جشنواره

سوژه بکر دلیل اصلی توجه به فیلم است

به گزارش ردکارپت فیلم: صفحه اینستاگرام هنروتجربه شب گذشته نهم آبان‌ماه، میزبان گفت‌وگوی سحرعصرآزاد؛ منتقدسینما با آسمان طوسی، کارگردان فیلم کوتاه «گاو آمریکایی» بود.

سحر عصرآزاد ضمن تبریک موفقیت‌های جهانی فیلم کوتاه «گاو آمریکایی» گفت:«این فیلم که چندی پیش به بیست‌وهفتمین جشنواره بین‌المللی زنان میلان-ایتالیا راه یافته بود توانست جایزه بهترین فیلم را در بخش زیر ۳۵ سال این جشنواره از آن خود کند. «گاو آمریکایی» در جشنواره‌های مختلفی شرکت داشته و جوایزی زیادی را هم کسب کرده است. در ابتدا از حضور این فیلم و تجربه‌تان از جشنواره‌های مختلف و شروع فیلم‌سازی خودتان بگویید».

آسمان طوسی توضیح داد: «فیلم‌سازی را بدون تحصیلاتی در این رشته سینما، با مستندسازی شروع کردم. فارغ‌التحصیل محیط زیست بودم و از کودکی به سینما علاقه‌ داشتم، اما امکانی فراهم نشد که به صورت آکادمیک فیلم‌سازی بخوانم. در پروسه مستندسازی با ایده اولیه «گاو آمریکایی» آشنا شدم که در واقع اولین فیلم داستانی‌ام محسوب می‌شود. به مشکلات فنی این فیلم واقفم و فکر نمی‌کردم با این اقبال گسترده رو‌به‌رو شوم. برای همین هم هرزمان «گاو آمریکایی»به جشنواره‌ای راه پیدا می‌کند، متعجب می‌شوم. حدود یک سال این فیلم در جشنواره‌ای حضور نداشت و اولین حضور فیلم در شصت‌وپنجمین دوره جشنواره اوبرهاوزن در بخش کودک و نوجوان بود و بعد از آن توجه بیشتری به فیلم شد. «گاو آمریکایی» دیروز جایزه بهترین فیلم بخش زیر سی‌وپنج سال جشنواره زنان ایتالیا را گرفت و امروز هم جایزه بهترین فیلم کوتاه را از جشنواره آرلینگتون آمریکا به دست آورد که البته هنوز خبر جشنواره آرلینگتون رسانه‌ای نشده و اولین بار است که آن را اعلام می‌کنم».

آسمان طوسی:در واقع تجربه زیستی، شرایط محیطی و جغرافیایی مرا به سمت سوژه‌هایی برده که قابل توجه‌تر و برای مخاطبان نو و بکرتر است. بعد از ساخت فیلم دوست داشتم در جشنواره‌ها نمایش داده و دیده شود که خوشبختانه این اتفاق هم افتاد

در ادامه این بحث، عصرآزاد اصالت و هویتی که در فیلم، سوژه، جغرافیای بومی، روابط و مناسبات و … وجود دارد را از دلایل توجه به این فیلم در هر نقطه از جهان عنوان کرد. طوسی در این مورد اشاره داشت: «نمی‌خواهم شعار بدهم اما «گاو آمریکایی» را برای حضور در جشنواره‌ها نساختم.البته من هم مثل فیلم‌سازان دیگر علاقه‌ دارم در جشنواره‌های گوناگون حضور داشته باشم اما در زمان ساخت توجهی به این موضوع نداشتم. صادقانه می‌گویم تا به حال فیلمی به نیت جشنواره نساخته‎ام اما هم این فیلم و هم مستندی که ساخته‌ام، مورد توجه جشنواره‌های مختلفی قرار گرفته‌اند. در واقع تجربه زیستی، شرایط محیطی و جغرافیایی مرا به سمت سوژه‌هایی برده که قابل توجه‌تر و برای مخاطبان نو و بکرتر است. بعد از ساخت فیلم دوست داشتم در جشنواره‌ها نمایش داده و دیده شود که خوشبختانه این اتفاق هم افتاد».

