسی از آن به عنوان دوستی و حمایت از ایران، سوءاستفاده کنند و شلاق تیز و تاثیرگذار تحریمهایشان در دراز مدت به سود خودشان تمام شود.
یاد آن مرحوم بخیر که گفت، اگر برایتان دست زدند، در خودتان شک کنید.
راستی.
چرا به اهالی سینما و اهل هنر اعتماد ندارید؟
انواع و اقسام مجوز ها و این شرکتهای انحصاری نشان دهنده نداشتن اعتماد است!
چرا اهالی هنر و هنرمندان باید به افراد ریز و درشت که در این سیستم معلول جا خوش کرده اند، اعتماد داشته باشند؟
آیا نتیجه سیاستهای فرهنگی تزویر و ریا، همین وضعیت فرهنگی در سطح جامعه است که می بینیم؟
مگر زمانی که فیلم «گاو» و یا «طبیعت بیجان» جوایزی را کسب کردند، این بگیر و ببندها وجود داشت؟
در حالیکه اهداف دراز مدت فرهنگی مبنی بر آزاد سازی و موکول کردن وظایف است، آیا منطقی و درست تر نیست که تجدید نظری در این سیاست های نخ نما شده صورت بگیرد و حق را به حق دار بسپارید.
مردم می خواهند فیلم های فرهنگی و یا اجتماعی و حتی سرگرم کننده مورد علاقه خودشان را ببینند و این حق آنان است.
تکیه داده به دیوار و کلید برق را پشت سر خود پنهان کرده.جواد کراچی
بدون دیدگاه