عصرآزاد سپس نکاتی را در ارتباط با وجه مستندگونه فیلم مطرح کرد:«وقتی «گاو آمریکایی» را دیدم نکته‌ای به ذهنم آمد که چقدر این سوژه در عین بکر بودن می‌تواند برآمده از نگاه تیزبین یک مستندساز باشد. با این‌که فیلم در بستر داستانی قرار گرفته، اما وجوه بومی، بکر و مستندگونه آن را فیلم‌ساز حفظ کرده است. بعد از انتخاب سوژه، چه میزان درام را وارد داستان کردید که به وجه مستند گونه فیلم در آن منطقه و جغرافیا لطمه نخورد؟ کنترل آن حتما برای شما چالش‌برانگیز بوده‌است و در روند نگارش فیلم‌نامه چطور پیش رفتید؟».

کارگردان مستند «می‌لادو» در پاسخ به این سوال بیان کرد: «داستان این‌که چطور از ساخت مستند به فیلم کوتاه رسیدم از این قرار است که همراه با دوست عکاس فرانسوی‌ام برای عکاسی از گاومیش‌های داخل شهر به زیر پل کارون اهواز رفته بودیم، صاحب گاومیش‌ها با فریاد به ما می‌گفت که این گاوها آمریکایی هستند. این دو کلمه برایم جالب آمد وهمین امر باعث شد که قصه این فیلم را نوشتم. حدود یک سال و نیم زمان برد تا فیلم‌نامه به اتمام برسد ،نسخه‌های مختلفی نوشتم تا به فیلم‌نامه نهایی رسیدم. فیلم‌نامه را شهودی و غریزی می‌نویسم و به طبع نوع روابط آن نواحی به این دلیل که خودم اهوازی هستم را می‌شناسم».

عصرآزاد در ادامه صحبت‌های خود به یکی از سکانس‌های تاثیرگذار فیلم اشاره داشت: «سکانس مواجهه پسر و گاو، بعد از عقیم شدن گاو و رفتن آن‌ها به دریاچه، سکانس ویژه‌ای است که به نظرم می‌رسد به لحاظ دراماتیک می‌توانست پررنگ‌تر هم باشد. این سکانس موجز و مختصر است و نگذاشتید بار احساسی آن زیاد شود،. سکانس پایانی فیلم هم پایانی قطعی ندارد و مخاطب متوسل به حدس و گمان می‌شود. بر اساس چه بینشی این روند را در پیش گرفتید؟».

طوسی در جواب این سوال عنوان کرد: «به نظر من اگر قرار بود نتیجه تصمیم صاحب (صاحب گاومیش) را ببینیم، فیلم دیگری می‌شد و داستان دیگری داشت و در زمانی که برای اولین فیلم داستانی خود انتخاب کرده‌ام، نمی‌گنجید. مشخصا مادربزرگ پسر برای او تعریف می‌کند که گاو نر اگر تولید مثل نداشته باشد به درد نمی‌خورد و باید به کشتارگله برود، بنابراین یک راه بیشتر باقی نمی‌ماند و آن هم از دست دادن گاو است. صحنه‌ای در فیلم‌نامه بود که کسی از دور فریاد می‌زند که صاحب ماشین کشتارگاه آمد، لرد را بیاور بیرون، اما آن‌را حذف کردم چون احساس کردم نباید با قطعیت این پایان را داشته باشیم. باید اجازه می‌دادم سلیقه مخاطب و انتخاب او هم دخیل باشد و پایانی برای آن متصور بشود. در مورد این‌که صحنه‌های حسی می‌توانست بیشتر باشد باید بگویم دوست داشتم این اتفاق بیافتد اما کارکردن با گاو مخاطرات خاص خودش را داشت و گاهی ساعت‌ها برای برداشت پلان باید منتظر می‌ماندیم تا مثلا گاو بنشیند و یا راه برود. ضمن این‌که تنها شدن پسر بچه با گاو خطر هم داشت و هر آن ممکن بود گاومیش بر اثر خستگی، اتفاق ناخوشایندی را رقم بزند. در واقع تمام ذهنیات و خواسته‎‌های فیلم‌ساز در این شرایط خاص، قابل تحقق نیست و باید از آن بگذری و فکری دیگری داشته باشی. در واقعیت تنها دامی که هیچ‌وقت رام نمی‌شود، گاومیش است».

سحر عصر آزاد:وقتی «گاو آمریکایی» را دیدم نکته‌ای به ذهنم آمد که چقدر این سوژه در عین بکر بودن می‌تواند برآمده از نگاه تیزبین یک مستندساز باشد. با این‌که فیلم در بستر داستانی قرار گرفته، اما وجوه بومی، بکر و مستندگونه آن را فیلم‌ساز حفظ کرده است

آسمان طوسی درباره سختی‌های کار در جنوب هم گفت: «یکی از سختی‌های کار در جنوب، آب و هوای آنجاست. هوا آنقدر گرم بود که تکنولوژی هم با ما راه نمی‌آمد و آب شور هم این شرایط را سخت‌تر کرد. اگر قرار باشد دوباره در آن فضا فیلم بسازم، با ذهنیت درست‌تر و برنامه‌ریزی دقیق‌تری می‌سازم».

این کارگردان در پاسخ به این سوال که با توجه به تجربه ساخت مستند، دکوپاژتان در آن فضا به چه صورتی بود و آیا سر صحنه تغییر می‌کرد و سیال بود؟ توضیح داد: «تمام فیلم‌نامه را از قبل دکوپاژ کرده بودم. استوری‌بورد کشیده بودم و تمام نماها مشخص بود اما یک سری اتفاقات سرصحنه آنقدر جالب بود که همان‌طور می‌گرفتیم. مثل شیرجه زدن بچه‌ها در آب که پیشنهاد فیلم‌بردار (رضا عبیات) بود. بازی بازیگران با دکوپاژ مشخص پیش می‌رفت اما از اتفاقات بکر هم استقبال می‌کردیم و ثبت می‌کردیم».

طوسی در پاسخ به سوال عصرآزاد که به تشابه اتمسفری فیلم‌ با «ساز دهنی» امیر نادری اشاره داشت و این‌که آیا در زمان ساخت «گاو آمریکایی» به این فیلم هم فکر کرده‌است، عنوان کرد: «بارها این سوال از من شده و می‌گویم واقعا قصد تکرار فیلم‌های بزرگانی که در جنوب فیلم ساخته‌اند را نداشتم. تلاش نکردم شبیه فیلم‌های جنوبی و امیر نادری فیلم داستانی اولم را بسازم. شاید ایجاد این حس به دلیل جغرافیای مشترک این فیلم‌ها است. لهجه و شکل ظاهری و… باعث ایجاد این حس مشترک با فیلم‌هایی در آن جغرافیا شده است».

طوسی در پایان نکاتی را درباره تجربه اکران در گروه هنروتجربه مطرح کرد: «در ابتدا ناامید بودم که بین این‌همه فیلم‌های کوتاهی که ساخته می‌شود، شاید این فیلم شانس اکران در گروه هنروتجربه را نداشته باشد اما وقتی این امکان مهیا شد از آن استقبال کردم . به لطف و کمک هنروتجربه این فیلم پس از دو سال و با توجه به این‌که در این شرایط سینماها همانند سابق امکان اکران گسترده‌ای ندارند، دیده شده و خستگی را از تن ما بیرون کرده است. دوستانی از شهرهای مختلف به من پیغام می‌دهند که آیا اکران اینترنتی هم می‌شود یا خیر. راه‌یابی «گاو آمریکایی» به جشنواره‌های خارجی اتفاق خیلی خوبی است اما برای من مهم‌تر آن بود که مخاطبان ایرانی و داخلی فیلم را ببینند و مرا بشناسند و این امکان به سبب هنروتجربه فراهم شد».


بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند